پیشنهادهای مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٤٩٤)
این نام زنانه عمدا در ثبت سجل مهلا شده مثل خسرو گرد شده خسروجرد رباط گز رباط جز پندگو شده بنقن تگرگی شده تجرجی بیژن بیوه زن نوشته هیچ روستایی که اکثر ...
محلا نام جنس مونث و انثی است نه مهلا و این غلط انگاری یا مغرضانه بوده یا از حهالت چون در کل کشور انچه پارسی بوده عربی و آنچه عربی با معنی زیبا بوده ب ...
محلا نام دخترانه است که بر اثر بی سوادی مسئولین ثبت احوال برای اولین بار که بر روی قرطاس و سند ثبت و مسجل شد غلط مهلا به ثبت رسید
مهلاً تقاضای مهلت است و محلا نام دخترانه و یا کنیه مونث است که معنی حلاوت و شیرینی را دارد
مهلت بده مدارا کن ای شیرین نگار من
مدارا کن و مهلت بده که مقصود وقت خدا حافظی و در تودیع و وداع گفته میشود
مهلت بده مدارا کن بسیار کار برد شعری دارد بلکه این ارایش زیبا پارسی است و حق به حق دار رسیده عرب تمام وازگانش واژگان مسروقه پارسی است که بر اثر جهل و ...
مهلا مهلا عزیزم =یواش یواش عزیزم
مهلا = مهلت دار فرصت دار و یواش و صبورانه این واژه زیبا در اشعار عاشقانه ومرثیه و نوحه عربی زیاد کار برد دارد یعنی با فرصت خدا حافظی کن و یواش برو
هونری یا هونره یاهونر=نیکو مرد و نیکو دلاور است و نیکو پهلوان است و این نام زیبا را بیگانگان از ما ربوده اند مانند هونری کیسینجر یا هنری کیسینجر وزیر ...
هردوت در تاریخ خود نام اورا کراآکساریا یا کیاکسار یا نوشته ولی باستان شناسان نام اورا از کتیبه های بیستون هوخشتر بدست اورده اند و هردو ادعا درست است ...
پسر فرورتیش اولین پادشاه ماد که از بس دلاور بود اورا افرا ارتش یا فرا ارتش میخواندند یعنی به تنهایی یک ارتش بود و همان سبب شد پسرش هوخشتر پادشاه نیکو ...
هو خشتر=نیکو شاهنشاه است مانند هو نر که نیکو نر که به معنی مرد است و نر تنها جنس مذکر نیست بلکه پهلوانان را نر یا نره پهلوان میخواندند
هوخشتر= نیکو پادشاه
هو خرت =نیکو خرد نیکو اندیشه
هو کرت= نیکو ساز و نیکو آفرین
هوتن =نیکو تن نیکو سرشت چون تن و پیکر همان سرشت است مثلا گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند یعنی از گل پیکر سرشتند
هو= اهورایی
هو= نیکو فر و بافر ایزدی
هو=به معنای نیکو و منزه و پاکیزه و ایزدی است و از پارسی به عربی رفته و عرب استراق ومستسرق وا ژگان مسروقه ماست و آنها را غط غلوط به جهان اسلام صادر کر ...
سکوت و ستودن و ساییدن بدن دلبران در بستر است که در لهجه محلی خراسان شده سندل بلانی
همان سندل بلانی است
سَندَلبَلانی= ستودن دلبرانی یا سکوت دلبرانی که نه خواب است و نه بیداری و نه سکوت و صامت است و در گذر ایام شده سندل بلانی
سَندَل بَلانی=همخوابی دوجان در یک قالب
معاشقه همه معانی سندل بلانی است
دوجان در یک قالب
همبستری
همخوابی
هم آغوشی دو زوج را هم سندل بلانی میگویند و هنوز در خراسان خصوصا شهر سبزوار کار برد دارد خصوصا چند ماه پیش دو تا از دانشجویان دانشگاه حکیم سبرواری که ...
هم آغوشی
روش خواب کودکان دو سه ساله است که در آغوش پدر و یا مادر سرربر سینه و پاهایش را در بین پای والدین و علق بخواب رفتن او است
قلق و علق خواب بچه من سندل بلانی است= یعنی اورا باید در آغوش به سینه بچسبانی و پایش را در بین پاهایت کنی تا بخوابد که این رفتار مخصوص کودکان دو سه سا ...
علق و قلق ابزار هاووووووتمام لوازمات و افراد و حیوانات را شامل میشود
قلق و علق تفنگ=روش و علاقه تفنگ
قلق و علق ساز ها
خوب به قلق اسب من عِلِق بستی=یعنی خوب روش علاقه مندی او را پیدا کردی و این واژه مثل قلق بر تمام چیزها و اشیاء ها کار برد معانی دارد
عِلِق بر وزن قلق یعنی روشی که وسیله یا مرکب به ان علاقه نشان داده است
عَلَق=نام سوره ۹۶قران مجید و تا پنج ایه اولین آیات نزولی قران است و نام ماده لزجی است که از بدن پستانداران هنگام مقاربت ترشح میشودکه قران میفرماید بخ ...
قلق اسب مثلا میگویند خوب زود به قلق اسب علق گرفتی
قلق ماشین و قلق کامیون
قلق موتور
قلق ساز شش تار و ویلن مرحوم پدرم بعداز اینکه شش تار گران قیمت اورا پاسداران اول انقلاب که معلوم نبود مجاهدین خلق بودند یا پاسدار چون هنوز نفوذ داشتند ...
قلق قفنگ هرتفنگی ده تیر قلق برای تیرانداز دارد که جز امتیاز نیست و بعداز تیر های قلق امتحان اصلی شروع میشود
قلق کمان
قلق حیوانات دامی اکثر مثل هم است یعنی گله بوقلمون یا گله گاو یا گله مرغ با گله گوسفند یک روش دارد و هنگام یورش انها اگر از سمت راست بر خلاف عقربه ساع ...
قلق رمه فقد چوپانان بلدند و تخصص خاصی دارد. و من از کودکی دلم میخواست تمام هنرها را داشته باشم و مشغول کاشت خربزه که یک تیم ده نفره کلاسیک مثل فوتبال ...
قلق اب شنا در رود خانه است که قلقی خاص دارد
قلق باد سمت باد مطلق است و تغییر نمیکند شاید وصف آسیابادی های خراسان که در دیز باد نیشابور جاییکه امروز ژنراتور بادی و نیروگاه بادی ساخته شده اسیاباد ...
عوامل طبیعی هم قلق دارند مثلا قلق سیل را بگیر قلق باد را بگیر
این واژه بر تمام حیوان و ابزار و انسان تلقی میشود