پیشنهاد‌های مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٦١٥)

بازدید
٣,١٤٤
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

یسر=یثر که معنی ثروت است و توانگری و مال و اموال می باشد. بد بختی ما همین است که عرب هرگونه که ادا کرده همان را ثبت قاموس نموده است چون عرب بیان صاد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سرایت کننده و مسری مثل کووید ۱۹ ( کرونا ویروس ) که به آسانی مردم را شکار می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

آسان راحت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساری و روان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زون=منطقه ناحیه را در پارسی دری زون میگویند مثل زون نظامی یا زون سبز بغداد که منطقه نظامی و منطقه سبز بغداد که امنیت بیشتری دارند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسب تیز هوش و همه چیز فهم در شاهنامه آمده گراینده تیز پای نوند همان دست بدخواه کردش ببند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سلسله ساهنشاهی بعداز حکومت اسکندر و سرداران او که ۲۴۷سال پیش از میلاد حضرت مسیح و ۲۲۴ سال هم بعداز میلاد ان حضرت بر سرزمین های پارس حکومت کردند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اشکوب = پایه کوبیده که به طبقات بنا و ساختمان میگویند لذا سلسله پادشاهی پارت ها یا پارس ها بعداز سلوکیان جانشینان اسکندرگجسته یا اسکندر مقدونی چون بس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی طبقه و پایه نهاده پایه کوبیده شده است در خراسان به جای ساختمان یک طبقه یا دو یا سه طبقه یک اشکوبه دو اشکوبه میگویند واژه ای میباشد که سرنوشت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پادشاهانی که ۲۴۷سال قبل از میلاد حضرت مسیح تا ۲۲۴ سال بعداز تولد آن حضرت ۴۷۱ سال بر ایران حکومت نمودند چون ایرانیان به آنها عشق ورزیدند همه لقب اشک ی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

چون حکومت پارسی یا پارتی را پایه گذاری مجدد کردند به آنها اشکانیان گفتند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اشکانیان=پایگذاران شاهنشاهی پارت ها بعد از حکومت بیگانگان سلکوی جانشینان اسکندر مقدونی یا سلوکیان پیروان اسکندر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

اشکوب=طبقه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اشکوب =پایه نهاده پایه کوبیده شده به زمین واژه مسروقه سرقت شده به عربستان مانند مشک که شده مسک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشکوب=اگر معرب شود اسکوب میشود چون اس واژه پارسی بوده و اش میگفته ایم به معنی بنیان پایه وکلمه اساس و موسس و تاسیس همه از پارسی سرقت شده است مثل مشک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مکان نگاری و عارضه و آسیب سنجی درون زمین و درون بدن انسان و درون کهکشان و سیارات را توپو گرافی می نامند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاغ=برگشتن حول شدن زاغ البصر برگشتن چشم . =دو زاغ کمان= دو برگشتگی این سر و آن سر کمان که یک شکاف شیار مانند دارد و نود درجه بر گشته است ما زاغ البصر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماطغی=نگشت طاغی و طغیان نکرد و شاید منظور این بوده در خضور پروردگار رفت و هیچ وقت ادعای امتیاز برتری برای خود نکرد . شاید حضرت موسی در ولدی سینا مرتک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مازاغ البصر=نگشت متحول چشمانش حول نشد دگرگون نشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ما=نگشت نشد مثل ماقتلوه= مقتول نگشت کشته نشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ما=لا است که منفی پاسخ منفی عربی . باین تفاوت لا نه مطلق است ولی ما=نشد و نگشت مثل. . ما صلبوه=مصلوب نگشت به صلیب کشیده نشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زاغ چشم= سیاهی مردمک چشم بزرگتر از حد معمول است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زاغ=انحراف و تحول و حَوَل مازاغ البصر وماطغی= ما=نه مثل واژه لا=نه است معنی پس نه چشمانش مانند حضرت موسی حَوَل شد ونه طغیان کرد. یعنی مثل یک مهمانی ع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زاغ=پرنده ای همکار کشاورزان و همیشه اب که برای اولین باز به زمین شخم زده ّدر شده و کلوخ زار میرود به محض رسیدن اب به حشرات و لارو ها از زیر زمین بیرو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زاغ =پرنده زیرک ومشاور و مستشار پرندگان دیگر در داستانهای قدیمی خصوصا کلیله و دمنه و منطق الطیر عطار یاد شده است و جغد دشمن او می باشد چون مانع پادشا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاغ =پرنده ای سیاه و سار گونه است و به انسان بسیار علاقه من است و حتی انسان تا بیک متری او نرسد حرکت نممی کند اغلب غذایش لارو ها و تخم آفات گیاهی است ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابدال= در مذهب شیعه اولیاءلله باید حتما معصوم و اولولالباب واولولابصار باشند و هیچ بدلی برای فرد معصوم وجود ندارد ولذا باید مشتهد ومرجع اعاظم داری زی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ابدال=تقلب وهابیت و جهان تروریستی است که آنها را به جای اولیاءلله بر مردم اهل سنت جا زده اند واکنون این همه انتحار به حکم و فرمان آنها صورت می گیرد م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ابدال=جمع بدل ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدل=چندان مشابه است که باید هوشیار باشی تقلبی به جای اصلی غالب نشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدل=مثل قلب است ولی قلب نیست اما عوام فکر میکنند تقلبی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدل=مثل ومانند هست تقلبی نیست ولی خود او هم نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بدل=مشابه اصلی مانند کپی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

اغماض=تنگی دریچه بطن چپ قلب دریچه میترال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

اغماض=استکاف ورزیدن از بیان حقیقت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اغماض شهود=شاهدی که از شهادت خود داری میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اغماض=گویانکردن مشاهدات و مشاهده ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اغماض=پنهان کردن حقیقت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

اغماض= نادیده گرفتن نیکی و نکویی و خوبی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اوپانیشاد=فلسفه است و هیچ ربطی به هندوی تنها ندارد بلکه اوپانیشاد ها یعنی فلسفیون اولین کسانی بودند که به بیابان زدندر به تحقیق که از کجا امده اند و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اعصار =عصاره هرچیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بالغ شدن دختر وقتی خود رامی شناسد یعنی اثر حائض ماهیانه و ریگل شدنش را متوجه میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

رسیدن پسر و تولید ترشح هورمون از غدد هرمونی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اعصار=عصاره و عصر ثمر و روغن دانه افشره میوه ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

اعصار= عصر ها زمان ها قرن ها دوره ها که در اصل نتیجه و عصاره زندگی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

یاسمن=یاس من شاعرانه بوده مثال بیتی از خودم سبزه رویی که بدوش سبزه ناز سمن است مشکبو رایحه از عطر خوش یاس من است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

گل خوش عطر و بویی که به رنگهای سفید و زرد و قرمز در ایران دیده ایم ولی بیش از صد گونه انواع و اقسام دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سمن= سبزه زار است که شاعران زلف یارا را به تشبیه کرده اند مثلا زلفف سمن سای تو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سمن=سبزه چمن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سمن=همان مرغ وحشی مرغزار است که ما درچمن میکاریم