پیشنهاد‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٨)

بازدید
٢,٧٢٠
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تروتازه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

توک زدن ( معمولاً در مورد غذا ) ناخنک زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

چراگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش خودش فکر کرد وهم برش داشت There was once a little Kid whose growing horns made him think he was a grown - up Billy Goat یه روزی یه بزغاله کوچولو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بزغاله The Wolf and the Kid https://worldfolklore. net/index. php/2020/12/23/the - wolf - and - the - kid/

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سطل مکانیزه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

abandon

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

slot

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

darkness

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

vast huge

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرافاتی خرافه پرست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از بین رفت his right came off in the struggle https://worldfolklore. net/index. php/2020/06/22/rumplestiltskin/

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

shout

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

complaint

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

foolish دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ملکه بی بی ( پاسور ) نام گروهی معروف در موزیک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

happy glad دست افشانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

tawdry

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

bobbin

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

این واژه مربوط به فولکلور rumplestiltskin است که سال های خیلی دور یعنی پیش از انقلاب در ایران چاپ شده که معادل این واژه را "شیطان کوتوله" انتخاب کرده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم بر هم زدنی ناگهان All at once the door opened, and in stepped a little Man, who said, “Good evening, fair maiden; why do you weep so sore https: ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

معامله ( پایاپای یا کالا به کالا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

virgin

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

محفظه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بوته آزمایش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

it is a literal meaning of Rumplestiltskin which is a German word ترجمه این داستان در ایران به نام شیطان کوتوله است که البته مربوط به بیش از چهل سال ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یکی که همین معنی رایج و متداول یعنی چرا؟ که برای پرسش استفاده می شه اما مورد دوم هم برای تأیید و تأکید و در واقع پاسخ مثبت دادن است. درست مثل فارسی خ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیتزا فروشی البته ای کاش می شد معادل بهتری براش ساخت یا پیدا کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مشمئز کننده چندش آور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

اورژانسی خیلی فوری اضطراری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

relating to drama and the theatre - adj an actor or actress - n Powered by Oxford Dictionaries � Cortana � Bing Translator

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثل قورباغه باد کردن زیر گلو باد به غبغب انداختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

محکم گرفتن He seized the stick firmly with his teeth https://worldfolklore. net/index. php/2020/12/29/the - tortoise - and - the - ducks/

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ناراضی the Tortoise felt very sad and discontented https://worldfolklore. net/index. php/2020/12/29/the - tortoise - and - the - ducks/

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

و یک نکته جالب تر این که لاکپشت، طبق فولکلور The Tortoise and the Ducks توسط ژوپیتر تنبیه شده و موجودی است کند و خانه به دوش که حتی اگر هم دعوت شده ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

turtle هر دو در لفظ عام لاکپشت هستند با تفاوت هایی در نحوه زیست Tortoise لاکپشت خشکی turtle لاکپشت آبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فرهنگ عامّه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خرچنگ نام یکی از صور فلکی هم می باشد. برج سرطان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

satan

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

جالبه که ما می گیم حلال زاده است اما اونا می گن شیطان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بسه دیگه، خره!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

خرخره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

غذایی شبیه دلمه، پیراشکی ( البته غذا نه خوراکی ) و مانند آن. البته همه اینها معادل بومی شده این واژه است، نه خود آنها.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَدَل، جنسی که مشابه طلاست اما طلا نیست. دست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی جناب حافظ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

bad luck

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

bald

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

طاس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

starvation hungry

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

pain annoy vex

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بی اشتیاق