pizzeria

/ˌpitsəˈriːə//ˌpiːtsəˈriːə/

(دکان) پیتزا فروشی

جمله های نمونه

1. We ate at a pizzeria in town.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] ما در یک پیتزافروشی در شهر غذا خوردیم.
|
[ترجمه afsoon] ما در پیتزا فروشی در شهر غذا خوردیم
|
[ترجمه Ashkan devile] ما در پیتزا فروشی داخل شهر غذا خوردیم
|
[ترجمه گوگل]ما در یک پیتزا فروشی در شهر غذا خوردیم
[ترجمه ترگمان] تو شهر \"pizzeria\" غذا خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An adjoining pizzeria and restaurant under the same management offer indoor or alfresco dining.
[ترجمه گوگل]پیتزا فروشی و رستوران مجاور تحت مدیریت یکسان، غذاخوری در فضای داخلی یا بیرون از خانه ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]یک رستوران و رستوران مجاور در زیر همان پیشنهاد مدیریت داخلی یا داخلی را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hotel has two main restaurants, pizzeria, pool snack bar.
[ترجمه گوگل]این هتل دارای دو رستوران اصلی، پیتزا فروشی، اسنک بار استخر می باشد
[ترجمه ترگمان]این هتل دو رستوران اصلی دارد: pizzeria، نوار میان وعده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many a pizzeria owner with inventing the tomato and cheese pizza.
[ترجمه گوگل]بسیاری از صاحبان پیتزا فروشی با اختراع پیتزای گوجه فرنگی و پنیر
[ترجمه ترگمان]بسیاری از صاحب pizzeria، با اختراع گوجه فرنگی و پیتزا، پیتزا را اختراع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Pizzeria and the cosy restaurant Osteria Barbarossa offer local as well as Italian dishes.
[ترجمه گوگل]پیتزایا و رستوران دنج Osteria Barbarossa غذاهای محلی و ایتالیایی ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]رستوران Pizzeria و رستوران cosy، Osteria، غذاهای محلی و غذاهای ایتالیایی را عرضه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition, in Tongjiang Street, An Street, a pizzeria, cheap, but not Pizza Hut's delicious.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در خیابان Tongjiang، خیابان An، یک پیتزا فروشی، ارزان است، اما پیتزا هات خوشمزه نیست
[ترجمه ترگمان]به علاوه، در خیابان Tongjiang، خیابانی، a، ارزان، اما not Hut delicious است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dancing black girls writhing under the twinkling neon of a pizzeria.
[ترجمه گوگل]دختران سیاه‌پوست رقصانی که زیر نئون چشمک‌زن یک پیتزا فروشی می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]دختران سیاه پوست که زیر نور نیون می درخشیدند، پیچ وتاب می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dinner is served in the lakeside restaurant and lunch snacks are available from a pizzeria.
[ترجمه گوگل]شام در رستوران کنار دریاچه سرو می‌شود و میان وعده‌های ناهار را از پیتزا فروشی در دسترس دارند
[ترجمه ترگمان]شام در رستوران کنار دریاچه سرو می شود و وعده های غذایی از یک pizzeria در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Armed with their secret family recipe, she is out to a successful pizzeria franchise!
[ترجمه گوگل]مسلح به دستور خانواده مخفی خود، او را به حق امتیاز پیتزا فروشی موفق!
[ترجمه ترگمان]او که با دستورالعمل خانوادگی محرمانه خود مسلح است، موفق به دریافت جایزه pizzeria موفق می شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I work for the health authorities now and I'm here to close this pizzeria.
[ترجمه گوگل]من الان برای مقامات بهداشتی کار می کنم و اینجا هستم تا این پیتزا فروشی را ببندم
[ترجمه ترگمان]من اکنون برای مقامات بهداشتی کار می کنم و اینجا هستم تا این pizzeria را ببندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Last month the company moved out of its 30-person office above a pizzeria in San Mateo, Calif., and into an office building in nearby San Bruno.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته، این شرکت از دفتر 30 نفره خود در بالای یک پیتزا فروشی در سن متئو، کالیفرنیا، و به یک ساختمان اداری در نزدیکی سان برونو نقل مکان کرد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته، این شرکت of را در سن ماتیو در سن ماتیو نشان داد و وارد یک ساختمان اداری در حوالی سان برونو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Good morning. This is Steve of the Hilton Hotel, La Pizzeria Restaurant speaking.
[ترجمه گوگل]صبح بخیر این استیو از هتل هیلتون، رستوران La Pizzeria صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]صبح بخیر این استیو از هتل هیلتون است که در رستوران هتل Pizzeria صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• place where pizzas are made and sold, italian restaurant that serves pizza

پیشنهاد کاربران

پیتزایی
پیتزا فروشی
البته ای کاش می شد معادل بهتری براش ساخت یا پیدا کرد.
a restaurant that serves pizza.
پیتزا فروشی
پیتزا فروشی
The restaurant that serves pizza

بپرس