پیشنهادهای محمد رومزی (٥٠٧)
سر خوشانه blissfully unaware : معمولا برای شرایط نامطلوب به کار می رود He was blissfully unaware that he was in danger.
خلاصشو بگم. . . اگه بخوام مختصر و مفید بگم. . .
نوع دوستی بشر دوستی انسان دوستی
کی بدش میاد؟ کی خوشش نمیاد؟
قدرت انتقال سرایت پذیری
در همین حال ( زمان )
اندکی بیشتر از یک سال بعد
چکمه ( چکمه ی بلند ) معمولا تا زانو.
قانع شدم راضی شدم اکی، قبوله
رد شده مردود ( شده )
بخشکی شانس تف به این شانس 😅
بسته به جمله معانی زیادی می تونه داشته باشه : زندگی همینه دیگه. . . خوب یا بد می گذره. . . پیش میاد دیگه. . . shit happens
در مورد شبکه های اجتماعی به معنی خداحافظی موقت با یک اپ یا شبکه ی اجتماعی می باشد. مثال : I'm going to take a hiatus برای مدتی فعالیت نخواهم داشت.
همین حوالی
دریغ از
شرکت تابعه شرکت وابسته ( زیر مجموعه ی یک شرکت بزرگتر )
آخرِ چیزی بودن مثال : He looks like a hell of a player اون آخرِ ( آخرت ) بازیکنه.
سُر ، لیز
پیش بینی نشده ( adj )
بفهم ( شرایط رو درک کن )
اعمال شده
برتری تعالی
داشتنِ انتخاب
ضد تورمی
متاورس از دو کلمهٔ "مِتا - Meta" به معنی فراتر و "یونیورس - Universe" به معنی جهان تشکیل شده در کل معنی کلمهٔ متاورس "فراتر از جهان" است. متاورس نظر ...
دیر یا زودش مشخص نیست ولی حتما اتفاق می افتد. دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره! It is only a matter of time before large institutions and organi ...
خود بزرگ بین ، فخر فروش
بلبَشو ، هرج و مرج ، بی نظمی
در مورد اسلحه ( به طرف کسی نشان گرفتن ) اسلحه کشیدن Don't wave your gun about
اتفاقی
غیر امانی غیر حضانتی
خیالاتی
مشارکت پذیری
رو کردن she knows more than she lets on : بیشتر از چیزی که رو می کنه میدونه.
ناوگروه
افشاننده
تسویه حساب کردن جبران مافات کردن
اگر لطف کنید. . . ( برای درخواست مودبانه )
قداست
You are just more of the same تو هم درست مثل بقیه هستی
برای همیشه تا ابد
به پایان نرسیده نا تمام بی فرجام بی سرانجام
در حال رشد
به جای من
به خودیِ خود
چیکارش داری؟ باهاش چیکار داری؟
این احتمال هست که. . .
شکست دادن ( با حیله گری )
درجه یک
ارائه خدمت ( خدمات ) .