پیشنهاد‌های محمد یعقوبی (٢٠٨)

بازدید
١٠٠
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بز گ جلوه دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ظاهر شدن ( زمانی که انتظار ندارید )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

راجب موضوعی برای مدتی فکر کردم. تو ترجمه مب گیم فکر کردم ولی تو مفهموش کمی فرق داره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

از کسی بخاطر رفتارش شکایت کردن. شکایت کردن، غر زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وقتی دیگه کسی کمک یا حمایت نمیکنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

راجب موضوع کسل کننده صحبت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

راه حل مشکلی را با فکر پیدا کردن. مترادف work sth out

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخالف بودن مترادف disagree

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دوستان معنای درستش میشه مشتاق.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنای آب water کلمه کوچه بازاری هستش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پرنده. یه کلمه عامیانه است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توالت Toilet

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

غیر قابل پیش بینی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خیلی سریع. Quickly

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معنیش میشه انتقاد کردن. Pull someone down

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنای اصلیش میشه عجیب. مترادف bizarre یا weird. It is off the wall

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مترادف weird. عجیب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سخت نگرفتن. مثلا Please go easy on me. لطفا بهم سخت نگیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آدم فضول

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدمی که مشکوکه. He is fishy

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور کامل پر شدن، مثل هتل کامل رزرو شده یا سالن کنسرت که کامل پر شده باشه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کوچترین واحد یک کلمه است که دیگر تجزیه نمی شود. مثلا کتابخانه. اگر کلمه خانه را برداریم کتاب می شود تکواژ. تکواژ مستقل ( آزاد ) که به تنهایی معنادا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف top banana ادم گردن کلفت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به انگلیسی ravish.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کند. مثالی که دوستمون زدن درست هستش. اسلحه کند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیبا و شکننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گواهی دهنده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تدرست، سالم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوه خضر در قم واقع شده. در منطقه بنیاد هستش. مثل بام تهران میمونه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شارژ کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین تحت اشغال

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبادله کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشگو. He is a predictor

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناامید کنندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کافیه دیگه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آدم یبس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدفی تعیین کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مختلف. مترادف different

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیچیده کردن. Don't complex the situation. شرایط پیچیده نکن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک کردن. با حرف اصافه with

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی بد تر شدن هستش. Every thing goes dog.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عقب نشینی کردن. مثل Fall back تو بازی کانتر همیشه می گفت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعادل. Try to keep balance in your life

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متنفر بودن. نمی تونم تحملش کنم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیز های کم ارزش.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پوزخند زدن