تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

طفلکی. بیچاره.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

میشه بخدا اگه بدونم. یا روحم م خبر نداره. اگه دوست داشتید لایک کنید

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

با هر بدبختی که شده. هم معنی By hook or by crook.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

دوستان یکی از معانیش میشه پیش بینی کردن To predict.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

تو موقعیت کاملا متفاوت بودن. That's a whole new ball game.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Support someone. کسی حمایت کردن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد

تحت تعقیب بودن. He's been at large for five years.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

مثال a breed of cat/ a breed of dog گونه ای از سگ یا گربه. با کلمه bread نان اشتباه نگیرید

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

خرت و پرت

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

توجه کسی را جلب کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٣

Scented. دقت کنید smelly میشه بدبو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

فرقش با logging اینه که logging می تونه برای سلامت جنگل مفید باشه مثل بریدن درخت های پیر ولی deforestration نه نمی تونه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٥

ازدواج اجباری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

اجرای قسمتی از تعهد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٣

اتباع بیگانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٣

ابرام کردن حکم

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٤

خودرو سازی کلمه بهتری هستش. Automative industry صنعت خودروسازی.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٤

یک نوع بازی هم هستش let's play boatman

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٤

به جمع ما خوش امدید

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٤

وعده سرخرمن دادن. مترادف Dangle a carrot in front of someone

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٦

هرچی بکاری همون درو می کنی.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٤

بهترین معنی ، پیش میاد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٤

کلا میشه طفلکی چه بچه باشه چه بزرگ سال

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٥

معنای اسمیش میشه گوشه معنای فعلیش میشه گوشه انداختن مثلا Corner him بندازش گوشه رینگ.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٣

بازار در دست گرفتن.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٣

فرقش با throw at اینکه throw to به آرامی پرتاب می کنیم تا شخص اون وسیله را بگیرد. ولی در throw at چیزی پرتاب می کنیم تا به شخص برخورد کند.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٣

به معنای پرتاب کردن هستش فرقش باthrow to این است که این کلمه یعنی چیزی محکم پرتاب نی کنیم تا به شخص برخورد کنه. اما throw to چیزی پرتاب می کنیم تا ش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Grant. God has granted this life to us

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هم معنای فعلی داره و هم اسمی. خرابکاری کردن ، خرابکاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هزینه های اساسی. یا اصلی. با expensive اشتباه نگیرید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سنگین باریدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سخت تلاش کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دیوار یا جایی را گچ گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بازی را ادامه دادن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معنایی که دوستان گفتند غلط هستش. انتقاد کردن. Criticize

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بز گ جلوه دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ظاهر شدن ( زمانی که انتظار ندارید )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

راجب موضوعی برای مدتی فکر کردم. تو ترجمه مب گیم فکر کردم ولی تو مفهموش کمی فرق داره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

از کسی بخاطر رفتارش شکایت کردن. شکایت کردن، غر زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وقتی دیگه کسی کمک یا حمایت نمیکنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

راجب موضوع کسل کننده صحبت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

راه حل مشکلی را با فکر پیدا کردن. مترادف work sth out

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخالف بودن مترادف disagree

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوستان معنای درستش میشه مشتاق.