پیشنهاد‌های محمد یعقوبی (٢٠٨)

بازدید
١٠٠
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دفاع شخصی. یا مثلا ورزش دفاع شخصی. Try to learn self defence سعی کن ورزش دفاع شخصی یادبگیری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زهره ترکش شدن. مثلا You scared me to death

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یکی از دیگر معانی این کلمه به قتل رساندن مثلا I will eighty six him one day. یه روزی می کشمش.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پل های پشت سر خراب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مثلا میگم، این دست خداست بشه یا نشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

معنایی که دوست مون گفتن غلط هستش. به معنای خیلی راحته.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مثلا می گیم فلان کار را تا به حال انجام ندادی؟یا مثلا فلان چیز ندیدی؟ پس عمرت بر فناست!

پیشنهاد
١٢

یعنی هردو به یه اندازه تقصیر کار هستید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

غر غرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خیلی سره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سر کسی داد زدن

پیشنهاد
٢٣

کینه به دل داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

زدی تو خال. مانند you hit the nail on the head

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بدرقه کردن Show out See off هم به معنی بدرقه کردن هستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دندون رو جیگر بزار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

بی وجود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شارلاتان. حقه باز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

دست و پا چلفتی. بی دست و پا. مثل clumsy

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

هوشیار بودن مثال. be on your toes . هوشیار باشید. مرافب باشید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

یعنی جلو چشمت هستش. ما میگیم جلو چشم آنها می گن جلو بینیت هستش. It is right under your nose

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

رقص و شادی کردن بزن برقص کردن Frolic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

کسی اذیت کردن Annoy Bother Bug

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

انتقاد کردن از کسی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کمر شکن. مثال It is a bone breaking job. این یک شغل کمر شکن هستش. یا می توان گفت ( سخت )

پیشنهاد
٣٠

زهره ترک کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مجبور کردن. مانند: force, compel. ablige

پیشنهاد
٣١

تمام دار و ندار دادن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

برای پنجره کشتی یا هواپیما از این کلمه استفاده می کنیم. دیگه نمی گیم window

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

به بن بست خوردن. به نتیجه نرسیدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

به معنای فهمیدن هستش مانند understand

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

تو مخمصه بودن. مثل in a fix In a bind

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

تو شرایط سخت بودن!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

سه تا معنای متفاوت داره کلاغ بانگ خروس خودستایی کردن/ تعریف کردن از خود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

به معنای ( آدم ترسو و بزدل ) هستش معادل دیگه= chicken

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

خیلی بهتره . مثال= our company is light years ahead of the competition

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

به معنی ( بهترین بودن ) هستش معادل این عبارت best هستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

به معنای ( درجه یک ) هست کلمه دیگه ای هم برای این عبارت داریم مثل ( first rate )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

درجه یک. وقتی بخواهیم بگیم کسی در چیزی درجه یک و خوب هستش. مثال she is a first rate football player

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

ورزشکار مثل athlete

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

به معنای قطار هستش مثال look at the big choo choo به اون قطار بزرگ نگاه کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

احمق مثل fool. /stupid

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

معنایی که دوستان بالا گفتن غلط هستش به علاوه معنای ( هشتاده و شش ) به معنای ( کشتن کسی ) هم هستش یک عبارت عامیانه هستش مثالI eighty sixed ( 86 ) him ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

به معنی ( غذ ) ا هستش و کلمه ( grub ) هم خانواده هستش Chow down هم به معنی خوردن هستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

آروم باش. خونسرد باش. یک اصطلاح عامیانه هستش. برای افراد عصبانی استفاده می کنند تا آنها را آرام کنند مثال. Chill out/calm down/ cool down

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

پیچاندن کلاس مثال let's cut class بیایید کلاس بپیچونیم Ditch هم به معنی پیچوندن هستش مثال don't ditch me من نپیچون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

یک اصطلاح کوچه بازاری هستش یعنی ( حالم بهم میزنه ) مثل disgust You gag me/ you disgust me حالم بهم میزنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

یک معنای کوچه بازاری داره که میشه ( من رفتم ) مثال=I am history یا I am off یاI am gone

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

در اصل به معنای اینکه ( فهمیدم موضوع از چه قرار هست ) i got a clue, he is lying to you فهمیدم موضوع از چه قراره. داره بهت دروغ میگه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

استفراق کردن. مانندpuke. Vomit یا heave

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

لخت. یک اصطلاح مشابه هستش In the raw