نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
small number: تعداد کم، شمار اندک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
data system: نظام اطلاعاتی، نظام داده ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
defined: مورد تعریف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
significantly: بسیار، بسیار زیاد، زیاد، فراوان، شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lack of understanding: ناشناختگی، نشناختگی، نشناختن، درک ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scientific basis: مبنای علمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
through the lens of: از ذره بین/منظر/چشم انداز/مجرای/دری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
through the lens of: از ذره بین/منظر/چشم انداز/مجرای/دری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
interrelated: مرتبط به هم، به هم مرتبط
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rapidly urbanizing: سریعا در حال شهری شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
market based: بازاربنیان، مبتنی بر بازار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slowly: کند، به کندی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consumption based: مبتنی بر مصرف، مصرفگرا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this same: همین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
most frequently used: پرکاربردترین، مور داستفاده ترین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
per capita final energy use: سرانه مصرف نهایی انرژی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
converge: همگرایی داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pre urban: پیراشهری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
single: بخصوص
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
path dependency: وابستگی به مسیر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
automobile dependence: وابستگی به خودرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
system integration: یکپارچگی سیستم ( ها ) /سامانه ( ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
poker faced: با چهره بی حالت، دارای صورت بی حالت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adjusted: تطبیق یافته، مطابقت یافته، منطبق شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relocation: تغییر مکان، نقل مکان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cushion: خنثی/بی اثر/دفع کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
themes: موضوعات، مطالب، جستارها، مقالات، بن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
moral justifications: توجیهات اخلاقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consequences: تبعات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
output: ثمره، فراورده، دستاورد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agents: کارگزاران، نمایندگان، ماموران، مسئو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brazenly: ( به طور ) گستاخانه، بی باکانه، بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
personal safety: ایمنی فردی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
public spaces: فضاهای عمومی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public spaces: فضاهای عمومی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
family violence: خشونت خانگی/خانوادگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incidents: حوادث، وقایع، تصادفات، مصایب، رویدا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
based in: مستقر در
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
residents: افراد ساکن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
streetlighting: روشنایی خیابان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intimate partner: شریک عاطفی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intimate partner: شریک عاطفی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sourced from: برگرفته از، با استناد به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dwellings: مساکن، منازل، اقامتگاه ها، سکونتگاه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government owned: دولتی، متعلق به دولت، تحت مالکیت دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
headed by: به سرپرستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headed by: به سرپرستی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
those in need: افراد نیازمند، نیازمندان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pedestrian road network: شبکه راه های عابر پیاده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vocational education: حرفه آموزی، حرفه پروری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
school leavers: ترک تحصیل کنندگان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
private education: آموزش خصوصی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
EIU: Economic Intelligence Unit : واحد ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
economic intelligence unit: واحد اطلاعات اکونومیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
naplan: National Assessment Program – Liter ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
non school: غیرتحصیلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
locality: منطقه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
employment rate: نرخ اشتغال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allowances: کمک هزینه ها ( برای معانی بیشتر مدخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
survey question: پرسش نظرسنجی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
homes: منازل، مساکن، خانوارها، خانواده ها، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
houses: منازل، مساکن، خانه ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
locating: قراردهی، قرارگیری، مستقرسازی، مکانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
locating: قراردهی، قرارگیری، مستقرسازی، مکانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
city region: منطقه شهری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
period: بازه زمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
income disparity: نابرابری درآمد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equivalize: برابرسازی ( کردن )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equivalized: برابرسازی شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equivalised: برابرسازی شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equivalise: برابرسازی ( کردن )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equivalising: برابرسازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equivalizing: برابرسازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
personal wellbeing index: شاخص بهزیستی شخصی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medical clinic: درمانگاه پزشکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
older people: سالمندان، افراد مسن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
older people: سالمندان، افراد مسن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
aged care: مراقبت از سالمندان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
elderly care: مراقبت از سالمندان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well maintained: مرتب، تمیز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easily accessible: سهل الوصول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well signed: پُرتابلو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
establish a relationship: برقراری رابطه، رابطه برقرار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
established a relationship: رابطه برقرار کرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sedibility: قابلیت نشستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cat scanner: دستگاه کت اسکن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acute care: مراقبت ( های ) حاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awarded: اعطایی، اعطاشده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
health impact assessment: ارزیابی اثرات/تاثیرات بر سلامت، ارز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equity of access: دسترسی برابر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lowest income: کم درآمدترین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highest income: پردرآمدترین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dropped kerb: برش لبه همسطح با جاده also: droppe ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dropped curb: برش لبه همسطح با جاده also: droppe ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clearly displayed: کاملا مشخص/آشکار/روشن/واضح/عیان/معل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
car dependency: وابستگی به خودرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
entertainment and recreation: گردش و تفریح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
safe circulation: گردش ایمن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sight lines: خطوط دید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
compromised: لطمه دیده، عدول شده، تخطی شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ensuring: ( حصول ) اطمینان ( از ) متضمنِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
freight transport: باربری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
too many: ( تعدادِ ) بیش از اندازه، بیش از حد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vkt: کیلومتر طی شده خودروها ( مخففِ vehi ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vehicle kilometers of travel: مخفف VKT: کیلومتر طی شده خودروها a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
safely: باامنیت، باایمنی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
housing complex: مجتمع مسکونی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
local democracy: دموکراسی محلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
social cohesion: انسجام اجتماعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a say: حق اظهار نظر داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
entertainment venues: اماکن تفریحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
entertainment venues: اماکن تفریحی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
performance venues: سالن های اجرا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preset: ازپیش تعیین شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
actors: نقش آفرینان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
apply to: به کار بستن/رفتن/آمدن برای، اجرا/اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discourage: مانع/بازدارنده/تضعیف کننده/تضیف گر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
higher order: رده بالاتر، بالارتبه تر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
higher order: رده بالاتر، بالارتبه تر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
food desert: برهوت غذایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
retail sale: خرده فروشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
retail sale: خرده فروشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
electricity use: مصرف برق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nonrecyclable: غبرقابل بازیافت، بازیافت ناپذیر، با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nonrecyclable: غبرقابل بازیافت، بازیافت ناپذیر، با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
green organics: مواد آلی سبز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recyclable: ( noun ) ماده قابل بازیافت، ماده با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
business ownership: مالکیت کسب وکار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
public assistance programs: برنامه کمک های دولتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
friendliness: موانست، شفقت، صمیمیت، الفت، موافقت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get: حصول، دستیابی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
macroevolution: کلان فرگشت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disappearance: برچیدگی، انحلال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mercy: ملاطفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
left to the mercies of: leave to the mercy of : Leave some ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
left to the mercies of: leave to the mercy of : Leave some ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
big cities: شهرهای بزرگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
students: دانشجویان، محصلان، محصلین، فراگیران
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
retroposition: عقب رفتگی، پس رفتگی، عقب برگشتگی، ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
negative thinking: منفی نگری، منفی بینی، سیه فکری، سیه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
negative thinking: منفی نگری، منفی بینی، سیه فکری، سیه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brunch: ساعت دَهی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no idea: I have ) no idea ) هیچ نظری/ایده ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no idea: I have ) no idea ) هیچ نظری/ایده ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i have no idea: هیچ نظری/ایده ای/ذهنیتی ندارم، هیچ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
premise: مفروضه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
self destructive behavior: رفتار خودآسیب رسان/خودآسیب زن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self expression: خودابرازگری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set the record straight: شفاف سازی برای معانی بیشتر مدخل pu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set the record straight: شفاف سازی برای معانی بیشتر مدخل pu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flail: دست وپا زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
two ended: دوسر two - ended wrench : آچار دوسر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lack of skill: ناواردی، نابلدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
well advised: خردمندانه، سنجیده، بجا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well advised: خردمندانه، سنجیده، بجا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
well beloved: عزیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
well cooked: خوش پخت، کاملا پخته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well cooked: خوش پخت، کاملا پخته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unimpressed: تاثیرنپذیرفته، نامتاثر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hungry for: عطش داشتن ( برای )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intimate relationship: رابطه عاشقانه/عاطفی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without a break: بلاانقطاع، بی وقفه، بلاوقفه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
without end: بی پایان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on an act: نقش بازی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kindly ones: ازمابهتران
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
premenstrual: پیشاقاعدگی، پیش قاعدگی، پیش ازقاعدگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
premenstrual tension: ( PMT مخفف ) تنش پیشاقاعدگی/پیش قا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play devil's advocate: ساز مخالف زدن، ساز مخالف کوک کردن ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
positive thinking: مثبت اندیشی، مثبت نگری، مثبت بینی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ramifications: تبعات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rallying point: نقطه اتحاد متحدکننده، متحدساز، گردآ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off and on: نامنظم، گهگدار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self sabotage: خودتخریبگری، خودآسیب زنی، خودآسیب ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
holding: پشتیبان، حفاظت کننده، حمایت کننده، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
empathy: هم حسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
personal contact: رابطه/ارتباط فردی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a positive spin on sth: به چیزی جلوه مثبتی بخشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
workers: کارمندان، کارکنان، کارگران، شاغلان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
workers: کارمندان، کارکنان، کارگران، شاغلان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follow through: ( follow - through ( noun پایان بخش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that same: همان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
big money: پول کلان/گنده/قلمبه/هنگفت/زیاد/عظیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
big money: پول کلان/گنده/قلمبه/هنگفت/زیاد/عظیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fellow workers: همکاران
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off label: خارج ازدستور، خارج ازتجویز ( تجویز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
psychobabble: اراجیف روانشناسی، یاوه گویی های/دری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall through the cracks: از قلم انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sweat out: تاب آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweat out: تاب آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inner self: باطن، ضمیر، وجود، نهاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inner self: باطن، ضمیر، وجود، نهاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reuse: دوباره به کار گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
power play: قدرت نمایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
power play: قدرت نمایی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
power player: قدرت نما، قدرت نمایی کننده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
power players: قدرت نمایان، قدرت نمایی کنندگان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drive: یکی از کاربران معنی "مشتق شدن" رو ذ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aphasia: ناتوانی در تکلم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miss the point: نکته را نگرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
examinee: آزمودنی
١ سال پیش