نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in order to: تا
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arrival: بروز، پیدایش، پیدایی، طلوع، وقوع، ت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self sabotage: خودتخریبگری، خودآسیب زنی، خودآسیب ر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mistrust: بی اعتمادی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wanting: غایب، ناموجود، غیرموجود، ناکافی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that is why: به همین دلیل است که
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bulk: انبوه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
makes sense: معقول/معنادار است
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
organization: تشکّل، سازوبرگ
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bidder: خریدار، مزایده گر، مزایده کننده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
affected by: تحت تاثیر، دستخوش، دچار، گرفتار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
concentrating: تمرکز، متمرکزسازی، تغلیظ، با تمرکز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the former: مورد اول، مورد سابق، مورد سابق الذک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
disrupting: از هم گسیختگی، مختل سازی، اختلال، م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i have no idea: هیچ نظری/ایده ای/ذهنیتی ندارم، هیچ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
interrelated: مرتبط به هم، به هم مرتبط
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drawbacks: مضرات
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
redevelop: توسعه مجدد، بازتوسعه، نوسازی، بازسا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
felt: محسوس
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dependable: مطمئن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
successive: متسلسل، سلسله وار، زنجیروار، به ترت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
consolidate: تحکیم کردن، استحکام بخشیدن، تحکیم ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bequeath: به جا گذاشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
loser: متضرر، خاسر، زیان دیده، زیان رسیده، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
continued: همیشگی، پیوسته، دائمی، مداوم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
play off: به جان هم انداختن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
improving: بهبود، پیشرفت، بهترسازی، بهسازی، اص ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
agenda: دستورالعمل، برنامه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to the extent that: تا جایی که
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rape survivor: نجات یافته از تجاوز، بازمانده تجاوز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
when: که در آن هنگام، که در این زمان
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
striving: در تکاپو، در حال تکاپو
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recourse: دست به دامن چیزی شدن، ملتجی شدن، پن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
analyses: تحلیل ها
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prove: مشخص کردن، مشخص بودن، مشخص شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unhelpful: غیرسودمند، بیهوده
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
accounting: محاسبه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
devoted: اختصاص یافته، تخصیص یافته
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
explicitly: آشکارا ، به روشنی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
if appropriate: در صورت لزوم
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
endow: برخوردار ساختن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draw from: برگرفتن از
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
roadwork: جاده سازی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something is wrong: یک جای کار میلنگه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
confer: واگذار کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
annihilation: نابودسازی، انهدام، تارومارسازی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
workers: کارمندان، کارکنان، کارگران، شاغلان
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave one out: روش حذف یک داده ( نوع خاصی از روش ا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gyrification: شکنج دار شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
more frequent: مکرر
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tensor based morphometry: ریخت شناسی مبتنی بر شکل
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
voxel based morphometry: ریخت سنجنی مبتنی بر تراکم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
single center: تک کانونی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gay sex: لواط
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
involve: به میان کشیدن، به میان آوردن، داخل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with respect to: درخصوص، در ارتباط با، مربوط به، مرت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep: گستره، عرصه، میدان
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prominence: come to prominence = برجسته شدن، اه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
processed: فراوری شده
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
separate out: جداسازی، تفکیک، انفکاک، تفریق
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
comparable: قابل قیاس
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
birth mother: مادر تنی
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
building: ایجاد، تشکیل، تاسیس، شکل دهی، وضع، ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wipe the slate clean: آغاز دوباره، شروع از سرنو، پاک کردن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
modestly: به مقدار کم، کم، اندک، به سادگی، به ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
structured: ساختاریافته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
notoriously: رسواگونه، به طور رسواگونه ای، بافضا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
included: مندرج، درج شده، قرارگرفته، گنجیده، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
outgrow: سبقت/پیشی جستن، سبقت/پیشی گرفتن، فر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wax and wane: نوسان داشتن، پیوسته فراز و فرود داش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
upscale: افزایش مقیاس، مقیاس افزایی، بهبود، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
apparatus: دم ودستگاه، سازوبرگ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
choices: انتخاب ها، امکانات
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hitch: Informal for hitchhike = مجانی با م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rallying point: نقطه اتحاد متحدکننده، متحدساز، گردآ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
transcend: عبور ( کردن از )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
appear to: ظاهرا، به ظاهر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insightful: روشنگر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
materials: مطالب
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
maintaining: حفاظت، حفظ، تداوم، ابقا، ادامه حافظ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come out of nowhere: یکهو سبز شدن، از ناکجا پدیدار شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intertwine: در هم تنیدن، به هم تنیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deal in: معامله/مبادله کردن سرو کار داشتن با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
may well: احتمالا، امکان دارد، ممکن است
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
neglected: فروگذارده، فرومانده، موردغفلت، مورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to light: پرده برداری/روشن سازی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
encompass: در خود داشتن، در خود گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
expectations: توقعات، تصورات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make use of: بکارگیری، بهره گیری، بهره بری، بهره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
marked by: مشخص شدن با، مشخصه آن . . . است The ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
retail sale: خرده فروشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self rule: خودمختاری، خودگردانی، خودفرمانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
option: امکان، فرصت possibility, opening = ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quarters: سکونتگاه، اقامتگاه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
enumerated: ذکر شده، برشمرده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inventing: ابداع، اختراع مبدع، مخترع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
isolating: منزوی سازی، جداسازی، سواسازی، قرنطی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
regulating: قانونمندسازی، قاعده مندسازی، ایجاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
building blocks: سنگ بنا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
disdain: بی التفاتی، کم محلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hitherto: تابدینجا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
credible: convincing= thefreedictionary. com/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
miss the point: نکته را نگرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self interest: منفعت شخصی، منفعت طلبی شخصی، خودمنف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preset: ازپیش تعیین شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
worth noting: شایان/درخور ذکر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hollow out: تخلیه، خالی کردن، خالی سازی، تهی سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
complete with: به همراه، همراه با
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
centered on: centred on = بر حول، بر محور، با گر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scholarship: پژوهش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
alleviate: to be alleviated = فروکش کردن، فرون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
termed: نام داشتن، نام گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
end result: نتیجه نهایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
originated: ابداع شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strip out: از قلم انداختن، حذف کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arise from: ناشی شدن از، برخاستن از، برآمدن از، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wilderness: مناطق وحشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
character: فطرت، طینت، وجود، هویت، سگال، ذات، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dynamic: کنش، نیرو، پربازدهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vision: دورنما
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
furnish: تامین، برآوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
followed by: متعاقبا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
antecedents: سوابق، پیشینه، مقدمات نیاکان، آبا، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uncalled for: نابجا، بی مورد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
differential: نابرابری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lasting: به مدت these are wars – lasting abo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obscure: تحت تاثیر قرار دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
modular: پودمانی/پودمان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
derived from: منتج از، ناشی از، حاصل از، برخاسته ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
facilitating: تسهیل، تسهیل کننده، تسهیل گر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occurred: واقع where it is occurred = محل وقو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make do with: به کم ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pay for: هزینه چیزی را پرداختن/تقبل کردن، به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as far as is concerned: تا جایی که ( به کسی یا چیزی ) مربوط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
impeccable: بی نقص، بی عیب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arguments: استدلالات، براهین، ادله، علل، دلایل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to this end: بدین منظور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a series of: یک سری ( از ) ، مجموعه ای از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discussed: مورد بحث issues discussed in the ne ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in nature: ماهیتا، طبعا، فطرا، فطرتا، بالطبع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
delineation: تفکیک، تحدید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
even though: هر چند که، اگرچه که
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
least developed: کم توسعه یافته ترین، دارای کمترین ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
several hundred: چند صد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draw conclusions: نتیجه گیری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
less developed: کمترتوسعه یافته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dashed lines: خط چین ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pantropics: نواحی گرمسیری، مناطق حاره
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
macro level: کلان سطح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
transportation system: سامانه حمل و نقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
energy intensity: شدت مصرف انرژی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discussed above: بحث شده در بالا، مطروحه در بالا، فو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waste system: سامانه دفع زباله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
addressing: رسیدگی ( به ) ، نظارت ( بر )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
living organism: موجود زنده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
living organisms: موجودات زنده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high consumption: پرمصرف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carbon intensive: شدیدا کربن زا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occurring: در حال وقوع
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low carbon: کم کربن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carbon tax: مالیات بر کربن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upgraded: بهبودیافته، ارتقایافته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
service function: کارکرد خدمات/خدماتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
limited: ناچیز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
electricity grid: شبکه برق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well studied: به خوبی مطالعه شده، نیک مطالعه شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mass transit: حمل ونقل عمومی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
floor area: زیربنا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
multi family: چندخانواری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grain system: شبکه خطوط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
accompanied by: توام با
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neotraditional: نوسنتی، نوسنت گرایی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some form of: شکلی از
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rail transit: حمل ونقل ریلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carbon sequestration: ترسیب کربن ( به روند ذخیره کربن موج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
redevelopment: بازتوسعه، توسعه مجدد، نوسازی، بازسا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eco communities: بوم جوامع
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
telecommunity: جامعه ( دارای ) ارتباط از راه دور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
land development: توسعه ارضی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bus rapid transit: سامانه اتوبوس تندرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
larger scale: بزرگ مقیاس تر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
master planned: دارای طرح جامع
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roadway lanes: خطوط سواره رو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
expropriating: مصادره، سلب مالکیت، خلع ید، غصب، اج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spearheaded by: به رهبری، به سرکردگی، به سرپرستی، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reform minded: اصلاح طلب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tree lined: درختکاری شده در اطراف، دارای درختان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curbside parking: جای پارک کنار جدول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under construction: در دست ساخت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
credited: ( باعث و ) بانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
embrace: در آغوش کشیدن، استقبال کردن، در خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
most recent: جدیدترین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
most recent: جدیدترین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
car restricted: دارای محدودیت عبورومرور خودرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neck down: باریک شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slowing: کاهش سرعت، آهسته سازی، کندسازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
multiblock: چندبلوکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel tax: مالیات بر سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by contrast: در عوض
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
regulate: قانونمندسازی، قاعده مندسازی، در قال ...
١ سال پیش