پیشنهادهای Misagh (٥٩)
if anything happened to him : if he died
syn: pacify : به صلح دعوت کردن ، برقراری صلح کردن ، آرام کردن
adj :فاقد کافئین
خالی از سکنه
خالی از سکنه کردن opp:populate
قوانین و مقررات
( inf ) : مخفف celebrity: شخصیت مشهور - خاص
نسخه فیزیکی ( مثل سی دی )
نظارت کردن
قابل توجیه، موجه
در صحنه. . . at the scene of the crime : در صحنه جرم
قصد انجام کاری را داشتن
people who move abroad to find a better job are often called : economic migrants
تبعیض نژادی
تاثیر مخربی داشتن
از آن هم بهتر
تغییر تازه یا متفاوت
تغییر تازه یا متفاوت syn:welcome change
I like company :مصاحبت ( هم نشینی )
a good / bad run :عملکرد خوب/ضعیف ( در ورزش )
to attend a meeting, performance etc, and stay until the end, even if it is very long and boring:Longman dictionary
پرسه زدن
syn:lively:سرزنده و پرانرژی
inf . syn:idiot
آبلیمو گیر ( دستی )
مودب
ناخوشایند ( صفت ) 2 - ناخونده ( مثل مهمان )
noun:نفرت، کینه توزی
آدم ریاکار
این کلمه است متواضع میشه
با وقار
مونث hero:قهرمان زن حالا چه تو داستان چه شخصیت ، شجاعت یا مهارت دقت کنید که ترجمه هروئین غلط است. شکل درست هروئین :heroin
سرکوب شده
حیله گر
دغل باز
بدبختی
ویژگی مثبت
خجالتی ( به خاطر کمبود اعتماد به نفس ) Syn:Shy
رو اعصاب کسی بودن
سمج
splitting headache:سردرد شدید
disgusting
سرد و نمناک
اشتهاآور متضاد: ~un
1 - رایحه 2 - عطر هم معنی:scent
به رخ کشیدن
صدای زیر ( از حد معمولی ) بلند تر opp:low - pitched:بم
سلانه سلانه راه رفتن
قرمز شدن چهره از عصبانیت یا شرمندگی
بد تعبیر کردن