پیشنهاد‌های مینا مهرآذر (١٥٦)

اعیان ساز، مرفه کننده ( محله یا شهر )

محبوبیت

اطلاعات محیط ( کامپیوتر )

pedohebophilic: a new classification that takes in sexual preference for pubescent children as well as the prepubescent دسته بندی جدیدی برای ترجیحات ...

مقررات داخلی کشور

برگردان فارسی گایاکام است.

لیمو خاویاری یا همان لیمو انگشتی

گل محمدی که در اروپا به رز دمشقی معروف است

همجوشی شیشه: به اتصال قطعات شیشه ای در دمای بالای کوره گفته می شود.

فرهنگ ویلانُوا یا ولانوا ولانوا کهن ترین فرهنگ عصر آهن در شمال و غرب ایتالیا است و بلافاصله پس از عصر برنز فرهنگ نیاویلانوایی پدیدار می شود

انگوب ( زیر لعاب ) به دوغاب رس یا انواع دیگر خاکها و مواد مورد استفاده در تولید سرامیک اطلاق می شود که جهت پوشش بدنهٔ سفالینه یا سرامیک به کار می رو ...

کامپیوتر: حافظه قابل آدرس دهی با محتوا یا حافظه تداعی گر

مولیبدیک اسید

People's Party حزب مردمی

سفر رفتن مسافرت رفتن

آدم حقیر

as a noun: obstacle, advesity مانع، ایراد، دشواری، سختی

مدگرایی - امروزی بودن

سکسولوژی : teleiophilic: A person who is sexually attracted to adults شخصی که تمایل جنسی به افراد بزرگسال دارد

یاس رازقی ( نام علمی: Jasminum sambac ) یا یاس عربی

گل محمدی یا گل سرخ

در حسابداری: ظرف زمانی

با توجه به آن . . . ( شرایط، گفته، قضیه. . . ) با احتساب آن. . .

چهاراندامان ( موجوداتی که دارای چهار اندام باشند مانند پرندگان، خزندگان، پستانداران و دوزیستان )

معادل انگلیسی four limbed دارای چهار اندام

لغت عامیانه برای semaphore به معنی مخابره - سیستم انتقال پیام

از قلم افتادن کسی یا چیزی نادیده گرفته شدن بطور غیرعمد

آژانس بین المللی انرژی IEA

گوش به زنگ باش ، با دقت گوش بده

تعصب راه حل دمِ دست

منجر به . . . سبب . . . رسیدن به. . . رقم زدن یا رقم خوردن . . .

voluptuous شهوت انگیز

در ترکیب urnfield culture به معنی فرهنگ خاکستردان: از فرهنگ های عصر برنز در اروپای مرکزی بود. نام این فرهنگ از سنت مرده سوزی آن مردم و قرار دادن ...

( Merriam Webster ) Synonyms for hipness: cool, coolness fashionableness hip, hipsterism modishness stylishness trendiness voguishness

مترادف filth - Muck - dirt فساد اخلاقی، آلودگی، کثافت

- estimate or calculate تخمین زدن یا محاسبه کردن

مکانیک دنده و شانه

یکی شدن در هم آمیختن

نومانکلاتور واژه ای روسی به معنی �لیست افراد خاص� یا همان نوکیسه گان روسی است

اجرائیه سند رهنی ( یکی از اصطلاحات حقوقی و به معنی فروش زودهنگام اجباری یک دارایی است ) ویکیپدیا

تحقیرکردن یا تحقیر شدن حقارت

حقایق یا اطلاعات دقیق، درست ( بدون جزئیات اضافی )

مقوا

it is very easy to see or obvious: کاملاً واضح و شفاف است جلوی چشم مان است

it is very easy to see or obvious: برای او کاملا واضح و شفاف است جلوی چشمان او است

ارزش تکرار را دارد to be important enough to state more than once

مترادف: Pair: جفت ( couple ( of sth یک جفت . . .

ناجی نجات دهنده

جدی نگرفتن ( چیزی یا کسی ) مهم نشمردن

ابزار آشپزخانه : کفگیر، ملاقه