نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
public exposure: در مفاهیم حقوقی، عنوان جُرمی در ایا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
demand: ایجاب کردن، لازم بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
بله می تونید ثبتنام کنید. اما اگه ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold: مصداق داشتن، دلالت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full metal jacket: این عبارت، نام گونه ای فشنگ بخصوص ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
john doe: مجهول الهویه ی مرد. ( وقتی اسم فرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
more than that: از این گذشته، جدای از این
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
cheerleader: تشویق کننده، لیدرِ تشویق گر، ( فرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هرمان: خب اگه شما منظورت هه رمان هست، نبای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sheer: زیاد، بسیار زیاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public masturbation: عنوان جرمی در ایالات متحده امریکا ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
indecent exposure: دقیقا این عبارت عنوان یه جرم هست تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
GTA: این عبارت، عنوان یه جرم هست در ایال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
GTA: سر واژه ایست برای عبارت Grand Theft ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
men's room: دستشویی مردانه توالت مردانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
girl's room: دستشویی بانوان توالت زنانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
women's room: دستشویی زنانه توالت بانوان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
skeeve: حال به هم زدن/خوردن مشمئز کردن/شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooze: واژه ای عامیانه و به شدت زننده که ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
take: اون مرده کیفِ منو زد!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take: زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
half dozen: شش تا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soon: دیری نپایید که، اندکی پس از آن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
barbie: عروسک مونث از خانواده عروسکی کن, که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
lord: پروردگار درجواب دوست عزیزم حسن: حس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cuse: احمق، سبک مغز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ambush: جلو کسی سبز شدن، سر راه کسی خف کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be all about: موضوعیت داشتن، مهم بودن، اهمیت داشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cope with: از عهده ی چیزی بر آمدن، کنار آمدن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minute: دقیق ( به جز معنای دقیقه، معنای دقی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
callously: با سنگدلی، خودخواهانه، بدون احساس م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inflexible: تغییر ناپذیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sigmoid colon: خم روده، بخشِ انتهاییِ پس روده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bills: صورتحساب، هزینه ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
waiting game: سر دواندن، منتظر گذاشتن، بازی انتظا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reach out: دست رسی پیدا کردن، دست یافتن، خود ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reiterating: تکرار کردن/ تاکید کردن، بازگو کردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of assistance: کمک حال، یاری گر، به درد بخور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fadeaway: فراموش شدن، از یادها رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fanfare: با بوق و کرنا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fanfare: با بوق و کرنا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
demands: ایجاب می کند
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the line: در برابر شرایط دشوار تسلیم نشدن، طا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outspoken: سر زبون دار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cope: مقابله کردن، برخورد کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outline: نشان دادن، تشریح کردن، روشن ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
interestingly: نکته این بود که، شایان توجه است که، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
privileged: مصون ، ایمن، دارای حق مصونیت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alloy: فلز ترکیبی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stipulate: تعیین کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stipulated: مقرر، ملزم شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
forthcoming book: کتاب در دست چاپ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forthcoming: قرار به انجام کاری/چیزی بودن/شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slippery slope: شیب لغزنده، وضعیت اجتناب ناپذیر، زن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in accordance with: بر اساسِ، طبقِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the form of: در قالبِ، به عنوانِ، باشکلِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of order: خلاف قانون، خارج از دسترس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prevailing: جاری، در جریان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
not to mention: ناگفته نماند که
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to mention that: ناگفته نماند که، گذشته از اینکه، چه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to mention that: ناگفته نماند که، گذشته از اینکه، چه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charge for: قیمت گذاشتن، قیمت گزاری کردن، در از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lobbyist: مبلغ، لابی کننده، لابی گر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
landing: رسیدن، نائل شدن، دست یافتن، نِیل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
میادین: میادین به معنی میدان ها، ترکیبی غلط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
میادین: میادین به معنی میدان ها، ترکیبی غلط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lion's share: بیشترین بخش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
command: خواستن، درخواست کردن، مطالبه کردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scut: کار سخت، کار روتین، کار روزمره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
credential: اعتبار، تجربه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frequently: دم به دقیقه، دم به ساعت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
more frequently: دم به دقیقه، دم به ساعت، و به صورت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
counterproposal: طرح پیشنهادی متقابل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work out: انجام دادن/شدن، کامل شدن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marine mp: دژبانِ تفنگداران دریایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inscription: سنگ نوشته، سنگ نبشته، سنگ نگاره، سن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in memory of: به افتخارِ، برای گرامی داشتِ یاد و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hollow victory: پیروزیِ بدتر از شکست، پیروزی توأم ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hollow victory: پیروزیِ بدتر از شکست، پیروزی توأم ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
epilogue: بخش پایانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the light of: در کنارِ ، به همراهِ، در معیتِ، با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rumbling: اعتراض، نجوای مخالف، صدای مخالف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
place: اعمال کردن/شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nutritious: پر و پیمون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
channel: رساندن، انتقال دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
januslike: دو رو، بوقلمون صفت، ریاکار، منافق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
januslike: دو رو، بوقلمون صفت، ریاکار، منافق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clamor: داد و بیداد کردن، شلوغش کردن، سروصد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vocally: شدید، علنی، اعتراض آمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rein: مهار کردن، کنترل کردن، سرجای خود نش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
most alarming: نگران کننده تر از همه، چیزی که بیشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abiding: مطیع، پیرو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forestall: جلوگیری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
move about: این طرف و آن طرف رفتن، به این سو و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
punitive: بازدارندگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as a result of: به دنبالِ، در اثرِ، بعد از
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
subsequentl: بعدی، متعاقب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ensure: درنظر گرفتن، اختصاص دادن، مقرر کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
band together: به هم پیوستن، با هم چفت شدن، متحد ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
band together: به هم پیوستن، با هم چفت شدن، متحد ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
criminalize: مجرم تشخیص دادن، جرم به حساب آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
criminalize: مجرم تشخیص دادن، جرم به حساب آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
linear: موازی، پشت سر هم، مستقیما
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gerrymandering: تخصیص ناعادلانه ی حوزه های انتخابات ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kabab: کباب واژه ی اصیل پارسی است و مربوط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تفنگ: آقا یا خانوم جدیری، لطفا بی مدرک حر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
criminalize: جُرم انگاری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corcraft: صنعت زندان، صنایع زندان ( به کاری گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
corcraft: صنعت زندان، صنایع زندان ( به کاری گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running for: اعلام آمادگی کردن، نامزد شدن، کاندی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
running for: اعلام آمادگی کردن، نامزد شدن، کاندی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run for: کاندید شدن، اعلام آمادگی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
affidavit: اظهارنامه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affidavit: اظهارنامه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit the ground running: به سرعت دست به کار شدن، به تندی در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
window: مهلت، زمان، فرصت ( برای نمونه پنجره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tiredly: با بی علاقگی، با بی حوصلگی، با بیزا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
statute of limitation: مهلت مقرر ، مهلت قانونی ( زمانی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consum: صرف چیزی شدن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consume: صرف کردن/شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stack the deck: پارتی بازی کردن، تبعیض قائل شدن، نا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تفنگ: لطفا اطلاعات غلط به خورد هموطنان ند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
litigate: طرح کردن، مطرح کردن، پی گیری کردن ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
litigate: طرح کردن، مطرح کردن، پی گیری کردن ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
realize: جامه ی عمل پوشاندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it is common knowledge that: همه می دانند که، برهمه آشکار است ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it is common knowledge that: همه می دانند که، برهمه آشکار است ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recuse: سلب اختیار کردن از خود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recuse: سلب اختیار کردن از خود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
EVE: پیش از، قبل از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
EVE: پیش از، قبل از
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rely upon: بسنده کردن، اکتفا کردن، تکیه زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rely upon: بسنده کردن، اکتفا کردن، تکیه زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
over: باوجودِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
comply with: حرف شنوی داشتن، حرف را خواندن، اطاع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not the least of: یکی از مهمترین های آن، از بزرگترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not the least of: یکی از مهمترین های آن، از بزرگترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not the least: یکی از مهمترین های آن، از بزرگترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not the least: یکی از مهمترین های آن، از بزرگترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phillips head: چهار سو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
phillips head: چهار سو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with: زمانیکه، درحالیکه، هنگامیکه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cower: خود را گرد کردن، جمع کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cower: خود را گرد کردن، جمع کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stacks: پشته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you know: میگیری که چی می گم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
phrasal verb: فعل ترکیبی، فعل دو بخشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
phrasal verb: فعل ترکیبی، فعل دو بخشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
good job: من واقعا نمیدونم کی برای اولین بار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ironical: عجیب، خنده دار، مسخره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ironical: عجیب، خنده دار، مسخره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vigil: شمع روشن کردن، به منظور عزا داری شم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vigil: شمع روشن کردن، به منظور عزا داری شم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
around the corner: در آستانه ی چیزی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
public defender: وکیل عام المنفعه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public defender: وکیل عام المنفعه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glean: از این و آن شنیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
player: فرد مهم، نفرِ کلیدی، دست اندر کار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
king's counsel: وکیلِ شاه، مشاورِ شاه ( مشاورِ حقوق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running number: شرط بندی غیر قانونی، شرط بندی خیابا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pasture: سبزه زار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
correctional facility: مجموعه کیفری، مرکز کیفری، زندان، ند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is not to say: این نیست که بگوییم، البته این بدان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that is not to say: این نیست که بگوییم، البته این بدان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
authorized: قانونی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unauthorized: بدون گواهینامه، بدون جواز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
depot: پایانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take its toll: دودش به چشم کسی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
NET: به همراه داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contraption: ساز و کار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not only: اگر به تنهایی و بدون But Also به کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sick call: استعلاجی گرفتن، مرخصی درمانی گرفتن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
send away: از سرِ خود باز کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
send away: از سرِ خود باز کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make this happen: در این راستا، به این منظور، برای ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فرامین: این ترکیب غلطه. چرا که �ین� نشانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فرامین: این ترکیب غلطه. چرا که �ین� نشانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
watch the bottom line: هوای دخل و خرج را داشتن، مراقب بودج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frustratedly: نا امیدانه، با دلسردی، با ناامیدی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خط مشی: راهبرد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
readily: از خدا خواسته، منتظر فرصت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
veteran: الزاما معنای کهنه سرباز /جانباز/باز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stand up for: دفاع کردن، طرف کسی را گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was well past time to: خیلی زودتر از اینها باید. . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was past time to: خیلی زودتر باید. . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
court: خطر کردن، خطر چیزی را افزایش دادن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reprisals: انتقام خواهی، انتقام جویی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cuss out: دشنام دادن، فحش دادن، سقط گفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cuss out: دشنام دادن، فحش دادن، سقط گفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grounds: دلیل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as far as: در حدِ، در اندازه ی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rehouse: دوباره جا دادن، اسکان مجدد
١ سال پیش