نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emboldened: شیر شدن، دل و جرأت پیدا کردن، اعتما ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
call out: صحبت کردن، اعلام کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uprising: خیزش
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snugly: به شکلی راحت، به طرز جمع و جوری، به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faith based: اعتقادی
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rig: سرهم بستن، سوار کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
docket: فهرست، ( فهرست پرونده هایی که درداد ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
admission: پذیرفتن، اقرار ، تایید، رضایت، تحسی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unnerving: اعصاب خُرد کُن، تو مُخی، رو اعصاب
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
GTA: سر واژه ایست برای عبارت Grand Theft ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dissolve: محو شدن، گُم شدن از دیدگان
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disparaging: توهین آمیز
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unprepared: نامیسر، فراهم نشده، نسنجیده، نامجهز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a whole lot: بسیار زیاد، به شدت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roman nose: دماغ عقابی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
early: زودهنگام، پیش از موعد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
study: اتاق کار
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obsessing: وسواس فکری، فکر مشغولی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tellingly: بدیهی است که، گویاست که، پرواضح است ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
invigorate: امیدوار کردن/شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for his part: به سهم خود
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carve into: فرو رفتن، وارد شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inconsistency: تعارض، تضاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no hard feelings: به دل نگیریا، یه وقت از دستم ناراحت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headboard: تاج تخت واژه ی مصوب هست نه سر تخت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
congregated: جمع شده ، گرد آمده، تجمع کرده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with regard to: در رابطه با
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roll your eyes: چپ چپ نگاه کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
off we go: الزاما معنای راه افتادن و حرکت کردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
most of all: بیشتر از همه، بیش از هرچیز، از همه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
respond: اجابت کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parole officer: افسر عفو مشروط، به اختصار به آن P. ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set out: مرتب کردن، چیدن، گذاشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
refer back: رجوع کردن، ارجاع دادن، ارجاع به ماس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to believe: به عقیده ای خاص رسیدن، باوری خاص پی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
poke around: جستجو کردن، به دنبال چیزی گشتن، به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shine a light on: بررسی کردن، شفافسازی کردن، روشنگری ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
any and all: تماما بدون استثنا، کلا بدون استثنا
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
angle: قصد، غرض، هدف، منظور، مقصود، نیت
٢ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flicker: نمایان شدن، درخشیدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecutor: وکیل مدافع دولت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
event: اوضاع
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
diphthong: دو آوایی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
message: حرف، سخن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rumble: خروش، غوغا
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
solid: کامل
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive: انگیزه، اراده
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under the surface: پشت پرده، پشت صحنه، آن روی سکه، آنس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bill: هزینه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
تبدیل به احسن، همونطور که از اسمش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embark: به کار گرفتن، استفاده کردن، به کار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
muse: به حالت تفکر چیزی گفتن، به فکر فرو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull away: راه افتادن، حرکت کردن، جلو رفتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
claim: اعلام کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
term: دوران حبس
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a number of: چندتایی، تعدادی، بعضی از، برخی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
umbrella organization: سازمان مادر، سازمان اصلی که فعالیت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
epilogue: بخش پایانی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public eye: مرکز توجه، موضوع اصلی بحث مردم
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swing open: با شدت باز شدن، سریع باز شدن، زود ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
longing: تمایل
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
petty: درواقع به معنای هر جرم کوچک و خردی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
explicitly: علنا
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fret over: خود را درگیر چیزی کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
airs: قیافه گرفتن، خودبرتر بینی، ناز و اد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
comply with: حرف شنوی داشتن، حرف را خواندن، اطاع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
replenish: به حالت اول برگرداندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dodge a bullet: قسر در رفتن، جا خالی دادن، جان سالم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impulse: یهویی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
finger pointing: انگشت اتهام، انگشت اتهام را به سمت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make the rounds: سینه به سینه چرخیدن، نُقل مجلس شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in cold blood: با بی رحمی، با قساوت قلب، با سنگدلی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
oh: در موقعیت های مختلف می تواند معانی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slant eyed: چشم بادامی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pasture: سبزه زار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitcan: پس زدن، دور انداختن، کنار زدن، کنار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
riled up: عصبی، خشمگین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
metaplasia: تغییر غیر طبیعی یک بافت به بافتی دی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mollified: آرام، دل خوش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impeached: متهم، خوانده، به دادگاه خوانده شده، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
formulate: پایه ریزی کردن، پایه ریختن، برنامه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
firsthand: مستقیما، عینا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shudder: ترسیدن، از ترس لرزیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
caterer: توشه رسان، مأمور خرید، خوراک رسان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do right by: منصفانه رفتار کردن، انصاف به خرج دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
condone: قبولِ کارِ غلط
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stall: منتفی شدن، نادیده گرفتن، بی خیال شد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irreparably: به طرز جبران ناپذیری، به طور غیر قا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as hell: مثل چی، مث خر، مثل سگ
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that will be all: می تونی بری، مرخصی حرفی که مافوق و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
moved: مجذوب، احساساتی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ineffectiveness: بی خاصیتی، بی فایدگی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tamper: انگولک کردن، تغییر دادن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold on to: محکم گرفتن، محکم نگه داشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
profusely: به شدت
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disoriented: سرگردان
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
perpetrator: عامل، کُننده
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bide one's time: دنبال بهترین زمان گشتن، دندان روی ج ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
major theme: بافت اصلی موضوع اصلی مضمون اصلی ( ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
circle of concern: دل مشغولی ها موارد مهم برای فرد مجم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drugged up: تحت مصرف شدید دارو بودن، داروی زیاد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
competing: نا همخوان، ضد و نقیض، متناقض
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pressuring: اعمال فشار
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
way of life: سیرت
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let sleeping dogs lie: بحث گذشته رو پیش نکش بذار مشکلات گذ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coerce: تحت فشار گذاشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come through: باب میل کسی رفتار کردن کار دلخواه ک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
erupt into: تغییرِ ناگهانی دادن ( زدن زیرِ گریه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
asserting: تاکید
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
confiscate: ضبط کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
corporate: تجاری، بازرگانی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
down to: تقصیر کسی بودن، مربوط به کسی بودن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rip away: جدا کردن، سلب کردن، گرفتن، طرد کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
longevity: بادوام، با دوامِ بالا
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shock: تکان دهنده بودن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
borne: حاصل، محصول، به دست آمده، دستاورد
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dazzling: مسحور کننده، جادو کننده
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slug: فشنگ دارای مرمی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
older: سن و سال دار
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
max out: به بیشترین پیشرفت ممکن رسیدن، به با ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
decompensate: تعادل را بر هم زدن به عقب برگشتن جب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chiding: نکوهش، ملامت
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scenic route: مسیر خوش منظره، جاده ی زیبا
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
outline: نشان دادن، تشریح کردن، روشن ساختن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
supposed: انتظار می رفت، بایستی، باید، قرار ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it so happens that: برحسب اتفاق
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep at bay: مهار کردن، جلوی کسی یا چیزی را گرفت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wriggle: تکان خوردن، جابجا شدن، بالا و پایین ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charge for: قیمت گذاشتن، قیمت گزاری کردن، در از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turf war: جنگ قلمرو، جنگ محله ای، جنگ بر سر م ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
selective: گزینش گر
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uneasily: با ناراحتی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the course of: در جریانِ
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
criminally: مجرمانه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
land on: خراب شدن سر کسی یا جایی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
battered: به درد نخور
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gallery: سالن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seething: آشفته، عصبی، نگران
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
side table: میزی که کنار مبل یا تخت قرار می دهن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plenty: کُلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beg: عجز ولابه کردن، عز وجز کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فرش: فرش واژه پارسی هست که خود ایرانی ها ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gesticulate: با دست صحبت کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cobble together: تشکیل دادن، ردیف کردن، جفت و جور کر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wedge: چسبیدن/چسباندن، قرار دادن/گرفتن. گی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ascribe: به گردن کسی انداختن ( تقصیر، گناه، ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
صندوق: صندوق واژه فارسیه. دقیقا از اون واژ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecution: دادرسی، محکمه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heir: جانشین، ولیعهد
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
misdemeanor: خرده جرم خرده بزه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
competency: مهارت
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grapple with: حل کردن، حل و فصل کردن، برطرف کردن، ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discrepancy: تعارض، تضاد
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proper: درخور، برازنده
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flank: کسی را در کنار خود داشتن، پهلوی کسی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sneak: زیرآبی رفتن ( نه به معنای شنای زیرآ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
found: فکر کردن، معتقد بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
code of honor: هنجار
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i take it: بنا رو بر این میذارم که. . . ، انگا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nerd: بچۀ درسخوان و نابغه ولی کسی که در ر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
remnants: باقیمانده، مابقی، ته مانده
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undertaker: غسّال، مسئول کفن و دفن، مأمور تدفین
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bottoms up: نوش، به سلامتی، برو بالا ( درنوشیدن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stump: محل بریدیگی. الزاما برای درخت نمی ب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mea culpa: اشتباهِ خود را پذیرفتن، اقرار به اش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
startling: شگفت آور، حیرت انگیز، عالی، چشمگیر، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuss: مسائل کوچک و بی اهمیت را بزرگ کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couldn't help it: چاره ای نداشتن، مجبور بودن، ناتوانی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
elude: ( محاوره ) پیچوندن، ماستمالی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
balloon: بالا رفتن، افزایش یافتن، زیاد شدن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
depraved: بدجنسانه، شرارت آمیز، بدخواهانه، فت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
funds: پول
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
death erection: نعوظ پس از مرگ معمولا در افرداد مُر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concretely: مسلما، بی شک، مشخصا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
double over: به جلو خم شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
start for: به سمت چیزی/جایی رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wound up: کار به جایی کشیدن، کار به جایی رسید ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harden: تبدیل شدن، تغییر ماهیت دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch sight of: یک نظر چیزی/کسی را دیدن، چشم به کسی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to be: برای، به منظورِ
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brighter: سرزنده تر، مفرح تر
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
entitled to: مستحق چیزی بودن، سزاوار و لایق و شا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut corners: شرتی کار کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the clear: در امنیت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نقش: یه واژه ی دیگه که از پارسی رفته تو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up your ass: این اصطلاح مربوط به زمانیه که یه نف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
GTA: این عبارت، عنوان یه جرم هست در ایال ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
epiglottic: مربوط به اپی گلوت ایجاد شده توسط اپ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pidgin: زبان تماسی, زبان ارتباطی ( به زبانی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make sure: فهمیدن، اطلاع پیدا کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flow: افزون بر معنی های گفته شده، دو تا ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
that's it: خودشه
٨ ماه پیش