پیشنهادهای مهرنوش (٢٢٤)
منظور اینه که زیاد این موضوع رو میشنوم. کنایه از تکرار موضوعی هس If I had a dollar for every time you said that if I had a dollar for every time I ...
یک شبه بهبود نمی یابد
تقویت رابطه استحکام رابطه
در رابطه با. . . در ارتباط با . . . مثال: I want to talk about a paradox the ties in with the topic we discuss last time من می خواهم در مورد یک پا ...
غر زدن
یه حرف حسابی بزنم
head off - شروع سفر - ترک کردن جایی head someone/something off - اصرار به تغییر جهت چیزی یا کسی - برای جلوگیری از وقوع یک موقعیت دشوار یا ناخوشا ...
مثال: cast in place pile شمع درجا cast in place concretes بتن درجا
شمع درجا شمع های ساختمانی دو نوع هستند نوع اول در محل دیگر آماده شده و به محل پروژه منتقل میگردد . در نوع دوم شمع در جا و در محل پروژه اجرا میگردد
بسی چندش آور
صدای ریز صدایی که مثلا خفاشها میشنوند Bats can hear high - pitched sounds that humans can't
صداهای بلند
let's not go there بیا حرفشم نزنیم let's go there در مورد موضوعی خاص صحبت کنیم
قدرنشناسی
مثال: blessed are the meek بردباران آمرزیده می شوند. تویه سریال the handmaid tale خیلی استفاده می شد که از جملات کتاب مقدسشون بود
1. کاهش دادن ( کاهش مصرف یا مقدار ) 2. قطع کردن ( درختان یا گیاهان ) 3. انتقاد کردن یا سرزنش کردن 4. کاهش سرعت یا شدت 5. مختصر کردن یا خلاصه کردن
drop class یعنی از کلاسی که چند جلسه رفتین میخواین انصراف بدین یا خارج بشین معمولا تویه حذف و اضافه دانشگاها drop a class یا drop classes میکنن
قایق های اولیه به نام galley ship همان طور که در شکل مشاهده میکنین قایق هایی با یک دکل و یک بادبان بودند.
قبل از چیزی شروع شدن مدتها قبل از چیزی انجام دادن فعلintransitive to do the first part of an action go into the first part of a process : start مثا ...
سطوح بالا
زنجیره ای از. . . . chain of consequences : زنجیره ای از پیامد ها chain of events : زنجیره از وقایع chain of faults : زنجیره از اشتباهات
زنجیره ای از پیامد ها
به فکر وا داشتن
قبلا previously
در مقایسه با
در متن قرار دادن
بی بخار کسی که حسی به رابطه جنسی نداره
فریاد و ناله جیغ و ناله
مشتق از . . . arise from
پرداختن به کاری تلاش کردن برای کاری اون معنی قبلی رو اشتباه نوشتم به معنی پرداختن به کاری هست
نظرش برام مهم نیس
تصادف محض sheer coincidence = pure coincidence
wide popularity
مترادف: be subject to
طبق کمبریج: to move your hand or head in a way that tells someone to come nearer: حرکت دادن دست یا سر به گونه ای که به کسی بگوید نزدیک تر شود که این ...
- حق دادن - مستحق دانستن - have the right
بسیار شبیه به چیزی بودن مترادف : be more like
سازگار با
فضولی نباشه
assorted = همه فن حریف
- بیان شده - ادعا شده - گزارش شده مترادف:asserted - reported
از این منظر که . . .
entered into its decline وارد زوال خود شد
عبارت "give it a shot" به معنای "تلاش کردن" یا "یک بار امتحان کردن" است. این عبارت معمولاً زمانی به کار می رود که فردی تصمیم می گیرد چیزی را امتحان ک ...
درخواست از کسی برای کمک، پول/اطلاعات و غیره an invitation of
مترادف: supposition فرض - گمان
خنک شدن - گرما و انرژیشو از دست دادن مثال : The Sun has been very slowly cooling off the past few billions of years خورشید در چند میلیارد سال گذشته ب ...
تجمعات مترادف :accumulations
به عقب رانده شده مترادف: repulsed
دورتر بین further out و farther out تفاوت جزیی وجود دارد further out: به معنی دورتر ولی از نظر استعاری نه واقعی farther out: به معنی دورتر ولی از ...
دورتر تفاوت بین further out و farther out در معنی است further out: به معنی دورتر ولی از نظر استعاری نه واقعی farther out: به معنی دورتر ولی از نظر ...
راه یافت
مثال: horse droppings فضولات اسب
flat - fee fares = کرایه های ثابت حمل و نقلی
در امتداد با سرعت حرکت کردن مثال: Trolleys rolled along at twice the speed of horse cars
مثال: spiralling patterns = الگوهای مارپیچی
مثال: wing blade = تیغه بال بیشتر برای معنی تیغه بال هلی کوپتر هم بکار میره wing blade
معنی ضربات هم میده Stroke = ضربه strokes = ضربات مثال: wing strokes ضربات بال
بنظر امیدوارکننده است
با حرف اضافه with می آید: shiver with cold shiver with fear shiver with delight
معنی منحل شدن هم میده fall apart که در حال گذشته fell apart میشه : منحل شد fall apart = منحل شدن از مترادف هاش میشه به dissolved هم اشاره کرد
dissatisfied با حرف اضافه with معمولا می آید "dissatisfied with" مثال: professional people, and other groups that had enjoyed little power in the p ...
بسیار محبوب تر شدن
باور عمومی
مثال: weather almanacs سالنامه های آب و هوایی
مثال: even if you are very careful, you can still get fooled. حتی اگر خیلی مراقب باشید، باز هم می توانید گول بخورید.
تحویل دادن مثال: I just want to drop off my lab report میخواستم گزارش آزمایشگاه رو تحویل بدم
من خودم انتظار داشتم همچین کلمه ای رو برای نمایشنامه نویس داشته باشیم: playwrighter اما باید دقت کرد که playwright صحیح است
doing us a favor by something با چیزی به ما لطف می کنند
جالب اینجاس که این فلس ها یا پولک ها سطح بالها پروانه ها رو هم می پوشونند و فقط متخص ماهی نیست. Moths and butterflies are covered with scales در ش ...
به همان ترتیب مترادف = correspondingly
فشار و گرمای داخل زمین metamorphic ( pressure and heat within Earth )
هر دو �detrimental for � و �detrimental to� معمولاً در انگلیسی استفاده می شوند، اما �detrimental to� بیشتر پذیرفته شده و ترجیح داده می شود. "detrimen ...
بعد از proponent حرف اضافه of می آید مثال: proponent of nuclear power
collocation هایی که با fierce همراه میشوند: 1. برای آب و هوایی که از حد معمول باشد از نظر گرمی یا سردی یا وجود باد و طوفان استفاده میشه مثل: fierce h ...
- حل میشه - راه حلی پیدا میشه
مثال: outstanding loan وام پرداخت نشده یا معوقه
1. عمدا اطلاعات را پنهان کردن 2. نشان ندادن احساسات
یه کپه نبوغ
مثال: we bequeath Iran's future into your able hands ما آینده ی ایران را در دستان توانمند شما قرار داده ایم
فیلم beautiful mind با این جملات شروع میشه پروفسور با دانشجویان جدید الورود داره صحبت میکنه Who among you will be the vanguard of democracy, freedo ...
چراغ گازی light that uses gas as a fuel چراغی که با گاز روشن میشود.
مترادف : arduous = onerous = difficult
اشاره کردن مترادف: touch upon = allude = mention = refer
جمع nucleus plural of nucleus specialized nucleus = هسته nuclei = هسته ها
موجوداتی اند که هسته سلول هایشان دارای پوشش مشخصی می باشد . یوکاریوت ها نمایشگر اقلیت اندکی از موجودات زنده اند. پروکاریوت ها همگی تک سلولی اند. جانو ...
مترادف comparatively =relatively
مترادف: undisputed = acknowledged
تعریف mutually exclusive: if one of the theories is true, then all the others must be false اگر یکی از نظریه ها درست باشد، بقیه باید نادرست باشند
مترادف: offer = afford
مترادف : 1. decorate 2. exaggerate یا embellish
متضاد : chronic مترادف : keen طبق دیکشنری آکسفورد
این دو واژه رو باهمدیگه اشتباه نگیریم: چون فقط یه حرفشون فرق میکنه. acclimation از ریشه acclimate سازگار شدن acclamation از ریشه acclaim تحسین کردن
مترادف Strange and frightening
این کلمه از ترکیب دو واژه ی interior و landscape ساخته شده به معنی حالت یا ماهیت درونی و روانی. To describe one’s mental functions طبق کتاب inside ...
inhaling through the nose استنشاق کردن از راه بینی
مترادف trapping = decoration
طبق کمبریج: 1. snatched adjective ( TAKEN QUICKLY ) به سرعت گرفته شد - قاپید pins probably snatched from someone's backyard 2. snatched adjective ...
مترادف: recovery= rebound
با I suppose یا I imagine معنی یکسانی دارد طبق دیکشنری کمبریج : We can use no doubt when we think that what we are saying is likely to happen, or wh ...
معنی: نامحدود مثال: indefinite period = whose end has not been determined indefinite period یعنی دوره ای که پایان آن مشخص نشده دوره نامحدود منبع : ...
مترادف: in the same breath =immediately
مثال: inhibit the growth =مانع رشد شدن
مثال: arboreal fodder = علوفه ی درختی
همان طور که در شکل مشاهده میکنین لایه ای که بعد از لایه ی خاک دارای پوشش گیاهی میباشد که زیر سایه ی درختان دیگر روییده است
مثال: in late fall = در اواخر پاییز
این معنی در کمبریج نوشته شده: the state of being dormant ( = not active or growing but able to become active later ) بیشتر برای چیزی بکار میرود که ب ...
مترادف : neighboring = adjacent
pale تویه فیلم ها به عنوان اینکه رنگ پریده به نظر میرسی خیلی دیدم ولی تویه یکی از TPO های تافل براش همچین معنی بکاربرده: pale = lose significance از ...
تویه یه listening استاد این جمله رو بیان میکنه: if I can just ask you to indulge me for a moment معنی رها کردن آزاد کردن میده اینجا
مترادف: depletion =discharge
مترادف devised =created
مترادف: at first thought = at first sight = on a first though = at a glance در اولین فکر
جلب توجه کردن
نوعی پرنده که تویه تصویر میبینید
مثال: Nutrient - rich water = آب غنی از مواد مغزی ( دقیقا نمیشه گفت معدنی ) بهرحال آبی که برا آبیاری گیاهان مفید هست
مترادف terrestrial = land = مربوط به زمین از tpo20 گرفته شده
در tpo 20 برای آن این مترادف را نظر گرفته است: forces=agencies
مترادف utilized= exploited
مترادف: very important = momentous
مترادف shifted = diverted
مترادف divert = shift این مترادف رو تویه tpo20 ازمون تافل نوشته
مترادف superseded = replaced
مترادف fringe = border
monetary support =کمک نقدی monetary reward = پاداش نقدی monetary incentive = پاداش نقدی Monetary punishment = جزای نقدی
in depth research تحقیق عمیق
حیوانات برای اینکه حواس شکارچی ( حیوان شکارچی ) predator را پرت کنند تا شکارچی تخم ها یا جوجه های آنها را در آشیانه نبیند شروع میکنند به تمارض کردن ا ...
ناتوانی غیر طبیعی در حفظ توجه
تو کتاب essential word Toefl مترادف با conscientious نوشته
مترادف: mysterious = baffling
مترادف: underscore = highlight underscore = emphasize underscore = to make evident
قید فعل halt است halt به معنی توقف کردن . ایستادن haltingly : با درنگ
مترادف: halt = stop = discontinue
مترادف: adhere = comply adhere = to stick to adhere = follow precisely
مترادف : skilled = adept being talented = adept able to do something well = adept
مترادف Consist Made up
مثال : arduous task = کار طاقت فرسا
مترادف: اساسی integral = essential
در مهندسی عمران : compression = pushing together فشار tension = pulling apart کشش
ردیابی کردن - دنبال کردن The mediocre design of many contemporary buildings can be traced to both clients and architects طراحی متوسط بسیاری از سا ...
برآمده از . . . مثال: Because architecture grows out of human needs and aspirations زیرا معماری برآمده از نیازها و آرزوهای انسان است
معنی taste of the bush wild areas covered in grass bushes or trees= مناطق وحشی پوشیده از بوته های چمن یا درختان مثلا آفریقا یا استرالیا
مقدار خیلی زیادی از …
با large, vast , huge کالوکیت میشود Large tracts Huge tracts Vast tracts
طبق تعریف کتاب english vocabulary in use ( advanced ) Seeking something out of the ordinary = looking for something different جستجو برای چیز متفاوت
دست نخورده و بکر مثال: virgin rainforest جنگلهای بارانی بکر
مترادف Hordes= crowds شلوغی . انبوهی .
مترادف Crowds= hordes شلوغی
مترادف Tourist sector= tourist industry
طبق تعریف کتاب english vocabulary in use ( advance ) ( صفحه ۶۰ ) معنی : Live a natural , rural style of life طبیعی زندگی کردن، زندگی به سبک روستا ...
ساطح کردن
خنجر زدن I want to take a stab at the scientific term = من میخواهم به اصطلاح علمی خنجر بزنم
با take به عنوان فعل می آید مثال: to take a stab
معنی دیکر : پرتو مثال: beam of sunlight = پرتو نور خورشید
spectral lines = خطوط طیفی spectra = طیف spectrum = طیف spectrometry = طیف سنجی spectroscope = طیف سنج
مترادف Outdated = archaic
sheer beauty = زیبایی محض
ظهور هنر - طلوع هنر
1. برای ساختن ساختمان دیوار یا سازه استفاده میشود. to build a building, wall, or other structure 2. برای بالا بردن چیزی به حالت عمودی استفاده میشود. ...
به همدیگر وصل کردن
uncanny feature = ویژگی عجیب و غریب
محافل she is still highly respected in many circles = او هنوز هم در بسیاری از محافل بسیار مورد احترام است.
film history buffs = علاقه مندان تاریخ سینما buffs= علاقه مندان
way of fusing = روش ادغام
حیوان آبزی گیاه آبزی aquatic = if a plant or animal is aquatic, it lives or grows in water حیوان یا گیاهی که در آب زندگی میکند. مثال: the dolphin i ...
دوباره صید کرده مثال: The band is labeled with a tracking number and there is a phone number on the band for people to call for free, to report a ba ...
ردیابی کردن Banding the birds allows us to track them over their lifetime
carnivorous = گوشت خواران Herbivorous = گیاه خواران Omnivorous = همه چیز خواران
مترادف precious = valuable
در معنی صحیح limb به اندام های جفت اشاره شده که بخصوص در حرکت کمک میکند. برای مثال ( دست . پا . بال بازو ) اندام حرکتی جفت any of the paired part ...
زمین نشین - خشکی نشین - ساکن خشکی land - dwelling mammals = پستانداران خشکی نشین Their streamlined bodies, the absence of hind legs, and the presenc ...
moving forward = propulsion جلو برنده
your friend kind of screwed you دوستت سرت شیره مالیده
An evening out just for female friends بیرون رفتن بعد از ظهری دخترانه
جشنی که برای چاپ یک کتاب جدید یا محصول جدید گرفته میشود A party to celebrate the publication of a new book or product
Everyone dresses up in costume
Become more energetic and active than before پر انرژی و فعال تر از قبل بودن
زندگی سخت و ناراحت A very unhappy and difficult life
A way of life that is full of activity and excitement زندگی پر از هیجان و فعالیت
put in the report در گزارش قرار دادن
be sure you include a good reference section where all your published and unpublished data came from مطمئن شوید که یک بخش مرجع خوب قرار داده اید که ت ...
تغییرپذیری اقلیم
وقتی که I was wondering استفاده میکنید؛ یعنی اینکه شما قبل از اینکه حرف بزنید شروع کرده اید به فکر کردن در مورد موضوع؛ که از این عبارت در مکالمه های ...
دانش عمومی یا دانش جنرال general knowledge
لباس رسمی برای مثلا Business attire
Invaluable = extremely valuable متضاد ان میشود valueless یا without value
مترادف untidy= scruffy
Isolate herself from the world یعنی از کل دنیا ایزوله کردن She locks herself away for hours in her room and listens to music
a small area which differs somehow from the surrounding habitat. منطقه کوچکی که با زیستگاه اطراف متفاوت است برای مثال: A clump of Grass یک نمونه از ...
برف دیررس برفی در مناطق کوهستانی که پس از پایان زمستان نیز حتی تا تابستان ممکن است ببارد
مترادف: inclination = penchant
برآمده از. . . .
در حال وقوع consolidation is taking place تحکیم در حال وقوع است
minute به معنی ریز نیز معنی می شود برای مثال millions of minute water holding pores میلیون ها منافذ نگهدارنده ی کوچک آب
مترادف so much for = that is enough about دیگه کافیه
overlie = cover پوشاندن
مترادف Tangible = perceptible = material مادی / قابل لمس
Launch= start شروع کردن - پرتاب کردن
Withstand= resist تحمل کردن
Cease = stop توقف Ceasefire = آتش بس تویه game زیاد میشنوید ceasefire - ceasefire
Intrusive = interfering فضول . مزاحم
Obscure = ambiguous = vague
Ambiguous = vague Ambiguous= obscure
مستقل independent= Free - standing
مملو از . . .
ذوب شدن
out of sight = hidden خارج از دید
در مهندسی عمران یه نوع آزمایش وجود دارد به اسم آزمایش تحکیم خاک . که از مهمترین آزمایش های مکانیک خاک است . با استفاده از این آزمایش میتوان پیش بینی ...
رایج ترین
Ordinary meteoric water is water that has soaked into the ground from the surface آب های جوی عادی از سطح به زمین نفوذ کرده است
ordinary income : درآمد عادی ordinary task : کار عادی ordinary decency : نجابت معمولی ordinary student : دانش آموز معمولی ordinary purposes : هدف معم ...
فراوان ترین نوع
meteoric water : آب هایی که ناشی از نزول باران برف باشد حتی شامل آب های حاصل از آب شدن یخ ها و رودخانه ها نیز می باشد
تا کنون
individual cavities and the crevices حفره و شکاف و ترک ها
plugged = filled up پوشانده شدن This is because the gaps among the original grains are often not totally plugged with cementing chemicals
glacial outwash : the particles carried in water from melting glaciers آبی که از ذوب شدن تکه یخ ها ایجاد شده و حمل می شود
کالوکیشن های artistic an artistic temperament : خلق و خوی هنری artistic expression : بیان هنری artistic director : کارگردان هنری artistic merit : شا ...
مخالف بودن طبق کتاب English phrasal verb in use ( advanced ) معنی که گفته شده براش اینه: say no to something نه گفتن
settle on = agree on
reached an agreement after a long discussion بعد از بحث طولانی به توافق رسیدن
repayment reward for a deed compensation
obstruct
block to prevent movement , progress or success