پیشنهادهای مهرنوش (١٩٨)
مثال: outstanding loan وام پرداخت نشده یا معوقه
1. عمدا اطلاعات را پنهان کردن 2. نشان ندادن احساسات
یه کپه نبوغ
مثال: we bequeath Iran's future into your able hands ما آینده ی ایران را در دستان توانمند شما قرار داده ایم
فیلم beautiful mind با این جملات شروع میشه پروفسور با دانشجویان جدید الورود داره صحبت میکنه Who among you will be the vanguard of democracy, freedo ...
چراغ گازی light that uses gas as a fuel چراغی که با گاز روشن میشود.
مترادف : arduous = onerous = difficult
اشاره کردن مترادف: touch upon = allude = mention = refer
جمع nucleus plural of nucleus specialized nucleus = هسته nuclei = هسته ها
موجوداتی اند که هسته سلول هایشان دارای پوشش مشخصی می باشد . یوکاریوت ها نمایشگر اقلیت اندکی از موجودات زنده اند. پروکاریوت ها همگی تک سلولی اند. جانو ...
مترادف comparatively =relatively
مترادف: undisputed = acknowledged
تعریف mutually exclusive: if one of the theories is true, then all the others must be false اگر یکی از نظریه ها درست باشد، بقیه باید نادرست باشند
مترادف: offer = afford
مترادف : 1. decorate 2. exaggerate یا embellish
متضاد : chronic مترادف : keen طبق دیکشنری آکسفورد
این دو واژه رو باهمدیگه اشتباه نگیریم: چون فقط یه حرفشون فرق میکنه. acclimation از ریشه acclimate سازگار شدن acclamation از ریشه acclaim تحسین کردن
مترادف Strange and frightening
این کلمه از ترکیب دو واژه ی interior و landscape ساخته شده به معنی حالت یا ماهیت درونی و روانی. To describe one’s mental functions طبق کتاب inside ...
inhaling through the nose استنشاق کردن از راه بینی
مترادف trapping = decoration
طبق کمبریج: 1. snatched adjective ( TAKEN QUICKLY ) به سرعت گرفته شد - قاپید pins probably snatched from someone's backyard 2. snatched adjective ...
مترادف: recovery= rebound
با I suppose یا I imagine معنی یکسانی دارد طبق دیکشنری کمبریج : We can use no doubt when we think that what we are saying is likely to happen, or wh ...
معنی: نامحدود مثال: indefinite period = whose end has not been determined indefinite period یعنی دوره ای که پایان آن مشخص نشده دوره نامحدود منبع : ...
مترادف: in the same breath =immediately
مثال: inhibit the growth =مانع رشد شدن
مثال: arboreal fodder = علوفه ی درختی
همان طور که در شکل مشاهده میکنین لایه ای که بعد از لایه ی خاک دارای پوشش گیاهی میباشد که زیر سایه ی درختان دیگر روییده است
مثال: in late fall = در اواخر پاییز
این معنی در کمبریج نوشته شده: the state of being dormant ( = not active or growing but able to become active later ) بیشتر برای چیزی بکار میرود که ب ...
مترادف : neighboring = adjacent
pale تویه فیلم ها به عنوان اینکه رنگ پریده به نظر میرسی خیلی دیدم ولی تویه یکی از TPO های تافل براش همچین معنی بکاربرده: pale = lose significance از ...
تویه یه listening استاد این جمله رو بیان میکنه: if I can just ask you to indulge me for a moment معنی رها کردن آزاد کردن میده اینجا
مترادف: depletion =discharge
مترادف devised =created
مترادف: at first thought = at first sight = on a first though = at a glance در اولین فکر
جلب توجه کردن
نوعی پرنده که تویه تصویر میبینید
مثال: Nutrient - rich water = آب غنی از مواد مغزی ( دقیقا نمیشه گفت معدنی ) بهرحال آبی که برا آبیاری گیاهان مفید هست
مترادف terrestrial = land = مربوط به زمین از tpo20 گرفته شده
در tpo 20 برای آن این مترادف را نظر گرفته است: forces=agencies
مترادف utilized= exploited
مترادف: very important = momentous
مترادف shifted = diverted
مترادف divert = shift این مترادف رو تویه tpo20 ازمون تافل نوشته
مترادف superseded = replaced
مترادف fringe = border
monetary support =کمک نقدی monetary reward = پاداش نقدی monetary incentive = پاداش نقدی Monetary punishment = جزای نقدی
in depth research تحقیق عمیق