پیشنهادهای متین خدایی (٢٢٧)
٤٢٥
٤ سال پیش
١٦
انقباض ناگهانی عضله
٤ سال پیش
٥
حمایت کردن از کسی
٤ سال پیش
٧
تا حدودی، تا اندازه ای
٤ سال پیش
١٧
تا ( حدودی )
٤ سال پیش
١٣
هدف گرفتن
٤ سال پیش
٥
منتظر شدن
٤ سال پیش
٣
آگاهی، هوشیاری
٤ سال پیش
٨
خداحافظی کردن
٤ سال پیش
١١
محل مخصوص چادر زدن
٤ سال پیش
٨
متوقف شدن
٤ سال پیش
٨
جانور
٤ سال پیش
٩
ترد
٤ سال پیش
١٧
بسیار سخت، بی امید
٤ سال پیش
٣٩
دردناک، بسیار ناراحت کننده
٤ سال پیش
١٠
ناراحت، بی حوصله
٤ سال پیش
٣
مبالغه کردن
٤ سال پیش
٨
وداع
٤ سال پیش
٤
یخ زدن
٤ سال پیش
٧
جمع کردن
٤ سال پیش
٤٠
سرخپوست
٤ سال پیش
١١
مهمانخانه
٤ سال پیش
٣
آبدار
٤ سال پیش
٧
زانو زدن
٤ سال پیش
٥
رهبر
٤ سال پیش
١٨
فراغت، تفریح
٤ سال پیش
١٠
با این حال
٤ سال پیش
١٤
نمای کلی، رئوس مطالب، طرح کلی
٤ سال پیش
٣
رها ساختن کسی/چیزی
٤ سال پیش
٦
مالیدن
٤ سال پیش
٧
تفنگ
٤ سال پیش
٥
تندیس، مجسمه
٤ سال پیش
٧
یک تکه شاخه شکسته
٤ سال پیش
٤
خشک، چوب شده
٤ سال پیش
١
چادر، خیمه
٤ سال پیش
١٢
ماشه تفنگ
٤ سال پیش
١٧
به رختخواب رفتن
٤ سال پیش
٢١
شاخه کوچک، ترکه
٤ سال پیش
٣١
دستگاه ضبط و پخش ویدیو
٤ سال پیش
٩
شدیدا مریض یا خسته بودن
٤ سال پیش
٦
پشت سر هم
٤ سال پیش
١٣
شروع به انجام کاری کردن
٤ سال پیش
٩
( جنس ) استخوانی
٤ سال پیش
١١
ظرفیت
٤ سال پیش
٦
ثابت
٤ سال پیش
٧
منتقدانه
٤ سال پیش
٦
محروم کردن، قطع کردن
٤ سال پیش
١٣
مرگبار
٤ سال پیش
١٩
طاقت فرسا، نیازمند توجه بسیار
٤ سال پیش
٨
وابسته
٤ سال پیش
٢٣
غالب، مسلط