پیشنهاد‌های مرضیه صفدری پناه (٤١)

بازدید
١٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

مهارت، سلحشوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در هنگام رانندگی یعنی محکم بنشین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شرایط یکسانی داریم، ما وضعیت یکسانی داریم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شرایط یکسان، وضعیت مشابه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

some way without thanks or recognition; to value someone or something too lightly. � قدرتو ندونستم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

متفکر، پر مغز، دارای افکار بلند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دایی ، عمو در اصطلاح به معنی غلط کردم Say uncle بگو غلط کردم Uncle غلط کردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

That was great

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

someone who creates problems or causes trouble especially for others آدم دردسرساز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شوخی نمی کنم، جدی میگم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خدا به دادمون برسه، خدا کمکمون کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

I maen it

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

الکی گفتم، از خودم درآوردم، خالی بستم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

برای دو رقیب در یک رقابت یا مسابقه به کار می رود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تفاوت سن می باشد We are 5 years apart ما ۵ سال تفاوت سنی داریم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

سرم شلوغه، گرفتارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

زنده باد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Rest in peace برای تسلیت استفاده می شود و روی سنگ قبر مسیحیان نوشته می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کسی که خود ارضایی می کند، برای توهین استفاده می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

غیر متداول، منسوخ، قدیمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فاحشه، روسپی، زن بدکاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

روسپی، فاحشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برو به جهنم، به درک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

No problem

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

It does not matter

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توپ توپم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Short break استراحت کوتاه بین کار یا درس یا غیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بد ذات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

داری حوصلمو سر می بری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

a family member or paid helper who regularly looks after a child or a sick, elderly, or disabled person. پرستار کودک یا بیمار، بزرگسال یا معلول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

حرفتو باور نمی کنم باور نمی کنم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

موافق بودن، تفاهم داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تو راهم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به خدا، خدا شاهده ) genuine; real )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

What the hell is wrong with you?

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Keep calm, control yourself

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستانه having or displaying a friendly and pleasant manner.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

to�go on a date: to meet someone socially who you are romantically involved with.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

زمان از دستم در رفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

جواب منفی دادن مودبانه، برای کاری که نمی توانید انجام دهید متاسفانه خیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نمی تونی منو گول بزنی

١