پیشنهادهای مرجان میری لواسانی (٥٣٤)
بر سر ذوق آوردن / ذوق و شوق پیدا کردن
مداومت در . . . . / مداومت در کاری مداومت در الگوبرداری به روش های قدیمی Keep patterning in the same old way
حضور ( بودن در لحظه ) توجه
با سلام این کلمه در عرفان به معنی آگاهی نیست! بلکه به معنی حضور یا ذهن آگاهی است !
هشیاری ! این کلمه در عرفان فقط به معنی هشیاری است. و هشیاری با آگاهی متفاوت است. این کلمه به معنی آگاهی نیست. دقت کنیم.
مترصد ِ انجام کاری بودن/ قصد انجام کاری را داشتن/ مصمم به انجام کاری بودن/
پرداختن به کاری/ مشغول بودن به انجام کاری
one time به معنی یکبار on time به معنی سروقت/
کنایه از : کاری بسیار دشوار که کسی از پس انجام آن برنمی آید/ کاری بسیار سخت، نامشخص و به نظر غیرممکن / ناحیه ای که به کسی تعلق ندارد و نمی توان هیچ ...
ناپایداری/ سست پایی / نااستواری
عنان و مهار چیزی را به دست گرفتن
به بار نشستن نتیجه دادن دنبال کردن روی دادن اتفاق افتادن بوجود آوردن/ بوجود آمدن موثرواقع شدن
لزومی ندارد
ضروری است/ ضرورت دارد
از قضا
جالبه . . . جالب است
توانایی
تسلط داشتن بر . . .
به طوری متناقض به طرز متناقضی
گذر از چیزی فایق شدن بر چیزی طی کردن و گذشتن از میان چیزی
از شدت چیزی کم کردن
عمومیت دادن تعمیم دادن
به این صورت که . . . چندان !
خودداری کردن از انجام کاری جلوی خویشتن را گرفتن
جلوگیری کردن
با صداقت
شریف
پارسایی درستکاری
منصف
استقرار داشتن آرام و قرار داشتن
چیزی به کسی به ارث رسیدن
روشن بینی به بینش روشن رسیدن به روشنی رسیدن
به روشن بینی رسیده
ساده لوحانه
زودباور/ ببو/ صاف و ساده/ کودک وار/هالو
میل و اشتیاق
زور زدن اِعمال به زور کردن با زور کاری را پیش بردن
منجمله
بینش و بیداری نسبت به چیزی awake to the every moment of life بینش و بیداری نسبت به هر لحظه از زندگی
آرام و قرار گرفتن وانهادن ( به عنوان فعل ) وانهاده ( به عنوان صفت )
کارآمدی کارآیی انجام پذیری
به کار گرفتن به کار بستن پرداختن به . . . روبرو شدن با . . . سروکار داشتن با کسی یا چیزی
دیگر تاثیر ندارد/ اثری ندارد این راهش نیست به درد نمی خورد کارساز نیست پیش نمی رود بی فایده است/ فایده ندارد هیچ اتفاقی نمی افتد
هر چیز هر چیزی
نامطلوب/ ناخواستنی/ ناخوشایند/ ناخوانده
متعالی والا برین
پروراندن پرورانیدن
نرمی/ ملاطفت/ نجابت
فروپاشیدن/ فروپاچیدن
مکث