پیشنهادهای محمد مهدی شیررفیعی (٩٨)
قریب الوقوع زودهنگام
تحت نظر چیزی قرار گرفتن
برملا کردن
اگر در معنای یک سبک هنری باشد: هنر همانندنما. در تعریف آن چنین آمده است: Analogous art refers to a type of art that is similar in style, subject mat ...
به صورتی تفکیک شده به نحوی متمایز به شکلی قابل تشخیص
با توجه به اینکه معادل seem است، میتواند به معنی تظاهر کردن و وانمود کردن هم بیاید. مانند متن زیر: would falsely appear to a person to be authentic o ...
گاهی فقط به معنی حرف اضافه با می آید. چون با در زبان فارسی، معنی شمول و دربرگرفتن را دارا است.
اطمینان آور، اطمینان بخش، با پشتوانه
میزان زیاد، مقیاس گسترده منبع: https://en. wiktionary. org/wiki/at_scale
خاستگاه نژادی
کاربلد
فعل: گشت یاوری کردن اسم: گشت یاور
برابر فارسی: کارسوژه=موضوعی که در آن قرار است، چیزی به کار برده شود.
کارکردمندی
ماشین خوان
توان کاهی
حفاظت غیرنظامی پاسداری غیرنظامی پاسداری مدنی حفاظت مدنی
گزافه گویی
مربوط به فرایند قانونگذاری در اتحادیه اروپا است: تصویب مشترک، هم قانونگذاری
کاستن
همگن
اعتمادانگیز
توجه: فرهنگستان، واژه معادل را وبگاه دانسته است نه تارنما یا موارد دیگر.
گپ بات، رُبوگپ توجه: گپ، واژه فارسی است. در فرهنگستان واژه ربات، معادل سازی نشده است و همان ربات آمده است.
بی طرف نسبت به فناوری
اگر محتوای متن به مدیریت خطر ( ریسک ) مرتبط باشد: تدابیر کاهش میزان تأثیر یا تدابیر تأثیرکاه
در برخی متون، ممکن است معنای چالش برانگیز بدهد. مانند متن زیر: in particular prior to its first placing on the market, including conducting and docu ...
همه نظرات پیشین، با درک نادرست این واژه، deep را معادل عمیق یا ماهرانه دانسته اند. درحالیکه deep در این اسم مرکب، به فرایند یادگیری عمیق deep learnin ...
�جعبه�شنی� ( توجه: باید مشابه تک واژه انگیسی آن، با نیم فاصله نوشته شود نه با فاصله ) اصطلاحی در حوزه توسعه نرم افزار است که به یک محیط نرم افزاری ا ...
کژکارکردی
وابسته به انگشت نگاری
کژکار یا کارناروا
نارواکاری
در بحث حکمرانی که در حوزه حقوق عمومی است، این اصطلاح نامتعارف پیشنهاد می شود: تنظیم نامه ( :
مصوب فرهنگستان: سامانه ای
ساختارمند
ناشایست
امتیازبخشی، والاشماری، برترنمایی
ناروا
مداخله مانند جمله زیر: human agency and oversight principal اصل مداخله و نظارت انسانی
معاذیر، بهانه ها
بخش بندی
حدود ( جرم یا مجازات حدی ) [حقوق کیفری]
نوعی اسلحه کمری
تخصصی حقوق: معاذیر
در حال انجام وظیفه
از طرف دیگر