پیشنهادهای Mahdi (٦٦١)
خوشبختی
ادغام شدن، تلفیق شدن، یکپارچه شدن
تمام
قبول کردن، پذیرفتن
I wouldn't either
شناختن، پذیرفتن
شناختن
گیج، سردرگم
سردرگم
شدید، چشمگیر، خیلی زیاد
خیلی زیاد
نداشتن اعتماد به نفس ، نداشتن خود باوری
آشفته، پریشان، بهم ریخته
جواب دادن
به طور غیر قابل تحمل، به طور رنج آور، به شدت
املای درست این کلمه، elicit هست.
فشار وارد کردن
متغیر بودن ( بین دو حالت )
در نتیجه
با سرعت رضایت بخش ( بدون اینکه خیلی سریع یا کند باشد. )
بی ثبات، ناپایدار، تغییر دهنده، دارای عدم استمرار
ذهن
به طور خودکار
ایجاد شده
تنها لازمه، فقط لازمه
به شکل ناگهانی و شدید حرکت کردن، سقوط کردن، پرتاب شدن، افتادن
به سمت پایین
باریک، نازک
آرام ضربه زدن به
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن به ( حالت محاوره ایto nudge somebody هست. )
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن ( حالت محاوره ای to nudge somebody هست. )
محاوره ای
آرام ضربه زدن
عادت
استفاده از
جذب کردن ( مایع توسط یک چیز جامد )
تعداد
بیشتر اوقات
کم کم یا به تدریج از بین رفتن، نابود شدن، محو شدن
الگوسازی شده
درباره اینکه
لازم دانستن
کم کم چیزی را افزایش دادن، کم کم چیزی را بالا بردن
پیش رو
با خشم و عصبانیت با کسی صحبت کردن، کسی را سرزنش کردن یا مورد سرزنش قرار دادن ( به خاطر انجام کاری اشتباه ) / با این عبارت ها، هم معنی هست :haul someb ...
بد صحبت کردن، بد گفتن
سیرکننده
از لحاظ ذهنی
چیز غیر مهم و بی اهمیت، کار غیر مهم و بی اهمیت، موضوع غیر مهم و بی اهمیت
چیز مهم، موضوع خاص