پیشنهادهای لیلا دهقان (٦٨)
لباس ضخیم زمستانی کلاه دار آستین بلند Hood هم که به معنای کلاه است
حساب صاف کردن، روشن کردن
خراب کردن، قربانی کردن
گند زدی ریدی
بهم پیشنهاد سکس داد
۱. وسیله ای ک برای راحت تر راه رفتن استفاده میشود ۲. توی بعضی فیلم ها، به معنی زامبی هست
برای سرگرمی، الکی، بدون منظور
رو من حساب کن ?Who's doing shots Hit me کی سر میکشه؟ ( مشروب ) رو من حساب کن
بیرون آمدن در بازار رو نمایی شدن مثلا a new smartphomecomes out
گند زدن هم معنی میده I snapped گند زدم
فهمیدم منظورت چیه، میدونم منظورت چیه
قانونمند
اعتراف گرفتن ( درمورد کاری که کشیش ها انجام میدهند )
Every now and again هر ازگاهی، گاه و بیگاه
بررسی کردن
وابسته
تحمل کردن توهین، بی احترامی
روی مود انجام کاری بودن حسِ انجام کاری رو داشتن
سلامتی Well - being
گاهی به معنی خل و چل هم میتونه باشه
توسعه، پیشبرد Developing
When u run into problems & difficulties
مرد هیچی ندار، پسر داغون
دوستی ساده بین دو جنس مخالف، مثلا داداش یا آبجی طوری😊
احساس گناه، عذاب وجدان
- کاراکتری که باعث درخشش ویژگی هایِ شخصیتیِ یک نفر دیگر میشود ( از طریق رقابت ) - دستیار ها ( متضاد قهرمان داستان )
۱. تحریف شده ۲. چند تکه شده
زخم اثنی عشر
پیشرفته ترین، جدیدترین مثلا جدیدترین مدل کفش یا گوشی
We cant pretend otherwise ما نمیتونیم خودمون رو ب اون راه بزنیم
غذای اصلی، وعده اصلی
بزرگ شدن، به سن قانونی رسیدن
when only one side of the mouth is turned up and no wrinkles appear near the eyes this smile is saying, “Sarcasm. ” پوزخند
شرکت های الوار سازی و درخت بُری
نظر آقای میثاق صحیح است هیکل گلابی شکل👍
هوشمندانه، به طور نامحسوس
عواقب، مشکلات
End an argument between people کنار گذاشتن ناراحتی ها و اختلافات
to try to become friendly with someone again after you have offended them or argued with them: Is it too late to mend fences with your ex - wife?
Was destroyed by fire
دومعنی دارد 1. exhausted - برای فرد 2. کهنه و مندرس - برای لباس یا وسیله ای
خل و چل
کسری از ساعت، کمتر از یک ساعت
to remain in bed in the morning for longer than usual� خوابیدن و ماندن در تخت هنگام صبح
Get rid of خلاص شدن، رها شدن
Stop thinking about or worrying about work
منصفانه، بدون تبعیض
clich� تکراری، کلیشه ای
آشنا شدن، شناختن
دوتا معنی داره: بد خط نوشتن یا خط خطی کردن ( در مورد کودکانی ک روی کاغذ خط های نامفهوم میکشند، به عنوان بازی کردن )