پیشنهادهای جواد آسوده (٣٣)
جز اینکه در مورد این قضیه که
کنار کشیئن پرده ( uncover ) pull the curtain back or pull curtain back or draw back the = کشیدن پردن ( cover )
test producer
یعنی یکجایی هست که دسترسی بهش راحت هست the gym is both conveniently located and reasonably priced. این باشگاه هم دسترسی بهش راحته هم قیمت منطقی ای ...
شخصی که به طور داوطلب مورد آزمایش انسانی قرار میگیره - A research participant, also called a human subject or an experiment, trial, or study partici ...
شخصی که به طور داوطلب مورد مطالعه و بررسی برای یک آزمایش انسانی مورد استفاده قرار میگیره. A research participant, also called a human subject or an ...
موفق تر بودن نسبت به کسی یا چیزی The mice outperformed nonexercising mice in a memory test. موش ها نسبت به موش هایی که ورزش نمیکنند عملکرد بیشتری نش ...
معضل
to notice or find something by chance یک چیزی رو یکهو دیدن یا متوجهش شدن His eye lit on a ruby ring. چمش به حلقه یاقوتی اقتاد ( به صورت شانسی )
ناشی از . . .
بی خیال
postpone==put back != bring forward
به اختصار
live in if animal or people inhabit an area or place they live there The city is inhabited by over ten million people. بیش از ده میلیون نفر در این ش ...
حاشا کردن، انکار کردن I can't deny her remarks hurt me. من نمی تونم حاشا کنم که حرفاش آزارم داد.
در کامپیوتر به ثبت کردن نتیجه یا توضیح یا خطا در یک فضا ذخیره سازی در تعریف عمومی به عمل قطع کردن درختان ( درخت زدایی ) میگن
obviously everybody know
کادوکردن هدیه
crazy e. g : I mad at you یعنی از دستت عصبی هستم. at you یعنی چیزی که طرف مقابل باعث و بانیش بوده که در جمله بالا طرف مقابل باعث crazy شدن من شده ی ...
get rid of someone or something she dumped her dirty clothes in the washer.
Have you ever tried to break your bad habits? I have quit smoking and have stopped leaving things laying around the house. آیا سعی کردی که رفتارهای ...
اقلام مراقبت پوستی
اونجا! the changing room down there.
even though
رد شدن از بین چیزی یا کسانی/کسی i was given my boarding pass to get through security. کارت پرواز برای رد شدن از بخش امنیت به من داده شد.
خارج از محدوده زمانی we decided to go out of season in the autumn ما تصمیم گرفتیم توی فصل پاییز بریم سفر که خارج از محدوه زمانی فصلی بود که همه میرن ...
تفریح یا وقت گذراندن در ساحل یا مکان های ساحلی
برداشتن یک یا چند قدم برای نزدیک شدن یا رسیدن به چیزی . رد شدن/ گذشتن از یک مرحله و رسیدن به مرحله بعد.
بستن، کنار شدن، جمع کردن چیزی وقتی یک پنجره بازشده در ویندوز رو میبندین میگن collapse کردین.
جا مانده، عقب مانده از یک گروهی
یک شخصی یاحیوانی که از یک گروهی عقب افتاده باشه یا پشت سر یک گروهی باشه رو میگن straggler و ویژگی این شخص یا حیوان این هست که خیلی کند حرکت میکند .
تعریف : توجه کردن بهش و درکش آسون نیست، نیاز هست دقت بیشتری کرد تا فهمید. مثال : The pictures are similar, but there are subtle differences between ...
یعنی "خوشحالم از انجام کار X ". مثلا در پاسخ این جمله "It's my pleasure to have you on my friends list" منظور این است که منم خوشحالم که شما در لیست د ...