تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Beware of a silent dog and still water.
دیدگاه
٠

از آن مترس که هاى و هوى دارد/از آن بترس که سر به توى دارد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Beware of a silent dog and still water.
دیدگاه
٠

از ابر سیاه مترس و مرد دبه ریش/از ابر سفید بترس و مرد کوسه ریش

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Beware of a silent dog and still water.
دیدگاه
٠

بترس از سگ ساکت و آب راکد.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Coenobite is the magnum opus of Marsh Lewis who lived in England in the late 18th century.
دیدگاه
٠

دیرنشین ( Cenobite یا Coenobite ) مهمترین اثر مارش لوئیس است که در اواخر قرن ۱۸ در انگلستان زندگی می کرد.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
He receives £750 and a magnum of champagne.
دیدگاه
٠

او ۷۵۰ پوند و یک بطری بزرگ شامپاین دریافت می کند.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
She won a magnum of champagne.
دیدگاه
٠

او یک بطری بزرگ شامپاین برنده شد ( بُرد ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
We are hoping that the conquest of cancer is imminent.
دیدگاه
٠

ما امیدواریم که غلبه بر سرطان نزدیک باشد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
All his personal dislike of Mosley was reanimated.
دیدگاه
٠

تمام نفرت شخصی او از موزلی جانی دوباره یافت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
He reanimated a drowned child last week.
دیدگاه
٠

او هفته گذشته یک کودک در آب گرفتار شده را جانی دوباره بخشید.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The large dog knocked over the lamp with one shake of its tail.
دیدگاه
٠

سگ بزرگ با یک تکان دمش چراغ را ( پخش زمین کرد/پرت کرد رو زمین/واژگون کرد/نقش زمین کرد/ زد به زمین/رو زمین انداخت ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
They did everything they could to shake their pursuers.
دیدگاه
٠

آن ها هر کاری که می توانستند انجام دادند تا تعقیب کنندگان خود را قال بگذارند/از سر باز کنند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She was shaking with laughter as she listened to the comedian.
دیدگاه
٠

همین طور که به طنزپرداز ( کمدین ) گوش می کرد از خنده می لرزید. /همین طور که گوشش به به طنزپرداز ( کمدین ) بود از خنده می لرزید.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The guard fan ned him for weapon.
دیدگاه
٠

نگهبان به خاطر اسلحه پشت سر هم به وی شلیک کرد. ( fan ned یا fanned گذشته فعل fan در نظر گرفته شده است. )

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The police are still looking for the murder weapon .
دیدگاه
٠

پلیس همچنان به دنبال آلت قتاله است.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
No one can call back yesterday. Yesterday will not be called again.
دیدگاه
٠

هیچ کس نمی تونه گذشته رو برگردونه. گذشته دیگه بر نمی گرده.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
No man cool call back yesterday.
دیدگاه
٠

هیچ بشری ( آدمی ) نمی تونه گذشته رو برگردونه. ( احتمالا cool اشتباه املایی بوده و can صحیح آن است. )

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
She refused food and literally starved herself to death.
دیدگاه
٠

او از غذا خوردن امتناع کرد ( سرباز زد ) و تقریبا خود را تا سر حد مرگ گرسنگی داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The retention period of records and receipts shall be no less than years.
دیدگاه
٠

دوره نگهداری سوابق و رسیدها نباید کمتر از چند سال باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This information includes start date, retention period, and business justification.
دیدگاه
٠

این اطلاعات تاریخ شروع، دوره نگهداری و توجیه تجاری را شامل می شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This example assumes a default retention period of 30 days, and allows longer periods.
دیدگاه
٠

این نمونه یک دوره نگهداری پیش فرض ۳۰ روزه را در نظر می گیرد و اجازه دوره های طولانی تر را می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Are adequate records maintained? What is the retention period?
دیدگاه
٠

آیا سوابق به اندازه ی لازم نگهداری می شوند؟ دوره نگهداری چقدر است؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
The stallion injured his leg.
دیدگاه
٠

اسب نر ( نریان ) پایش را زخمی کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The best ideas at these meetings are always his.
دیدگاه
٠

بهترین اندیشه ها ( نظرات ) در این جلسات همیشه از آنِ اوست ( مال اوست ) .

تاریخ
١ سال پیش
متن
They shot him down in cold blood.
دیدگاه
٠

آن ها در نهایت خونسردی او را به گلوله بستند ( به او شلیک کردند ) .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He murdered the old man in cold blood.
دیدگاه
٠

او در نهایت سنگدلی پیرمرد را به قتل رساند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He shot them in cold blood .
دیدگاه
٠

او در کمال خونسردی به آن ها شلیک کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They would have been murdered in cold blood.
دیدگاه
٠

آن ها در نهایت سنگدلی به قتل رسیدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They killed the harmless old man in cold blood.
دیدگاه
٠

آن ها در نهایت سنگدلی پیرمرد بی آزار را بهقتل رساندند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He murdered her in cold blood.
دیدگاه
٠

او در کمال خونسردی وی را به قتل رساند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Evans had been murdered in cold blood .
دیدگاه
٠

ایوانز در نهایت سنگدلی به قتل رسیده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She was out of step with her colleagues.
دیدگاه
٠

او در بین همکارانش وصله ناجور بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He's out of step with modern ideas.
دیدگاه
٠

او با طرز تفکرات امروزی مخالف است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He's out of step with modern ideas.
دیدگاه
٠

او با اندیشه های جدید سر سازش ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Tom is out of step with the times.
دیدگاه
٠

تام با این زمانه جور نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Corporate owners often find themselves strapped for cash to pay taxes.
دیدگاه
٠

صاحبان شرکت ها اغلب جهت پرداخت مالیات خود را محتاج پول نقد می یابند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Reconnaissance revealed not a single large ship.
دیدگاه
٠

یافته ها نشان داد که هیچ کشتی بزرگی وجود ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Is the my ability lucky to fructify national well-known novelist?
دیدگاه
٠

آیا استعداد من بخت ( شانس ) این را دارد تا به یک رمان نویس معروف ملی تبدیل شود؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
Those who successfully navigate this social minefield are accepted by the royal family.
دیدگاه
٠

کسانی که با موفقیت این شرایط سخت اجتماعی را از سر بگذرانند، توسط خانواده سلطنتی پذیرفته می شوند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Those who successfully navigate this social minefield are accepted by the royal family.
دیدگاه
٠

کسانی که با موفقیت از پس این موقعیت های غیر قابل پیش بینی اجتماعی بر بیایند، توسط خاندان سلطنتی پذیرفته می شوند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We managed to navigate our way through the forest.
دیدگاه
٠

ما توانستیم راه خود را از طریق جنگل پیش ببریم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We managed to navigate our way through the forest.
دیدگاه
٠

ما موفق شدیم راهمان را در جنگل پیدا کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We managed to navigate our way through the forest.
دیدگاه
٠

ما موفق شدیم مسیر خود را در جنگل طی کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'll drive, and you can navigate.
دیدگاه
٠

من رانندگی می کنم و تو می تونی مسیریابی کنی.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The river became too narrow and shallow to navigate.
دیدگاه
٠

رودخانه برای حرکت بیش از حد باریک و کم عمق شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The river became too narrow and shallow to navigate.
دیدگاه

رودخانه به حدی باریک و کم عمق شد که قابلیت پیشروی نداشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The river became too narrow and shallow to navigate.
دیدگاه
٠

رودخانه باریک و کم عمق تر از آن شد که بتوان در آن حرکت کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The river became too narrow and shallow to navigate.
دیدگاه
٠

رودخانه به حدی تنگ و کم عمق شد که نمی شد پیش رفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Self-confident, individualistic, indomitable and highly respected, they used to be the kings and queens of photography.
دیدگاه
٠

خودمطمئن، مستقل، تسلیم ناپذیر و بسیار مورد احترام، آن ها درگذشته پادشاهان و ملکه های عکاسی بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Alice was a woman of indomitable spirit.
دیدگاه
٠

آلیس زنی با روحی رام نشدنی ( سرکش، استوار، سرسخت ) بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She tattled on her estranged husband.
دیدگاه
٠

او شوهر قطع رابطه کرده اش را لو داد.

١