پیشنهادهای حمید (٥٧)
غیر منتظره، ناگهانی
توقف کوتاه کردن ( برای دستشویی رفتن، غذا خوردن و. . . )
خریدار، مشتری
بازگرداندن
توجه را معطوف کردن به. .
کم کردن، کمتر کردن
ناپسند شمردن ، ناپسند دانستن
دیر رسیدن، دیر کردن
بی نهایت/بیش از حد
مخمل، مخملی
مخالف چیزی را نشان دادن
تمام مات
پیش بینی شده
ادعای بی گناهی کردن
کسی را بد نام کردن
فعال سیاسی صلح
پارچه
ولخرجی کردن
تشدید کردن
همسایه، مجاور، همجوار
تفاوت گسترده
تبریک گفتن
به جلسه/ ملاقات پایان دادن
خدا تومن!
متقابل
مربوط به
( یک کلمه ی یونانی ست ) Synesthesia:هم حسی Syn:با هم aesthesia :احساس
بخش، منطقه، ناحیه
شدیدا
دلخوری
نهایی
خارج شدن از جایی
دلیل اوردن/شاهد اوردن
مطلوب نبودن
دوران ماقبل تاریخ
به بحث پایان دادن
height and width
پول در آوردن
چشمک زدن
شکست ناگوار
شیک پوش
شدید
دوران باستان
انتقاد شدید
نصف کردن
شدیدا
خوبه موافقم
قطعی، استوار
لذت
دانشمندان علوم اعصاب