foreseen


پیش بینی کردن

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past participle of

جمله های نمونه

1. some eventualities cannot be foreseen
برخی از پیامدها قابل پیش بینی نیستند.

2. Dangers foreseen are the sooner prevented.
[ترجمه گوگل]از خطرات پیش بینی شده هر چه زودتر پیشگیری شود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی Dangers زودتر از موعد مقرر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A danger foreseen is half avoided.
[ترجمه گوگل]یک خطر پیش بینی شده تا نیمه اجتناب شده است
[ترجمه ترگمان]چیزی که پیش بینی شده بود نیمه اجتناب از خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He could not reasonably have foreseen the consequences.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست به طور منطقی عواقب آن را پیش بینی کند
[ترجمه ترگمان]نمی توانست عواقب آن را پیش بینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The difficulties could not have been foreseen.
[ترجمه گوگل]دشواری ها قابل پیش بینی نبود
[ترجمه ترگمان]مشکلات را نمی شد پیش بینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The disaster could not have been foreseen.
[ترجمه گوگل]فاجعه قابل پیش بینی نبود
[ترجمه ترگمان]فاجعه نمی توانست پیش بینی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They could not have foreseen how things would turn out.
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانستند پیش بینی کنند که اوضاع چگونه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]نمی توانستند پیش بینی کنند که اوضاع چگونه پیش خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I hadn't foreseen the tempest my request would cause.
[ترجمه گوگل]طوفانی که درخواستم ایجاد می‌کند را پیش‌بینی نکرده بودم
[ترجمه ترگمان]این طوفان را پیش بینی نکرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No one could have foreseen things would turn out this way.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی توانست پیش بینی کند که اوضاع به این شکل پیش می رود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس پیش بینی نمی کرد که اوضاع از این طرف تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Channel 4's overseas buyers have foreseen the audience demand with their usual perspicacity.
[ترجمه گوگل]خریداران خارج از کشور کانال 4 با ظرافت همیشگی خود تقاضای مخاطب را پیش بینی کرده اند
[ترجمه ترگمان]خریداران خارجی کانال ۴ انتظارات خود را با perspicacity معمول خود پیش بینی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This was foreseen by the local residents who objected and petitioned at the time planning permission was under consideration.
[ترجمه گوگل]این توسط ساکنان محلی که در زمان بررسی مجوز برنامه ریزی اعتراض و درخواست کردند، پیش بینی شده بود
[ترجمه ترگمان]این امر توسط ساکنان محلی پیش بینی شده بود که اعتراض کردند و از دادگاه درخواست کردند که مجوز برنامه ریزی زمان مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hard times foreseen by Nicholas senior now came.
[ترجمه گوگل]دوران سختی که نیکلاس ارشد پیش بینی کرده بود اکنون فرا رسیده است
[ترجمه ترگمان]روزه ای سختی که نیکلای ارشد پیش بینی می کرد اینک فرا می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He said his return to vision was foreseen by evangelists in 1990 who prayed that his sight may be restored.
[ترجمه گوگل]او گفت که بازگشت او به بینایی توسط بشارتگران در سال 1990 پیش بینی شده بود که دعا کردند که بینایی او بازیابی شود
[ترجمه ترگمان]او گفت که بازگشت او به دید توسط مبلغان در سال ۱۹۹۰ پیش بینی شده بود و دعا کرد که بینایی او دوباره برقرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both those obstacles had been foreseen by the anti-Keynesians at the Treasury thirty years before.
[ترجمه گوگل]هر دوی این موانع سی سال قبل توسط ضد کینزی ها در خزانه داری پیش بینی شده بود
[ترجمه ترگمان]هر دو این موانع را سی سال پیش توسط the در خزانه پیش بینی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mr Chin had foreseen this difficulty and made sure that no child had majority control of any of the family companies.
[ترجمه گوگل]آقای چین این مشکل را پیش بینی کرده بود و اطمینان حاصل کرد که هیچ کودکی کنترل اکثریت هیچ یک از شرکت های خانوادگی را نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]آقای چین این مشکل را پیش بینی کرده و اطمینان حاصل کرده بود که هیچ بچه ای کنترل اکثر شرکت های خانوادگی را در دست ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• predicted, foretold

پیشنهاد کاربران

بپرس