پیشنهاد‌های Hamid1000ian (١٥٦)

در لری بختیاری به دستبند �کَلُمچه� می گویند.

یک شخص ایرانی و هخامنشی ( از نژاده ترین ایرانی ها و بنیانگذاران ایران به نوعی ) ۲۵۰۰ سال پیش نامش آرتان بوده. حالا کاری به معنایی که داشته ندارم، اما ...

در لری بختیاری فردا: سُوَه پس فردا: پَ سُوَه

در لری بختیاری طعنه زدن: تَنا دادن

در لری بختیاری این طرف: چینُو، ایکِل، ایوا، زیوا، زیوالِه، ای دُهُو ( این دهانه ) آن طرف: چُنُو، اُکِل، اُوا، زُوا، زُواله، اُ دُهُو ( آن دهانه ) ...

در لری بختیاری یه کِرَت دی: یک بار/دفعه دیگر دو کِرَت: دو بار/دفعه

در لری بختیاری زَهلُم رَهد: ترسیدم زَهلُمِه بُرد: مرا ترساند اَوراییم رَهد: ترسیدم ( همراه با شوکه شدن )

در لری بختیاری زَهلُم رَهد: ترسیدم زَهلُمِه بُرد: مرا ترساند اَوراییم رَهد: ترسیدم ( همراه با شوکه شدن )

در لری بختیاری به یه نِهری بیارِس : با یک نیرنگی بیاورش به یه نِهر دی : با یک نیرنگ دیگر / با بهانه ای دیگر

در لری بختیاری شوهر : مِهره، می رِه، مِ رِه

در لری بختیاری عادت کردم: آمُخته وابیدوم عادت کردن: آمُخته وابیدن

در لری بختیاری کمر: کَدْ، گُردِه

در لری بختیاری پیشانی: تیگ سرنوشت: تیگ نوشت امیدی به تو ندارم/ نا امیدم از تو: به تیگِت نیبینوم

در لری بختیاری سرنوشت: تیگ نوشت

در لری بختیاری چانه: کَچِه

در لری بختیاری گونه ( صورت ) : گُپْ

در لری بختیاری اَبْرو: بُرْگ

در لری بختیاری بینی: نُفْت، پِتْ

در لری بختیاری کف دست / وجب: بِلِسْت

در لری بختیاری وجب: بِلِسْت

در لری بختیاری شش / ریه: پُفْ

در لری بختیاری ریه / شش: پُفْ

در لری بختیاری حنجره: تِشنی

در لری بختیاری گَلو: گِلی گِلو: غلت گِلو زِیدِن: غلت خوردن / غلتیدن

در لری بختیاری پهلو ( بدن ) : پَلْ، پَهلی پهلو / کنار: کِلْ، پَهلی، جُفت

در لری بختیاری هُوال: آشنا/یان، نزدیک/ان فلانی هُواله: فلانی آشناست / غریبه نیست / فامیله

در لری بختیاری وگرنه: اَندِه

در لری بختیاری آری / بله: هَرِ

در لری بختیاری گل و لای / گل آلود / گلی: گِل هَرِّه، هَرِّه

در لری بختیاری چُلنیدِن: هجوم بردن، برای خود جا باز کردن

در لری بختیاری چَپِه: تلنبار شدن روی هم چَپِه چَپِه: دسته دسته، گروه گروه

در لری بختیاری چوپان: چودار چوپانی: چوداری

در لری بختیاری شبان: شُوْ ( صدای� واو� تو دماغی گفته میشود و به شکل show خواندن این واژه نادرست است )

در لری بختیاری جامه: جُوِه ( پوشش بالا تنه ) جُوِته بِدِرار: جامه ات را دربیاور

در لری بختیاری سیاه / مشکی: شَه

در لری بختیاری مشکی / سیاه: شَه

در لری بختیاری آبی: کِوو، کُوْ ( کبود )

در لری بختیاری کبود: کِوو، کُوْ

در لری بختیاری سپید / سفید: اِسپِهد، اِسپِد، اِسپی

در لری بختیاری سرخ / قرمز: سُهْر

در لری بختیاری قرمز / سرخ: سُهْر

در لری بختیاری سبز: سَوز، کال تیه کال: چشم سبز

در لری بختیاری پژمرده: مولانیده پژمرده شد: مولاهِست

در لری بختیاری خسارت / آسیب / صدمه: دِیزونی، دِیزُوی ( حرف �واو� به صورت تو دماغی گفته میشود )

در لری بختیاری خسارت / آسیب / صدمه: دِیزونی، دِیزُوی ( حرف �واو� به صورت تو دماغی گفته میشود ) دِیزونی / دِیزُوی زِیدِن: خسارت / آسیب / صدمه زدن

در لری بختیاری خسارت / آسیب / صدمه: دِیزونی، دِیزُوی ( حرف �واو� به صورت تو دماغی گفته میشود ) دِیزونی / دِیزُوی زِیدِن: خسارت / آسیب / صدمه زدن

در لری بختیاری ویر: هوش، حواس، یاد، خاطره زِه ویروم رَهد: از خاطرم رفت / یادم رفت ویرِت وام بو: حواست به من باشه به ویر خوت نیدی: هوش و حواست سر جایش ...

در لری بختیاری عطسه: وَشقِه عطسه کردن: وَشقِستِن

در لری بختیاری عطسه: وَشقِه عطسه کردن: وَشقِستِن

در لری بختیاری سرفه: کُفِه سرفه کردن: کُفْنیدِن