کف دست


معنی انگلیسی:
palm, metacarpus

فرهنگستان زبان و ادب

{palm , palmar region} [علوم تشریحی] ناحیه ای در سطح پیشین دست بین مچ و انگشتان

واژه نامه بختیاریکا

( کف دست ( یا پا ) ) تَنگِه؛ پَنگِه
تِلاپِه؛ چَپِه؛ چپ

جدول کلمات

هبک

پیشنهاد کاربران

کف دست ( به اضافه ) ؛ سطح داخلی دست که متصل به انگشتان است :
مکن بر کف دست نه هرچه هست
که فردا به دندان گزی پشت دست.
سعدی.
هشم ؛ به جمله کف دست دوشیدن. ( از منتهی الارب ) . و رجوع به این ترکیب ذیل کف شود.
...
[مشاهده متن کامل]

- کف دستی ؛ ضرب تازیانه یا دست بر کف دست.
- || نوعی بازی کودکان. و رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.

کف دست ( به اضافه ) ؛ سطح داخلی دست که متصل به انگشتان است :
مکن بر کف دست نه هرچه هست
که فردا به دندان گزی پشت دست.
سعدی.
در لری بختیاری
کف دست / وجب: بِلِسْت
هبک

بپرس