پیشنهاد‌های مهدی قهرمانلو (٦٨)

بازدید
٢٣
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سکته قلبی یا مغزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یا نوازش کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در آغوش گرفتن ، نوازش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

فاسد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

An inexplicable feeling that you have already been somewhere or exprienced something before The explanistion is english not french

پیشنهاد
٣٩

Means in english please answer

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

متقاعد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیز پر سر و صدا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Stage مرحله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

وقت تلف کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Waste time

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Means which happened at once that is one meaning of this and another meaning means immediately

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Means at some special time

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ملقب به Also known as

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

The abbrrviation of I owe you

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Handle of the door or another furniture

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جوش دادن به هم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

عضویت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

At a time which is less busy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

A thing that is difficult and you should waste alot of time with it

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خستگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

شاگردی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دستساز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Development

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Unimportant thing, small

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

IN A VERY DIFFICULT SITUATION

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پس از مدتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

غژغژ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ترحم، دلرحمی، دلسوزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سالن های سخنرانی در دانشگاه های معتبر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مامور رسمی دولت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Sth very important which must be dealt with first

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( Uncountable ) finding out beforehand what people want or need

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

واگذار کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناهموار، دندانه دار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرزنش کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Amplify

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نان سبوسدار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

The abbreviation of CLOSED CRICUIT TELEVISION

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشاوره، مشورت

پیشنهاد
٣

When that he can When that is possible

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Parlimant seat that won with narrow vote

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Beatiful

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حواله پیش از پرداخت And the synonymous word of that is overdraft

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Ice covering the areas at the north and south poles

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Choices on your account about what people see on your profile

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

I consider or in my view

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Middle of the road

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بوی خوش، معطر

١