نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
build a following: در تجارت و در شبکه های اجتماعی به م ...
جدید ١٧ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
allness: مغالطه ی کلی گویی یا مغالطه ی کلیت ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
general semantics: معنا شناسی عمومی: این مکتب فکری به ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
two valued: دو ارزشی در تفکر دو ارزشی که تفکر س ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runner up: کسی که در مسابقه بعد از نفر اول قرا ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
semantic fog: ابهام و پیچیدگی معنایی He could no ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pink slime: زائدات حاصل از پاکسازی گوشت و استخو ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have had one's fill of: به اندازه ی کافی از چیزی داشتن/تجرب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the up and up: ۱ - همه چی رو براهه ۲ - بدون دوز و ...
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like a drunken sailor: بیشتر در مورد خرج کردن پول استفاده ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by the skin of one's teeth: با اختلاف ناچیزی ( بردن مسابقه ) ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot button issue: موضوعی که باعث بروز واکنش های احساس ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fashionista: مدگرا A very fashionable person esp ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
extrapolate: 1 ) تعمیم دادن 2 ) استنتاج کردن 3 ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tenure: کرسی استادتمام در دانشگاه permanenc ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boozy: هر آنچه که در آن مصرف مقدار زیادی م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fin de siecle: اصطلاحی فرانسوی به معنای: پایان ق ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bottomless brunch: برانچی ( میان وعده ی بین صبحانه و ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on court: در زمین/ میدان بازی ( مانند زمین فو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on court interview: مصاحبه ی بعد از مسابقه که معمولا در ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political tandem: یار یا جفت سیاسی political pairing/ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vernacular: زبان عامیانه، محاوره ای، زبانی که ر ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feelgood: فرح بخش، آرامش بخش، مسرت بخش، شادی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discernment: قوه تشخیص، قضاوت و تصمیم گیری در مو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
refortify: مجددا تقویت کردن استحکام دوباره داد ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
busker: هنرمند ( خواننده، نوازنده، هنرپیشه، ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pander: ۱ - To suck up to - با چرب زبانی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
villain: بازیگر نقش منفی فیلم یا رمان cruel ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arcane: ناشناخته، نامعلوم esoteric, obscure ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lackey: نوکر دست به سینه پاچه خوار Lackey ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be damned: به دَرَک به جهنم هر چی شد شد هر چ ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
subvert: ** در کل: تخریب و سرنگون سازی یا بر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coherent: یکپارچه و هم بسته، مرتبط و منسجم، م ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shop along: نوعی تحقیق بازار ( Market research ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
candy ass: کون گشاد بی عرضه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sequestered account: حساب بانکی توقیف شده / مسدود شده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sequestered life: زندگی در انزوا؟؟؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crooked legged: پا پارانتزی Bandy legged
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go stark raving mad: به شدت از کوره در رفتن، عصبی شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کرویز گر: کسی که در زمینه ی منطق مطالعه و تحق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
logician: منطق دان کسی که در زمینه ی منطق مطا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in a bid to: در راستای، به منظور، جهت در تلاش بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیده بانی: Outpost
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run one's eyes over: مرور کردن، نگاهی انداختن گوز دولان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spelunking: غارنوردی the sport of walking and c ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crass: - فرد بی ملاحظه، فردی که بدون رعایت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enforced: تحمیلی زوری زورکی اجباری Forced ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bask: ۱ - حمام آفتاب گرفتن، از گرمای چیزی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harpy: سلیطه؟؟؟ A harpy is a mean, foul - ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expanse: پهنه عرصه صحنه گستره
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cognate: Cognate with در لغات و کلمات: هم ر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dweeb: Nerd, geek, dork
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infinitesimal: بی اندازه کوچک
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tanking: عمدا باختن to make no effort to wi ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suscitate: برانگیختن ( یک احساس ) : ) to excit ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slog: کار طاقت فرسا Toil
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scuffed: رنگ و رو رفته سائیده، خراشیده شده ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chuck: ۱ - پرت کردن toss, throw, flinge ۲ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrap party: A party after finishing the shootin ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leeway: آزادی عمل، مجال، فرصت، سخت نگرفتن، ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stammer: با لکنت حرف زدن to stutter speak w ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hardy: جان سخت Hardy means tough––if you'r ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
barrage: A barrage of یک سلسله، یک رشته I ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
altercation: درگیری لفظی، مشاجره a noisy argume ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at odds with: در تضاد با، در خلاف، مغایر، در تقاب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blow out of proportion: مسئله ای رو خیلی گنده اش کردن Exag ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a hit: دستور ترور/قتل کسی را صادر کردن ? ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breakout role: یا: breakthrough role در صنعت فیلم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lurch: تلو تلو خوردن Stagger
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's as may be: شاید اینطور باشه.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nape: پس گردن The back side of the neck
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
small hat: Slang: یهودی . The small hats e ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cow into: Cow someone into با ارعاب کسی را م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
just as well: بهتر! چه بهتر! چه خوب! چه خوب که! ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fluster: عصبانی کردن To agitate
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pedigree: اصل و نسب نسب نامه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
onset: شروع، آغاز چیزی ( معمولا ناخوشایند ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foolproof: عاری از خطا یا اشتباه Impervious t ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quash: متوقف کردن stop ملغی کردن، غیر قان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
importune: پیله کردن، Beg persistently and ur ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blather: چرند گفتن، دری وری گفتن چرت و پرت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is good for the gander is also good for the goose: کسی خونش رنگی تر از دیگری نیست و هی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
table land: فلات تعداد دیگری از اصطلاحات جغرافی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
visceral: Visceral feelings حس درونی احساس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nook and corner: گوشه و کنار • In every nook and c ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reservation: To have some reservations دلش رضا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smut: Erotic
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهنگ تنظیم کردن: To arrange music To arrange a song
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
thwarted: نافرجام؟؟
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
telling: گویا واضح آشکار Telling details
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the cusp: در شرف on the verge of در آستانه ی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scruple: To have no scruples ابائی از انجام ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on view: در معرض دید عموم در معرض نمایش
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اطراق کردن: توقف کوتاه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
odds and ends: خنزر پنزر, مجموعه ای از اشیا متفرقه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
die a nobody: To die a nobody بی نام و نشان از دن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close quarters: تنگِ هم، خیلی نزدیکِ هم، فشرده a s ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
abound with: مملو از آکنده از پر از سرشار از
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play the fiddle: فریب دادن دغل بازی کردن To manipul ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
petite: خانم ریز جثه ی ظریف جذاب of a wom ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wall hugger: شخص کم رو و خجالتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick around: بیشتر موندن و نرفتن، برای یه مدتی , ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bang the drum: To beat/bang/pound the drum با اش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wart: زگیل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break out in a cold sweat: عصبی یا نگران شدن، ترسیدن To become ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mobster: گانگستر، عضو گروه تبهکاری Gangster ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
step up: پا پیش گذاشتن پیشقدم شدن Take actio ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thorny issue: مسائل بغرنج /پیچیده • Full of diffi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run like clockwork: مثل ساعت کار کردن They fixed the ma ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
battered: آسیب دیده، صدمه دیده، physically, ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
entourage: ملازمان دار و دسته همراهان اصحاب ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
honeybun: عسلم، عزیزم an affectionate term m ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
home in on: دقیقا روی شیء، محل، نقطه یا هدفی تم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hairdo: آرایش مو، مدل مو The style of cutt ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take in: از نظر گذراندن؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pungent: 1 - تند و زننده smelling or tastin ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
marksman: Deadeye Crack shot dead shot تی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
borrowed time: زنده موندن بیش از زمان مورد انتظار
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incidental: در درجه دوم اهمیت ؟ در اولویت دوم؟ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
precedent: To set a precedent الگویی برای اتف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heady: عجول، دم دمی مزاج، قوی، سرخوش و سرم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mend fences: Restablish/restore friendly relatio ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fraught: دارای بار منفی: ۱ - مملو ، آکنده، ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
viability: ۱ - بقا، قابلیت بقا، امکان بقا، توا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smooth sailing: بر وفق مراد بودن، بدون مشکل بودن f ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flicker: ۱ - به سرعت ظاهر و ناپدید شدن A smi ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pin down: ۱ - سوال و پیچ کردن؟ کسی را وادار ب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tousled: ژولیده، نامرتب، به هم ریخته, پریشان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear at: تکه پاره کردن، دربدن، حمله کردن Pu ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
taper off: تدریجا کاستن کم کردن محدود کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
holistic: جامع، همه جانبه ، کلی گرایانه Enco ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
outing: گردش علمی یا تفریحی، پیکنیک، اردو e ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pecking order: رتبه بندی، سلسله مراتب hierarchica ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ins and outs: Nuts and bolts زیر و بم ریز و درش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
morose: • گرفته، غمگین، انگار که کشتی هاش غ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
next to nothing: Almost nothing
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put in a good word for: تعریف و تمجید کسی را برای دیگری کرد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gag order: بایکوت خبری؟؟! prohibition against ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wail: شیون سر دادن، ناله کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
profiling: تشکیل پرونده، دسته بندی، گروه بندی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
patsy: • پخمه a gullible person • یازئخ ( ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jab: ۱ - به صورت ناگهانی و تند ضربه زدن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
writhe: از شدت ناراحتی یا درد به خو پیچیدن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
small time: خرده پا، کم اهمیت Petty Insignifi ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
specific: Specifics= جزئیات
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contingent on: منوط به مشروط به نیازمندِ تابعِ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
double cross: نارو زدن، نامردی کردن، خیانت کردن، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faltering: توان خود را از دست داده، ضعیف fal ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unto itself: در نوع خود What they do is an art ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neck of the woods: - حوالی - دور و بر - اطراف
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hawk: ۱ - قوش، باز ، پرنده شکاری A bird o ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gluttony: شکم بارگی شکم پرستی Excessive de ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snotty: از خودراضی گستاخ، پررو Stuck - up ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
competence: عُرضه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gawk: زل زدن، بر و بر نگاه کردن، خیره شدن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extant: منقرض نشده، باقی مانده، حفظ شده، مو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
devil's advocate: کسی که با مطرح کردن نظر مخالف یا غی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
downside: سختی، مشکل، مانع Drawback Trouble P ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nitpicking: ایراد بنی اسراییلی گرفتن engage in ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ditto: منم من هم همینطور من نیز هم Me t ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
redeem: 1 - جبران کردن اشتباه، compensate, ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of ear shot: دور چنان دور که صدا نمیرسه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cave: تسلیم شدن، کوتاه آمدن Give in Sud ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
doff: درآوردن ( لباس ) فرم کوتاه شده do ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chapped: ترک خرده، خشکیده, پوسته پوستهtypica ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
erudite: فاضل، فرزانه، دانا، اندیشمند، علامه ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reticent: کم حرف، تودار Reticent means eithe ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wear your heart on your sleeve: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pick apart: سخت انتقاد کردن، to say all the thi ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow whistle: To whistle blow on somebody/somethi ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hubbub: هیاهو، داد و بیداد، جار و جنجال، C ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buzz off: گورتو گم کن، بزن به چاک، گم شو
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep tabs on: پائیدن حواست به کسی یا چیزی باشه T ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zealot: طرفدار دو آتیشه طرفدار بسیار متعصب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
garden variety: معمولی، عادی، رایج Usual Ordinary ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bummer: بدبیاری. چه بد بیاریی!! What a bum ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tangle: Tangle with در افتادن طرف شدن To f ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch: ??What's the catch جریان چیه؟ قضیه ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
instrumental: نقش بسزایی داشتن He was instrumen ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ruminate: نشخوار ذهنی کردن، عمیقا راجع به موض ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cold sore: تبخال Blisters around the mouth cau ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reflexive: غیر ارادی، بی اختیار Completely in ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revelatory: روشنگر،
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
worldly: ۱ - دنیا دیده، با تجربه، Well - ro ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sweep a woman off her feet: زنی را دلباخته ی خود کردن دل زنی را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
like never before: به شکل بی سابقه ای in a way that h ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
distraught: آشفته و پریشان حال Deeply agitated ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make the cut: - انتخاب شدن از بین چند گزینه یا اح ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
greek to me: difficult to understand.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gratuitous: بی مورد The traditions involved a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boisterous: Rowdy, noisy, energetic, active
٨ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inscrutable: تو دار و مرموز Misterious, mystify ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
high on: 1 - مست یا نشئه intoxicated with/un ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nut job: nut case plainly stupid maniac A cr ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
teetotaler: کسی که از خوردن مشروبات الکلی پرهیز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frill: - موارد یا اجزاء غیر ضروری - حاشی ...
٨ ماه پیش