نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all the rage: مد پرطرفدار Be having a moment Po ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bogart: تک خوری کردن؟؟ با خودخواهی فقط برا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cupulate: رابطه ی جنسی داشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
parse: ۱ - مورد مداقه قرار دادن - موشکاف ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
riches to rags: از عرش به فرش افتاده؟؟؟
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
walk with god: تقوای الهی داشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead a double life: زندگی که بخشی از فعالیتها، روابط، م ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bow out: انصراف دادن کنار کشیدن کناره گیری ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut both ways: هر دو جنبه منفی و مثبت رو داره To ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three times is a charm: تا سه نشه بازی نشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep on the down low: To keep secret
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charm offensive: چاپلوسی و تملق در حوزه سیاست Disap ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang over your head: ذهن را درگیر کردن ذهن را مشغول کر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stumped: گیج شدن!! Puzzled to be confused o ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sophisticated missile: موشک های پیشرفته و با تکنولوژی خیلی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
up to the hilt: تا سر حد ممکن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spruce up: دستی سر و روی چیزی کشیدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
verbatim: - کلمه به کلمه - عینا - Word by ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fortitude: شکیبایی و بردباری در برابر مصائب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
supplant: جای کسی/چیزی را گرفتن جای چیزی با د ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
point blank: بدون رودربایستی رک و روشن رک و رو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
melanated: معمولا در مورد پوست: کسی که رنگ پوس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plus: مزیت a good thing, something that m ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
totem: در برخی قبایل بومی توتم ها ارواح، ح ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
torrent: سیل ، deluge, flood, inundation A ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toss toys out of the pram: مثل یه بچه عصبانی شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dodginess: ابهام، ابهامیت مشکوک بودن ( مشکوکیت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rails: To do rails Or to blow rails: کوک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mushy: شفته، خمیری, چسبونکی soft and pulpy ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thumb through: تند تند ورق زدن to quckly turn the ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make light of: جدی نگرفتن بی اهمیت جلوه دادن Pooh ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wring somebody's neck: ۱ - کشتن، The man who has fed the ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hush hush: فوق سری بسیار محرمانه Highly secr ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deliberate: به دقت همه ی جوانب را سنحیدن سبک س ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cross paths: یکی رو تصادفی دیدن To meet someon ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smother: ۱ - خفه کردن ( و کشتن از طریق گرفتن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gift of gab: توانایی/هنر سخنوری
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waddle: مثل اردک راه رفتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get in line: ۱ - واقعیت را پذیرفتن، یک مسئله بدی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
festive touch: حس و حال جشن به چیزی دادن مثلا بستن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goings on: رفتارها، رویدادها، اتفاقات مرموز/غی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nebulous: گنگ، مبهم، نامفهوم، کدر، Lacking a ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nerve racking or nerve wracking: اعصاب خورد کن استرس برانگیز پر است ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٣ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rally: ۱ - تجدید قوا, احیا, بهبودی، bounci ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
comply with: هم خوانی، مطابقت، تطابق ،
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wing it: سر و ته چیزی رو هم آوردن با عجله و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as it were: گویی که. . به اصطلاح، به عبارتی، به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mental flatulence: See: Brain fart entry
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit job: نوشته ی ( مقاله، . . . ) یا اقدامی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rip through: در نوردیدن، به سرعت تخریب کردن to ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get around to: معمولا به شکل منفی: فرصت نکردن/وقت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
falling on one's face: اشتباه مضحکانه ای کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall by the wayside: بلا استفاده شدن کاربرد خود را از دس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
roster: برنامه/سیاهه/ فهرست/لیست اسامی، وظا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
factor in: با در نظر گرفتنِ با احتساب Includ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give the lie to: خلاف موضوعی را ثابت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swig: به صورت قلپ قلپ A big, fast gulp ق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foil: بر هم زدن، به هم خوردن ( برنامه، نق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pick up the pace: ( همچنان ) پیش رفتن, جلو رفتن با ق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tattle on: چغلی کردن ، tell tales to secretly ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pixie dust: غیر واقعی ساختگی توهم پوچ و بی پایه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at one fell swoop: یکجا, یهویی، در یک آن all at once ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's smart to: عاقلانه است، منطقیه، فکر خوبیه Whe ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
storm out: با عصبانیت بیرون رفتن Flounce out ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نفس کش خواستن: یعنی رجز خوانی کردن و به مبارزه طلب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suggestive: ۱ - تداعی کننده، پیشنهاد دهنده، گوا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
legume: A member of pea family
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sortie: ماموریت/یورش/حمله جنگی ناگهانی بویژ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zero in on: ۱ - تمام توجه خود را روی چیزی متمرک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clunky: بدریخت The phrase is correct but ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take pains: بسیار تلاش/سعی/کوشش کردن ، تقلا کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stretch yourself too thin: وقتی مسئوایتهای بیش از توان خود به ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flimsy: درِ پیت الکی آبکی سست و لرزان شکنن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have to pass: برای رد کردنیا نپذیرفتند پیشنهاد بک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saving grace: نکته مثبت، جنبه مثبت، A saving gra ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toque blanche: کلاه سفید بلند پیله داری که توسط سر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from the ground up: ۱ - کاملا، اساسی، از اول، To strat ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
command attention: توجه و نگاه دیگران را به خود معطوف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ill afford to: در متون رسمی یا ادبی بیشتر کاربرد د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make it home alive: Or: Make it out alive جان سالم به ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
riddled with: مملو از ، پر از full of/ covered w ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bygone: گذشته دور ، قدیمی، روزهای گذشته ، ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
۱ - جهت ایجاد ارتباط بیشتر و آگاهی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
big time: خیلی زیاد Slang ) at, of, or to a v ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inch: اندک اندک پیش رفتن آهسته و محتاتانه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
key opinion leader: رهبر کلیدی عقیده KOL افرادی هستند ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
here goes: الهی به امید تو ؟؟ خدا خودمو سپردم ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
build a following: در تجارت و در شبکه های اجتماعی به م ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
allness: مغالطه ی کلی گویی یا مغالطه ی کلیت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
general semantics: معنا شناسی عمومی: این مکتب فکری به ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
two valued: دو ارزشی در تفکر دو ارزشی که تفکر س ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runner up: کسی که در مسابقه بعد از نفر اول قرا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
semantic fog: ابهام و پیچیدگی معنایی He could no ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pink slime: زائدات حاصل از پاکسازی گوشت و استخو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have had one's fill of: به اندازه ی کافی از چیزی داشتن/تجرب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the up and up: ۱ - همه چی رو براهه ۲ - بدون دوز و ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like a drunken sailor: بیشتر در مورد خرج کردن پول استفاده ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by the skin of one's teeth: با اختلاف ناچیزی ( بردن مسابقه ) ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot button issue: موضوعی که باعث بروز واکنش های احساس ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fashionista: مدگرا A very fashionable person esp ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
extrapolate: 1 ) تعمیم دادن 2 ) استنتاج کردن 3 ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tenure: کرسی استادتمام در دانشگاه permanenc ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boozy: هر آنچه که در آن مصرف مقدار زیادی م ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fin de siecle: اصطلاحی فرانسوی به معنای: پایان ق ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bottomless brunch: برانچی ( میان وعده ی بین صبحانه و ن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on court: در زمین/ میدان بازی ( مانند زمین فو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on court interview: مصاحبه ی بعد از مسابقه که معمولا در ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political tandem: یار یا جفت سیاسی political pairing/ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vernacular: زبان عامیانه، محاوره ای، زبانی که ر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feelgood: فرح بخش، آرامش بخش، مسرت بخش، شادی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discernment: قوه تشخیص، قضاوت و تصمیم گیری در مو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
refortify: مجددا تقویت کردن استحکام دوباره داد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
busker: هنرمند ( خواننده، نوازنده، هنرپیشه، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pander: ۱ - To suck up to - با چرب زبانی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
villain: بازیگر نقش منفی فیلم یا رمان cruel ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arcane: ناشناخته، نامعلوم esoteric, obscure ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lackey: نوکر دست به سینه پاچه خوار Lackey ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be damned: به دَرَک به جهنم هر چی شد شد هر چ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
subvert: ** در کل: تخریب و سرنگون سازی یا بر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coherent: یکپارچه و هم بسته، مرتبط و منسجم، م ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shop along: نوعی تحقیق بازار ( Market research ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
candy ass: کون گشاد بی عرضه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sequestered account: حساب بانکی توقیف شده / مسدود شده
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sequestered life: زندگی در انزوا؟؟؟
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crooked legged: پا پارانتزی Bandy legged
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go stark raving mad: به شدت از کوره در رفتن، عصبی شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کرویز گر: کسی که در زمینه ی منطق مطالعه و تحق ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
logician: منطق دان کسی که در زمینه ی منطق مطا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in a bid to: در راستای، به منظور، جهت در تلاش بر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیده بانی: Outpost
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run one's eyes over: مرور کردن، نگاهی انداختن گوز دولان ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spelunking: غارنوردی the sport of walking and c ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crass: - فرد بی ملاحظه، فردی که بدون رعایت ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enforced: تحمیلی زوری زورکی اجباری Forced ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bask: ۱ - حمام آفتاب گرفتن، از گرمای چیزی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harpy: سلیطه؟؟؟ A harpy is a mean, foul - ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expanse: پهنه عرصه صحنه گستره
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cognate: Cognate with در لغات و کلمات: هم ر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dweeb: Nerd, geek, dork
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infinitesimal: بی اندازه کوچک
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tanking: عمدا باختن to make no effort to wi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suscitate: برانگیختن ( یک احساس ) : ) to excit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slog: کار طاقت فرسا Toil
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scuffed: رنگ و رو رفته سائیده، خراشیده شده ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chuck: ۱ - پرت کردن toss, throw, flinge ۲ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrap party: A party after finishing the shootin ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leeway: آزادی عمل، مجال، فرصت، سخت نگرفتن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stammer: با لکنت حرف زدن to stutter speak w ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hardy: جان سخت Hardy means tough––if you'r ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
barrage: A barrage of یک سلسله، یک رشته I ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
altercation: درگیری لفظی، مشاجره a noisy argume ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at odds with: در تضاد با، در خلاف، مغایر، در تقاب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blow out of proportion: مسئله ای رو خیلی گنده اش کردن Exag ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a hit: دستور ترور/قتل کسی را صادر کردن ? ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breakout role: یا: breakthrough role در صنعت فیلم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lurch: تلو تلو خوردن Stagger
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's as may be: شاید اینطور باشه.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nape: پس گردن The back side of the neck
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
small hat: Slang: یهودی . The small hats e ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cow into: Cow someone into با ارعاب کسی را م ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
just as well: بهتر! چه بهتر! چه خوب! چه خوب که! ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fluster: عصبانی کردن To agitate
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pedigree: اصل و نسب نسب نامه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
onset: شروع، آغاز چیزی ( معمولا ناخوشایند ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foolproof: عاری از خطا یا اشتباه Impervious t ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quash: متوقف کردن stop ملغی کردن، غیر قان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
importune: پیله کردن، Beg persistently and ur ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blather: چرند گفتن، دری وری گفتن چرت و پرت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is good for the gander is also good for the goose: کسی خونش رنگی تر از دیگری نیست و هی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
table land: فلات تعداد دیگری از اصطلاحات جغرافی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
visceral: Visceral feelings حس درونی احساس ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nook and corner: گوشه و کنار • In every nook and c ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reservation: To have some reservations دلش رضا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smut: Erotic
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهنگ تنظیم کردن: To arrange music To arrange a song
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
thwarted: نافرجام؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
telling: گویا واضح آشکار Telling details
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the cusp: در شرف on the verge of در آستانه ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scruple: To have no scruples ابائی از انجام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on view: در معرض دید عموم در معرض نمایش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اطراق کردن: توقف کوتاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
odds and ends: خنزر پنزر, مجموعه ای از اشیا متفرقه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
die a nobody: To die a nobody بی نام و نشان از دن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close quarters: تنگِ هم، خیلی نزدیکِ هم، فشرده a s ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
abound with: مملو از آکنده از پر از سرشار از
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play the fiddle: فریب دادن دغل بازی کردن To manipul ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
petite: خانم ریز جثه ی ظریف جذاب of a wom ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wall hugger: شخص کم رو و خجالتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick around: بیشتر موندن و نرفتن، برای یه مدتی , ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bang the drum: To beat/bang/pound the drum با اش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wart: زگیل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break out in a cold sweat: عصبی یا نگران شدن، ترسیدن To become ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mobster: گانگستر، عضو گروه تبهکاری Gangster ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
step up: پا پیش گذاشتن پیشقدم شدن Take actio ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thorny issue: مسائل بغرنج /پیچیده • Full of diffi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run like clockwork: مثل ساعت کار کردن They fixed the ma ...
١٠ ماه پیش