پیشنهادهای فاطمه خزان (٢٠٧)
خرگوش خونگی Flopsy is a common name for pet rabbits
سلطان
Rue, wild rue معنی اسفند یا اسپند هم میدهد
اونس یا انس از واحدهای جرم، مقدار ناچیزی درحدود 28. 3 گرم
to make different in some particular, as size, style, course ایجاد تفاوت در برخی موارد خاص، مانند اندازه، سبک، دوره
اهریمنی، اهریمن خو، بدذات وابسته به مفیستوفل یا مفیستوفلس ( شخصیت شعر فاوست اثر گوته ) ✓ مفیستوفلس نامی است که در ادبیات فولکلور آلمانی به شیطان د ...
Iranian vegetable soup
مفاهیم، مضامین
به همین ترتیب ، به این ترتیب
دیدگاه From a general point of view از دیدگاه کلی
Connotation vs. Denotation Connotation معنای ضمنی Denotation معنای صریح
Denotation refers to the literal meaning of a word معنای صریح
The connotative meaning of a word includes the feelings and ideas that people may connect with that word معنای ضمنی ( فرعی ) یک کلمه شامل احساسات و ا ...
( law ) a conditional release from imprisonment that entitles the person to serve the remainder of the sentence outside the prison as long as the ter ...
to be necessary to do a particular thing
بخش، دسته بندی
دسته بندی شده
دسته بندی شده، مقوله ای categorical aspects : جنبه های مقوله ای / از منظر دسته بندی
Come to grip with : فهمیدن
ظرف فقط یک روز
بومی مثال : ethnic restaurant رستوران غذاهای بومی
بازگویی
کهن گرایی کتاب: Translation Studies Susan Bassnett
واژه بست : واژه بست ها شکل هایی هستند که جاهای خالی را در سطح phrase یا clause پر میکنند ، اما نمی توانند بصورت آزاد رخ دهند . مانند ( _َ م ) در واژ ...
مخفف واژه Tertium Comparable یا همان پایه مشترک با common base موضوع: تحلیل مقابله ای ساخت فارسی و انگلیسی
English for Specific Purposes موضوع: learning and teaching English
Presentation Practice Production موضوع:روش تدریس
فرعی Subsidiary aims اهداف فرعی
Total Physical Response ( TPR )
واسع God is all - embracing, all - knowing خدا واسع و علیم است.
گستاخی، طغیان
( آثار اسلامی ) استهزاء God shall moke them خدا آنها را استهزاء می کند.
( آثار اسلامی ) ملت ها Appointed you races and tribes شما را به صورت ملت ها و قبیله ها قرار دادیم .
مشورت
کشته شدن Slain in God's way کشته شدن در راه خدا
( آثار اسلامی ) واسع God is all - embracing, all knowing خدا واسع و علیم است
Funny bone=elbow آرنج
( اصطلاح شناسی ) give the respberry دست انداختن
( اصطلاح شناسی ) مخ/ عقل سلیم
به وضع موجود تن در دادن
( اصطلاح ) go to pieces داغون شدن
پشت چشم نازک کردن turn one's nose up at someone
Swear something out دلشوره داشتن
=Easy as pie / مثل آب خوردن
دل به دریا زدن/ خود را به آب 💧و آتش 🔥 زدن
[درس تخصصی کاربرد تعبیر ها و اصطلاح ها در ترجمه] اصل مطلب Example: Go to the nuts and bolts سراغ اصل مطلب رفتن
[درس تخصصی کاربرد تعبیرها و اصطلاحات در ترجمه] سراغ اصل مطلب رفتن
کله پرباد داشتن/مغرور بودن الکی
Piloting=pretesting
Mode is the score that occurs most frequently in a distribution of scores. [ در آمار و ریاضیات ] نما: نمره ای که بیشترین تکرار را دارد.