پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٣)
می خواستم تعارفت کنم که بشینی. . .
تقریبا تمامه.
آفرین، خودشه
منظور من دقیقاً همینه.
طعم دار for example; tastee wheat Tastee Wheat. Did you ever eat Tastee Wheat? گندم طعم دار * ، تا حالا گندم طعم داری خوردی؟ �یکی از غذاهای آماده ای ...
دو وجهی ( یا چند وجهی )
=multiple meanings
بفرما!
بهت گفتم که من اونارو نمیدونم.
ابرکامپیوتر
من چیزی رو که میخوای بهت میدم.
=Do you understand? ( از اشتباهات متداول سماعی Native speakers )
پس به توافق رسیدیم.
معامله قبوله؟
خوابای خوش ببینی!
بابت نوشیدنی ممنون.
فرار بکن و خودت نجات بده.
( جمله تعجبی ) بابا تو دیگه کی هستی!
وضعیت مون چطوره؟
( عامیانه ) بالا آوردن، قی کردن، استفراغ کردن
retake the exam امتحان دادن دوباره
نوعی ماده مخدر توهم زا است.
باک بنزین
۱ ) شدیدا ۲ ) بطور کامل، سرتاسر I clean the house thoroughly once a week
1 ) یاد گذشته و خاطرات افتادن 2 ) به عقب ( گذشته یا خاطرات ) نگاه کردن
صفت: - بلند مدت، دراز مدت e. g. long - lasting impact مثلا تاثیر بلند مدت - همیشگی، مادام العمر =lifelong - با دوام، دارای عمر زیاد =durable
معرف های اسم ( دستور زبان ) شامل هشت دسته اند: 1 ) a/an و the 2 ) Some و Any 3 ) many و much همچنین a lot of، lots of و plenty of 4 ) one، each و ...
جایگاه تماشاچی
استنشاق و تحت تاثیر دود سیگار دیگران بودن، قرار گرفتن در معرض دود دست دوم افراد سیگاری ( در جاهایی مثل اماکن عمومی یا منزل )
دور نگه داشتن ( کسی/چیزی ) از ( کسی/مکانی )
هدف گذاری کردن
مهره شانس
بچگانه مثلا: اسم بچگانه boyish name
کمتر زمانی
بی وفا، disloyal
:Synonym forerunner predecessor :Meaning - a person or thing that comes before another of the same kind; a forerunner - one that precedes and indi ...
گرانقیمت بودن
دست از سر کسی/چیزی برداشتن ( و اونو به حال خودش گذاشتن )
uni=university مخفف دانشگاه
لبه پرتگاه
get well=get along well
کنار آمدن، خوب بودن روابط ( با دیگران ) . I get very well with my family members
هر از چند گاه، گاه و بیگاه
عذاب، زجر
چشم، بله
لات، اوباش
کله شق
افراد عادی بیگناه، شهروندان بیگناه
چشات به بابات رفته
کنار زدن کسی یا چیزی