پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٣)
یه خورده کمتر
امتحان یهویی
اشتباه میکنید/ در اشتباه هستی
عمرا
باهامون میاد
رهبر عالی
ازش خوشم میاد
اینجا رو باش ( به این نگاه کن )
مغز متفکر اومد/داره میاد
غذاهای خانگی
غذای خانگی
متصدی بار
( حرف ندا تو موقعیت های مث خوردن مشروب، . . . ) رفیق خودمی
The brains مغز متفکر
The muscle بزن بهادر
در رانندگی و . . .
اون جاش امنه
بیخیال شدن و رفتن ( محل را ترک کردن )
اگه قول بدی به من ( که ) . . .
وی همه اونایی که. .
ریز ریز، تکه تکه
پنج در پنج
کاری که توش استادم.
گرفتی چی میگم؟
از دست رفتن وقت
بیشتر نشه ( زمان ) ، بیشتر طول نکشه
بهشون بگو چی شده.
قهرمان بازی در نیار.
لباس معمولی بپوش
شرقی ترین نقطه
از کجا میدونستی؟ چجوری فهمیدی؟ چجوری میدونستی؟
باد وزیدن، باد در حال وزش بودن، باد آمدن
اونو یه جوری حلش میکنم
خیلی پرت بودن از ( قضیه، داستان. . . )
month - end=
رویداد حتمی
صفت: خیلی خاص ( لحظه، آدم. . . )
از پس کاری برآمدن، حل کردن ( مسئله، موضوع. . . )
۱ ) سربالایی ( خیابان، جاده ) رفتن ۲ ) افزایش شدید یافتن، شدیداً بالا رفتن، ( قیمت و غیره ) اوج گرفتن Spain energy crisis: 💥soaring💥 bills ham ...
دستیاران، همیاران
نوبت توئه
✅دووم آوردن، تحمل کردن ✅پشت/سوار بر ( ماشین یا موتور سیکلت ) هنگام رانندگی یعنی محکم بنشین
this is where I get off. . . . . . از اینجا به بعدش من دیگه نیستم
( slang ) جانور کثیف ( خطاب به شخص )
نوبت توئه
انجام دادن کاری کا باید انجام میشد.
داوطلبانه وارد کاری شدن
آدم نخاله
آدمای نخاله
( slang ) کار کردن با ( کسی )