پیشنهادهای Farhood (٧,٩١٦)
( نظام وظیفه: ) معافیت پزشکی
باغچه سبزی خانگی
تنظیم شدن یا کردن
نزدیک شدن به ( زمان/دوره زمانی خاص یا مکان ویژه ای ) get close get closer
get into
get into
Put aside Cast aside
give sb ride=give sb a lift to give somebody a ride: to drive, to take, to chauffeur somebody; to give somebody a lift. Can you give me a ride home? ...
جمله مثبت
Must we sit through another boring play? ( question of obligation ) پای چیزی نشستن مثلاً بشینی پای یه فیلم و تا آخر ببینیش، یا یه نمایش، کنسرت و ...
board of directors A board of directors ( B of D ) is an elected group of individuals that represent shareholders. The board is a governing body tha ...
checked out transitive to examine someone or something in order to be certain that everything is correct, true, or satisfactory. The police are chec ...
به خانه بردن ( کسی/چیزی. . . ) Jinous cancelled the party tonight. She’s ( got ) to drive her son home ژینوس مهمونی امشب رو کنسل کرد. مجبوره پسرش رو ...
Walk into Sth برخورد کردن به چیزی . E. g . Arash walked straight into a wall. He can’t have been looking where he was going َآرش در حال راه رفتن با ...
👈🏿 Maryam ⭐walked past⭐ me without speaking. She can’t have seen me مریم بدون صحبت کردن از کنارم رد شد. امکان نداره منو دیده باشه. 👈🏿?How do y ...
دریای متلاطم
drage=
پر هزینه، هزینه بر
برق افتاده، جلا خورده
جلا خورده
یه همدم همیشگی مث من
هوش مادر زادی
الله اکبر
ترکیبهایی از داروها و درمانها
ادامه دادن به . . . They continue with the aging route until they ultimately decline and die
سلول مخمر
dailiness
جلو چیزی را گرفتن e. g. he could no longer fight down his tears
هوای بد
( مثلاً ) به زبان اصلی Can you read Shakespeare in the original
همه چی تمومه
تفنگ مسخره
چی میگی؟ - نظرت چیه؟
هدف احتمالی
( از دست ) لیز خوردن و افتادن
قرارتون ( پسر و دختری ) چطور بود؟
تعداد زیادی از ما ( نفرات )
داخل یک سازمان یا مجموعه و گروه کار/فعالیت کردن
( مثلاً: شبیه ) . . . هیچ مکان دیگه ای نیست This building like no other place on Earth
همش برمیگرده به. . . ، همش دربا ه ی. . .
( به خود/دیگری ) فرصت دادن
دوستی کردن، دوست شدن
جنبشی برای حرکت
بازداشت خانگی
انجام دادن دستورات
حکومت کردن توسط فقیه
پروتستان ها
قشر متوسط به بالا
سوابق ساختگی ( غیر موثق )
▪️Get caught ۱ ) خود را اسیر کسی کردن، خاطرخواه کسی شدن ۲ ) دستگیر شدن You wanna get caught and punished میخوای دستگیر و مجازات ت/محاکمه ت کنن! [Ba ...