تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

( نظام وظیفه: ) معافیت پزشکی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

باغچه سبزی خانگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تنظیم شدن یا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نزدیک شدن به ( زمان/دوره زمانی خاص یا مکان ویژه ای ) get close get closer

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

get into

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

get into

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

Put aside Cast aside

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

give sb ride=give sb a lift to give somebody a ride: to drive, to take, to chauffeur somebody; to give somebody a lift. Can you give me a ride home? ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

جمله مثبت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

Must we sit through another boring play? ( question of obligation ) پای چیزی نشستن مثلاً بشینی پای یه فیلم و تا آخر ببینیش، یا یه نمایش، کنسرت و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

board of directors A board of directors ( B of D ) is an elected group of individuals that represent shareholders. The board is a governing body tha ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

checked out transitive to examine someone or something in order to be certain that everything is correct, true, or satisfactory. The police are chec ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

به خانه بردن ( کسی/چیزی. . . ) Jinous cancelled the party tonight. She’s ( got ) to drive her son home ژینوس مهمونی امشب رو کنسل کرد. مجبوره پسرش رو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

Walk into Sth برخورد کردن به چیزی . E. g . Arash walked straight into a wall. He can’t have been looking where he was going َآرش در حال راه رفتن با ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

👈🏿 Maryam ⭐walked past⭐ me without speaking. She can’t have seen me مریم بدون صحبت کردن از کنارم رد شد. امکان نداره منو دیده باشه. 👈🏿?How do y ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

دریای متلاطم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

drage=

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پر هزینه، هزینه بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

برق افتاده، جلا خورده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جلا خورده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

یه همدم همیشگی مث من

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هوش مادر زادی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

الله اکبر

پیشنهاد
١

ترکیبهایی از داروها و درمانها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

ادامه دادن به . . . They continue with the aging route until they ultimately decline and die

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سلول مخمر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

dailiness

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلو چیزی را گرفتن e. g. he could no longer fight down his tears

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

هوای بد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

( مثلاً ) به زبان اصلی Can you read Shakespeare in the original

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

همه چی تمومه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تفنگ مسخره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

چی میگی؟ - نظرت چیه؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هدف احتمالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

( از دست ) لیز خوردن و افتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرارتون ( پسر و دختری ) چطور بود؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعداد زیادی از ما ( نفرات )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

داخل یک سازمان یا مجموعه و گروه کار/فعالیت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

( مثلاً: شبیه ) . . . هیچ مکان دیگه ای نیست This building like no other place on Earth

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همش برمیگرده به. . . ، همش دربا ه ی. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

( به خود/دیگری ) فرصت دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

دوستی کردن، دوست شدن

پیشنهاد
٢

جنبشی برای حرکت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازداشت خانگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انجام دادن دستورات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

حکومت کردن توسط فقیه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پروتستان ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

قشر متوسط به بالا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوابق ساختگی ( غیر موثق )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

▪️Get caught ۱ ) خود را اسیر کسی کردن، خاطرخواه کسی شدن ۲ ) دستگیر شدن You wanna get caught and punished میخوای دستگیر و مجازات ت/محاکمه ت کنن! [Ba ...