پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٣)
عاشق کسی شدن
رد شدن درخواست ( مثلاً قرار عاشقانه )
easy - over eggs تخم مرغ ( سرخ شده ) هم نزده
از جایی آمدن
فرار کردن از
تحت تعقیب بودن صفت: wanted تحت تعقیب
شدیداً خونریزی کردن
Take one's spot=
take the place of=
آمریکا خودمانی: هلی کوپتر
از داخل دید خارج شدن
قدم گذاشتن در جایی ( مثلاً این دنیا )
مسافر ت کننده شخصی که همش تو مسافرت و اینور اونور رفتنه
ترک کردن عادت ( معمولا منفی )
ناخن جویدن
سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی
اونقدرا ( هم ) سخت نیست
اونقدرا هم بد نیست
میوه رسیده
غذا خوردن مصرف غذا داشتن
کپی برابر اصل خودمونه
پوست تخم مرغ
( به این ور و آن ور یا بالا و پایین ) غلتاندن
پا پیش گذاشتن
دسته تکاورهای آموزش دیده
نمایندگی و تعمیراتی ماشین های پیشرفته
[Verb] در دیدرس بودن ⭐⭐⭐ [Phrase] provide insight into در اختیار گذاشتن/ساختن زمینه یا بستر برای کسب فهم و بصیرت و بینش عمیق ( راجع به موضوع یا چیز ...
برج کنترل فرودگاه
کنترل کاری/چیزی را بدست گرفتن
فشفشه
ستودنی
نگران بودن - ترسیدن e. g. I didn't think he would disappear. Now where do I take this poor man? Find someone else. She's worked here all her life ...
یواشکی خارج شدن، یواشکی بیرون رفتن
غلبه کردن
۱ - داروی بیهوشی ۲ - آرام بخش ( قرص ) ?A: What can we get ( =fetch ) you B: Nothing. Just a sedative, if you have one
( hear me? Are you heard?, the message has been received ( used in wireless communication ) شنیدی دریافت شد؟ پیاممو شنیدی و متوجه شدی؟
Satellite navigation=
( آمریکا ) مشاور امنیت ملی
کسب تجربه کردن
آهنگِ اُفت و خیز صدا در تلفظ انگلیسی
take volunteer work=
جداً حیرت انگیزه.
نظم کارها ( امور جایی یا چیزی ) را حفظ کردن
شب قشنگیه
مفهوم شد ( در جواب پیجر )
از ناکجاآباد پیدا شدن
دستور حمله رو بده.
همین. یا همش همینه.
میدونستم
اون از پسش بر نمیاد