پیشنهاد
٢

( آمریکا ) مشاور امنیت ملی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

کسب تجربه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

آهنگِ اُفت و خیز صدا در تلفظ انگلیسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

take volunteer work=

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

جداً حیرت انگیزه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نظم کارها ( امور جایی یا چیزی ) را حفظ کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

شب قشنگیه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مفهوم شد ( در جواب پیجر )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

از ناکجاآباد پیدا شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستور حمله رو بده.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

همین. یا همش همینه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

میدونستم

پیشنهاد
٦

اون از پسش بر نمیاد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

می خواستم تعارفت کنم که بشینی. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

تقریبا تمامه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

آفرین، خودشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

منظور من دقیقاً همینه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

طعم دار for example; tastee wheat Tastee Wheat. Did you ever eat Tastee Wheat? گندم طعم دار * ، تا حالا گندم طعم داری خوردی؟ �یکی از غذاهای آماده ای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دو وجهی ( یا چند وجهی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

=multiple meanings

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

بفرما!

پیشنهاد
٢

بهت گفتم که من اونارو نمیدونم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابرکامپیوتر

پیشنهاد
٧

من چیزی رو که میخوای بهت میدم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

=Do you understand? ( از اشتباهات متداول سماعی Native speakers )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پس به توافق رسیدیم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

معامله قبوله؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

خوابای خوش ببینی!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بابت نوشیدنی ممنون.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرار بکن و خودت نجات بده.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

( جمله تعجبی ) بابا تو دیگه کی هستی!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

وضعیت مون چطوره؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

( عامیانه ) بالا آوردن، قی کردن، استفراغ کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

retake the exam امتحان دادن دوباره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوعی ماده مخدر توهم زا است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

باک بنزین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱ ) شدیدا ۲ ) بطور کامل، سرتاسر I clean the house thoroughly once a week

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

1 ) یاد گذشته و خاطرات افتادن 2 ) به عقب ( گذشته یا خاطرات ) نگاه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

صفت: - بلند مدت، دراز مدت e. g. long - lasting impact مثلا تاثیر بلند مدت - همیشگی، مادام العمر =lifelong - با دوام، دارای عمر زیاد =durable

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٧

معرف های اسم ( دستور زبان ) شامل هشت دسته اند: 1 ) a/an و the 2 ) Some و Any 3 ) many و much همچنین a lot of، lots of و plenty of 4 ) one، each و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

جایگاه تماشاچی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

استنشاق و تحت تاثیر دود سیگار دیگران بودن، قرار گرفتن در معرض دود دست دوم افراد سیگاری ( در جاهایی مثل اماکن عمومی یا منزل )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

دور نگه داشتن ( کسی/چیزی ) از ( کسی/مکانی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

هدف گذاری کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

مهره شانس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بچگانه مثلا: اسم بچگانه boyish name

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

کمتر زمانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی وفا، disloyal

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

:Synonym forerunner predecessor :Meaning - a person or thing that comes before another of the same kind; a forerunner - one that precedes and indi ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

گرانقیمت بودن