پیشنهاد‌های Farhood (٧,٩١٦)

tumble A huge rock tumbled down the mountain یه سنگ خیلی بزرگ ( بصورت ناگهانی ) از اون کوه غلت خورد پایین.

crumple He fainted and crumpled into a heap on the floor اون آقا غش کرد و وسط جمعیت نقش بر زمین شد ( روی زمین ولو شد )

heap He fainted and crumpled into a heap on the floor اون آقا غش کرد و وسط جمعیت نقش بر زمین شد

He fainted and crumpled into a heap on the floor اون آقا غش کرد و وسط جمعیت نقش بر زمین شد

narrow Nancy Pelosi reelected as House speaker as Democratic majority narrows ( خانم ) Nancy Pelosi مجدد بعنوان سخنگوی کنگره ( رئیس کنگره ) انتخاب ...

narrow Nancy Pelosi reelected as House speaker as Democratic majority narrows ( خانم ) Nancy Pelosi مجدد بعنوان سخنگوی کنگره ( رئیس کنگره ) انتخاب ...

دره تنگ و عمیق ( مسیر عبور رود و رودخانه، آبکند )

1 ) unify 2 ) consolidate

I like to think I'm broad - minded اعتقاد دارم که آدم روشنفکری هستم

⁦✔️⁩بصورت تحت تاثیر قراردهنده/شوکه کننده She has appallingly, I must say I thought better of her اون زن ( از نظر انتقادی ) بصورت تحت تاثیر قرار دهند ...

What can I do now?’ he thought frantically او در حالی که سراسیمه بود و عجله داشت با خودش فکر کرد؛ الان چیکار میشه کرد؟

1 ) a substance in fruit and vegetables that may help protect people against some types of cancer or heart disease Cambridge Dictionary@ 2 ) any of a ...

1 ) A nutrient in the vitamin B complex that the body needs in small amounts to function and stay healthy. Folate helps to make red blood cells cance ...

specie

species

قسم - نوع - گونه species

species

استرس اکسایشی 1 ) While free radicals and antioxidants are part of your body's natural and healthy functioning, oxidative stress occurs when free rad ...

speculate

1 ) That's my opinion, but you might think otherwise به باور من اینطوریه، شما ممکنه نظرتون چیز دیگه ای باشه 2 ) He ought to resign, I think به نظر من ...

chief financial officer Detectives believe they have enough evidence to bring charges against the chief financial officer بازرسان معتقدند به اندازه ...

finding cuts=budget cuts=cutbacks in finding 1 ) A reduction in the amount a department within a company or government may spend over a given period ...

1 ) The rain brought some relief from this heat بارون باعث شد هوا کمی خنک تر بشه 2 ) The explosion brought the building crashing to the ground این ان ...

broadcast This broadcast was brought to you by Powdermilk Biscuits شرکت Powdermilk Biscuits این برنامه ( رادیویی و تلویزیونی ) را تقدیم می کند

laundry

We're a bit short of music موزیک مون یه خورده کمه ( ترانه کم داریم )

Hide explicit results پنهان کردن نتایج غیراخلاقی

dishonor

common good

doer

The closure of the factory brought poverty to the town تعطیلی آن کارخانه موجب فقر در شهر شد

1 ) result in 2 ) bring about

1 ) result in 2 ) bring about

mat Please remember to bring a mat and a towel with you to the next aerobics class لطفاً یادتون باشه سری بعدی که میاید کلاس ایروبیک حوله و زیرانداز ...

vandalize Nancy Pelosi's house vandalized with pig's head به خانه Nancy Pelosi آسیب رساندند، با رنگ آمیزی و نقاشی طرح سر خوک روی در و دیوار آن

( محصول یا نتیجه و غیره ) دادن - به بار آوردن - موجب شدن - محصول دادن ▪️▪️▪️ 1 ) To date the site has yielded many interesting finds تا به امروز او ...

stray

stray Stray finds are more commonly discovered than whole new sites کشف اشیا جداافتاده ( تک و توک ) معمول تر هستندتا کشف کل یک سایت ( عمارت/ساختمان ...

Stray finds are more commonly discovered than whole new sites کشف اشیا جداافتاده ( تک و توک ) معمول تر هستندتا کشف کل یک سایت ( عمارت/ساختمان ) باس ...

I reported my find to the landowner من کشف م رو به صاب زمین اطلاع دادم ( او را در جریان امر قرار دادم )

She knew she had met her match and tried to retreat دختره میدونست که اون رقیب سر تریه پس سعی کرد کناره گیری بکنه

1 ) I found myself wondering why متعجب بودم که چرا ( این وضعیت پیش اومد ) 2 ) I keep meaning to write, but never seem to find ( the ) time همچنان به ...

I found him in the kitchen chopping vegetables آقا رو در حال سبزی خردکردن تو آشپزخونه دیدم

The institutions in which these people often found themselves were very harsh این عرف ( سنت ها و رسومات معمول در زمینه ای ) اغلب برای این افراد خیلی ...

I found myself in a dilemma متوجه شدم تو مخمصه افتادم

🔰دنبال کردن/رفتن ( سمت جایی/پایین، امتداد چیزی و غیره ) A ) She ran her finger along/down the page/list, looking for her name B ) I’m going to run ...

تحسین کردن - احترام گذاشتن به - ارزش/احترام قائل شدن برای - با تحسین نگاه کردن به و یا افتخار کردن به علاوه بر این؛ می تونید از اصطلاح look up to so ...

You don't tend to find many fresh food markets here احتمال اینکه بازار مواد غذایی تازه اینجا ببینید خیلی کم است ( اصلا وجود ندارند اینجا ازون بازارها ...

1 ) Fine china is a term that typically refers to: Porcelain Wikipedia@ 2 ) Fine china, also called porcelain or ceramic, is named for its country of ...

clay: خاک رس decay: فاسد شدن