دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
adjective : ( لباس/پارچه. . . . ) قابل شستشو در ماشین لباسشویی نمونه : "the padded cover is machine washable"
adjective : رقیق ( برای وصف هوای رقیق و کم اکسیژن به خصوص هوایی که در ارتفاعات کوهستان وجود دارد، استفاده می شود. ) نمونه : It's difficult to breath ...
noun - countable : تیزبین شخصی که دارای چشم هایی قوی است و می تواند اجسام کوچک را از فواصل دور به راحتی ببیند. نمونه: We sat down and started the ex ...
idiom : خیلی شاد و سرحال به نظر رسیدن نمونه : We've had a fantastic response!" he said, grinning from ear to ear
noun - countable - informal : آدم بین 30 تا 39 سال نمونه : They aimed their campaign at affluent thirtysomethings
جدیدترین ترجمهها
غسل تعمید یکی از آیین های مذهبی در کلیسای مسیحی است.
او به خاطر تحت تعقیب بودن، تقریبا ترسیده بود.
موهایش به صورت آبشاری از فِر ( آبشاری فِرفِری ) روی شانه هایش افتاده بود.
ارابه فرود ( چرخ ها ) در هواپیماهای سبک همیشه در حین پرواز بسته نیست.
برای راحتی کار، الگوی ساخته شده از کرباس آهاردار را اتو کنید و با قیچی تیز برش دهید.
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
آدم عاشق کر و کور هستش
ترجمه ی اصطلاح "A friend in need is a friend indeed"
رفیق روزهای سخت، که در شرایط سخت تنهات نمیذاره و کمکت میکنه، یه دوست و رفیق واقعیه.
معنی ضرب المثل " after three days without reading, talk becomes flavorless" چی میشه ؟
میگه که کمبود مطالعه باعث میشه فرد سواد چندانی نداشته باشه، و ابن باعث میشه که نتونه در هر جایی و در هر بحثی شرکت کنه و درست و منطقی و دلچسب و معنادار صحبت کنه.
hands on person به چه کسی میگن ؟میشه مثال هم بزنید
Hands-on یک صفت هست و به افرادی گفته میشه که در یک مجموعه ای کار مدیریتی میکنن و در تصمیم گیری ها و رتق و فتق امور مجموعه صاحب نظر و تصمیم گیرنده هستن. به عنوان مثال : She's very much a hands-on manager in our office
هرچی خدا بخواد، همون میشه