پیشنهادهای عَجَمَندِه (٣,٧١٨)
کسبیدن = کسب کردن. م. ث کسبیدن این مقام را به شما و خانواده گرامیتان شادباش می گوییم.
قُطبیدن
To polarize
To parrot. طوطی وار حرف کسی را تکرار کردند.
پژوهیدن. to Investigate. از پژوهیدن ساخته شده ؛ مانند : خواهیدن = خواستن کاهیدن = کاستن پژوهیدن = پَژوستن
باعث شرمیدن. باعث خجالت کشیدن و شرمیدن کسی شدن. م . ث اون اتفاقی که افتاد، چیزی نیست که من رو بِشَرمونه.
ساختن کارواژه/فعل های نو. م. ث آیا این نوکارواژهیدن ها سودی برای زبان فارسی دارد؟ از نوکارواژهیدن، نوکارواژستن ساخته شده. مانند : کاهیدن = کاستن خ ...
ساختن کارواژه/فعل های نو. م. ث آیا این نوکارواژهیدن ها سودی برای زبان فارسی دارد؟ از نوکارواژهیدن، نوکارواژستن ساخته شده. مانند : کاهیدن = کاستن خ ...
ساختن کارواژه/فعل های نو. م. ث آیا این نوکارواژهیدن ها سودی برای زبان فارسی دارد؟
ساختن کارواژه/فعل های نو. م. ث آیا این نوکارواژهیدن ها سودی برای زبان فارسی دارد؟ از نوکارواژهیدن، نوکارواژستن ساخته شده. مانند : کاهیدن = کاستن خ ...
دلبستن. م. ث به کسی بِدِلبَند که وقتی می بینتت، قند تو دلش آب بشه.
زومیدن. To zoom م. ث در گوشی های سامسونگ، هرچه بیشتر می زومی، کیفیت عکس بدتر می شه.
دَستگیریدن م. ث پس از اینکه او را دستگیریدند، به زندان رجایی شهر بُردند.
بَحثیدن. م. ث بحثیدن باید بدون درگیری لفظی و مغلطه کردن انجام بگیرد.
بَحثیدن. م. ث بحثیدن باید بدون درگیری لفظی و مغلطه کردن انجام بگیرد.
To decay ( in Physics )
واپاشیدن ( در فیزیک )
جستُجوییدن در آبادیس. جست و جو کردن واژه در آبادیس.