تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

ظریف و زیبا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

لجباز. سنگدل They argued, but he remained obdurate.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

بی مزه. کسل کننده. ایده ی بسیار ساده jejune political opinions

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

غار شناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

حکم آزادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

کثیف. نامرغوب A sleazy home

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

سخت کوش. مشغول - Parents wait for the day when their children will be as sedulous in fulfilling their family responsibilities as they are in prepari ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تسکین. رفع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

زبر. ناهموار. مشکل clearing up after the parade proved to be a scabrous task

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

سیار. تحرک a peripatetic music teacher

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

بی تفاوت. آرام. خون سرد I want to be insouciance and don’t think so much until I will sleep.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

خنده دار He is the funniest person I know. He always keeps me in stitches😁😄😃

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

پول زور گیر IF HE NEEDS MONEY HE 'Il HUSTLE SOMEONE💵

پیشنهاد
٢٤

در مشکلی بودن و شانس موفقیت بسیار کم است. he has difficulty speaking on the phone. He’s got two strikes against him already.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

موفقیت آمیز This is a hit song, Awesome

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شایسته ی مجازات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کسی که شکست را می پذیرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

پرانرژی. مشتاق. بلندپرواز She’s got a lot of get up and go.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

تلافی کردن I want to get even with her

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

بلاخره وقت پیدا کردن I finally got around to cleaning the windows.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

امنه. دشمنی نمی بینم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

افراط در کاری مخصوصا خوردن🍦🍨 "she binged on ice cream"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1. سرزنش کردن. توهین کردن. 2. نا امید کردن. شکست دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

نگران شدن. آشفته شدن that news greatly perturbed me

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

خوب بگو ‘I have a few questions. ’ ‘OK, shoot. ’

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

فلنگا بستن. در رفتن. فرار کردن He 's getting out of dodge

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

کرایه کردن. پول بابت پرواز یا کشتی پرداخت کردن He chartered a private plane

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

پرحرفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

He is at odds with his boss مخالفت. ناسازگاری. موفق نبودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مثل قبله فرقی نکرده I 'm getting tired of the same ol same ol

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

رضایت بخش. درست همونیه که می خواستم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

آسان This is such a cinch work to do

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

کدورت ها را کنار گذاشتن. آشتی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

1. جذاب. خوش تیپ 2. خوب بودن در کاری. بسیار مشتاق بودن Each one of them is just on fire Fred is on fire in his new job

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دست دوم they received hand - me - downs and toys from relatives and friends

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مد شدن. Trend There was a fad for wearing ripped jeans a few years ago

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

دلیل پنهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

منظورت را متوجه می شم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

پیشنهاد منفی ومُخرب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

به صورت غیر مستقیم ارتباط برقرار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آدم بسیار عجیب. عصبانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کسی را به دردسرانداختن. از کسی انتقاد کردن. ضربه به کسی زدن Mary is gunning for me I think she is after my job

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

بازرسی بدنی با دست We were frisked at the airport

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

دست بجنبون. Hurry up

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

شرایط غیر عادی. دقیقا مشکل را نفهمیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

دست گیر شده. بازداشت شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

لباس رسمی پوشیدن You are totally sharped up

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

All options stink هیچ راه حلی وجود ندارد. I 'll do nothing at all, AOS

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

قطع کردن آب و برق و گاز The water company shut off my water.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

اجازه بدهید کسی در خانه تان بماند Can you put me up for the weekend