نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
huckster: دست فروش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
huckster: دست فروش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
torpor: سستی. بی حالی. تنبلی She tried to r ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
torpor: سستی. بی حالی. تنبلی She tried to r ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pulchritude: خوش تیپی. زیبایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pulchritude: خوش تیپی. زیبایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acrimony: بد اخلاقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
acrimony: بد اخلاقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
frivolity: پوچی. سبکی. بی معنایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
frivolity: پوچی. سبکی. بی معنایی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put'out: ناراحت شدن. توهین شده She felt put ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put'out: ناراحت شدن. توهین شده She felt put ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reveler: عیاش. مهمانی برو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reveler: عیاش. مهمانی برو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
incorporeal: معنوی. غیرقابل لمس. غیر مادی music ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fetid: بو بسیار بد the fetid water of the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fetid: بو بسیار بد the fetid water of the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clean limbed: خوش اندام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clean limbed: خوش اندام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
derisory: به طور مضحکی کوچک. ناکافی "They w ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
derisory: به طور مضحکی کوچک. ناکافی "They w ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cloistered: از همه دور بودن. گوشه نشینی. منزوی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cloistered: از همه دور بودن. گوشه نشینی. منزوی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
noncommittal: رد کردن. غیر مشخص. گنگ her tone wa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pleat: چین چینی تا کردن she was absently p ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pleat: چین چینی تا کردن she was absently p ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bulbous: گرد و چاق. یا. برآمدگی a bulbous n ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bulbous: گرد و چاق. یا. برآمدگی a bulbous n ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
protuberant: برآمدگی. بادکرده. پف کرده his protu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
protuberant: برآمدگی. بادکرده. پف کرده his protu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
portend: پیش گویی. Presage the eclipses po ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preen: صاف کردن پرها با نوک آرایش کردن. ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
industries: سخت کوش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brawny: قوی. عضله دار His brawny arms glist ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brawny: قوی. عضله دار His brawny arms glist ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rambler: پیاده روی و گردش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rambler: پیاده روی و گردش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tousle: Nathan's tousled head appeared in t ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tousle: Nathan's tousled head appeared in t ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
despondent: روحیه نداشتن به خاطر نا امیدی I 'm ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
despondent: روحیه نداشتن به خاطر نا امیدی I 'm ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
waylay: در کمین نشستن he was waylaid by ban ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
waylay: در کمین نشستن he was waylaid by ban ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
trite: پیش پا افتاده. کلیشه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hooligan: گروه نوجوانان دردسرساز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
salable: قابل خرید. معامله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
salable: قابل خرید. معامله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bestial: وحشی, مانند حیوان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bestial: وحشی, مانند حیوان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tweezer: موچین. انبرک pliers ( انبردست )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tweezer: موچین. انبرک pliers ( انبردست )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite adverb adjective: کاملا I’m sorry. That’s quite impo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quite adverb adjective: کاملا I’m sorry. That’s quite impo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tiff: مشاجره. دعوای جزئی Joanna had a ti ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tiff: مشاجره. دعوای جزئی Joanna had a ti ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mangle: بریدن. خراب کردن موسیقی یا سخنرانی. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mangle: بریدن. خراب کردن موسیقی یا سخنرانی. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
verbosity: طولانی نوشتن a critic with a reputa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
verbosity: طولانی نوشتن a critic with a reputa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brevity: مختصر. موجز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slipshod: بی احتیاط. بی فکر. اهمیت ندادن. مرت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
petulant: بداخلاق. اذیت شدن. عصبانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
petulant: بداخلاق. اذیت شدن. عصبانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fly by night: غیر موثق. غیرقابل اعتماددر بیزینس c ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
knickknack: بدلیجات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
knickknack: بدلیجات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crimp: she crimped the edge of the pie" چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grinch: بدجنس. دشمنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quiescent: ساکن. خاموش strikes were headed by ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quiescent: ساکن. خاموش strikes were headed by ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
intransigent: لجباز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intransigent: لجباز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spruce: آراسته. ظاهر مرتب he looked as spru ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a tight corner: شرایط سخت He’s a good man to have a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in a tight corner: شرایط سخت He’s a good man to have a ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a tight ship: به بهترین صورت مکان. گروه. یا سازما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a tight ship: به بهترین صورت مکان. گروه. یا سازما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beat it: دست از سرم بردار. بیخیالم شو. ولم ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring it on: بیا بریم بترکونیمشون. دخلشونا بیاری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tight: چه با حال Damn, that album is tight
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rock: چه با حال. پایه. خوبه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
connive: دسیسه. توطئه چینی They connived wit ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
connive: دسیسه. توطئه چینی They connived wit ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pervert: هوس باز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pervert: هوس باز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
plausible: باور کردنی. محتمل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
galore: فراوان there were prizes galore for ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
galore: فراوان there were prizes galore for ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
diabolical: شیطانی his diabolical cunning
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
subservient: بدون سوال اطاعت کردن. مطیع she was ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
subservient: بدون سوال اطاعت کردن. مطیع she was ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
irksome: آزار دهنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
irksome: آزار دهنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curate: both exhibitions are curated by the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cavalier: بی خیال. بی اهمیت نسبت به قانون و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snare: به دام انداختن pigeons snared in a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dilapidation: خراب شدن. فاسد شدن the mill was in ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dilapidation: خراب شدن. فاسد شدن the mill was in ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flare up: بازگشت بیماری. عود کردن My arthriti ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grapple with: تقلا. دست و پنجه نرم کردن. سعی کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خرمالو: Persimmon I rather eat the date th ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خرمالو: Persimmon I rather eat the date th ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bedraggled: ژولیده و کثیف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bedraggled: ژولیده و کثیف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beacon of: انگیزه. کسی یا ایده ای که راهنمایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beacon of: انگیزه. کسی یا ایده ای که راهنمایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
freebooter: دزد دریایی. یاغی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
freebooter: دزد دریایی. یاغی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
viscous: چسبناکی بین مایع و جامد viscous la ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
protean: متغیر it is difficult to comprehend ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
protean: متغیر it is difficult to comprehend ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
saucy: گستاخ a saucy remark
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
saucy: گستاخ a saucy remark
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
resplendent: جذاب و پرزرق و برق she was resplen ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
downcast: غمگین. ناامید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
annotate: توضیح و پیشنهاد دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
annotate: توضیح و پیشنهاد دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sybaritic: عیاشی. آدم خوش گذران their opulent ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sybaritic: عیاشی. آدم خوش گذران their opulent ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
punctilious: دقیق و نکته سنج he was punctilious ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slapdash: بی دقت و با عجله انجام دادن He gave ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
daredevil: جسور. اهل کارهای خطرناک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let on: رازی را بر ملا کردن I’m sure he kno ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
curdle: دلمه بستن. قلمبه قلمبه شدن take car ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curdle: دلمه بستن. قلمبه قلمبه شدن take car ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pathos: ترحم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pathos: ترحم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go out on a limb: موقعیت خود را به خطر انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go out on a limb: موقعیت خود را به خطر انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pert: جذاب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
irrepressible: غیرقابل کنترل. مهارنشدنی a great sh ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
irrepressible: غیرقابل کنترل. مهارنشدنی a great sh ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inexcusable: غیر قابل تحمل. غیر قابل توجیه Matt' ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
snobbish: خودخواه the writer takes a rather s ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snobbish: خودخواه the writer takes a rather s ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
foreshadow: هشدار The revolution foreshadowed a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
upstage: حواس کسی را از فرد مهمی پرت کردن. O ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
defiant: لجباز. مخالف. اهل دعوا she was in a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
truculent: بسیار عصبانی. آماده ی دعوا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
truculent: بسیار عصبانی. آماده ی دعوا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mawkish: احساساتی افراطی که باعث شرمساری می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mawkish: احساساتی افراطی که باعث شرمساری می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sleuth: کاراگاه. detective
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sleuth: کاراگاه. detective
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hosiery: لباس کش بافت. ساپورت. جوراب بافی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hosiery: لباس کش بافت. ساپورت. جوراب بافی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tippet: شال گردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tippet: شال گردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something's gotta give: یه چیزی باید عوض بشه. همیشه که نبای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
something's gotta give: یه چیزی باید عوض بشه. همیشه که نبای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blizzard: کولاک. باد شدید همراه با برف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chintzy: خسیس. ارزان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give so credit: تقدیر از همکاری کسی. شناخت خصوصیت م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a hoot: اهمیت ندادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
flop: شکست. ناموفق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over my head: فراتر از درک. نفهمیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
over my head: فراتر از درک. نفهمیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow on sb: به تدریج چیزی را دوست داشتن I hated ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grow on sb: به تدریج چیزی را دوست داشتن I hated ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
leap of faith: ریسک کردن به امید نتیجه ی خوب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yahtzee: آره خودشه. ایول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
yahtzee: آره خودشه. ایول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drop dead: برو گمشو تنهام بذار. برو بمیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pumped: خیلی هیجان زده و علاقه مند I'm real ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prosaic: کسل کننده و عادی. جالب نبودن The re ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
neophyte: نوآموز. بی تجربه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lucid: واضح. آسان فهمیدن You must write in ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
supposition: حدس. فرضیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
supposition: حدس. فرضیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abstemious: زیادن نخوردن و آشامیدن . She is su ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
abstemious: زیادن نخوردن و آشامیدن . She is su ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mendacious: دروغگو I did not know you are so . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mendacious: دروغگو I did not know you are so . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
detriment: زیان بار he is engrossed in his wor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
conflagration: آتش سوزی There is a huge conflagrat ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
conflagration: آتش سوزی There is a huge conflagrat ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
claustrophobia: تنگنا ترس the small stuffy room had ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
conclave: جلسه ی محرمانه This conclave is too ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
conclave: جلسه ی محرمانه This conclave is too ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rhinology: دماغ شناسی This one relate to our r ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rhinology: دماغ شناسی This one relate to our r ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cul de sac: بن بست. بحث نافرجام This way leads ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dilatory: کند. بازدارنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dilatory: کند. بازدارنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
japery: لطیفه گویی. شوخی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
japery: لطیفه گویی. شوخی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
badinage: بذله گویی مزاح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
badinage: بذله گویی مزاح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
condiment: ادویه جات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
trek: سفر طولانی و پیاده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
antipodal: واقع در طرف مقابل زمین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
antipodal: واقع در طرف مقابل زمین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
guffaw: قهقه. خنده ی بلند We guffawed at wh ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
guffaw: قهقه. خنده ی بلند We guffawed at wh ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
divertissement: سرگرمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
divertissement: سرگرمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abscond: فرار از قانون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
abscond: فرار از قانون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
muckraker: افشاگر. هوچی Being a muckraker is c ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bilk: کلاه برداری government waste has bi ...
١ سال پیش