پیشنهاد‌های بهادر اسلامی (٣٣٨)

بازدید
١٣٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای چند لحظه ! . Could you guys close your eyes for a second بچه ها میتونید برای چند لحظه چشاتون رو ببندید! خلاصه ترش میشه : For a sec فُر اِ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

وقتی که گول چیزی رو میخوریم از این واژه استفاده میکنیم ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گول خوردن ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو خوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

گول چیزی رو خوردن ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو خوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اتفاقی به کسی برخوردن . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

اتفاقی به کسی برخوردن run / ran / run . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتفاقی به کسی برخوردن run / ran / run . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اتفاقی به کسی برخوردن run / ran / run . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Make sexual advances towards someone به کسی دست درازی کردن ، از کسی سوء استفاده جنسی کردن hit/hit/hit تمام شکل های هیت در جمله در زمان ها . I du ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Make sexual advances towards someone به کسی دست درازی کردن ، از کسی سوء استفاده جنسی کردن hit/hit/hit تمام شکل های هیت در جمله در زمان ها . I du ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mistake / Mistook / Mistaken Horrible mistake اشتباه وحشتناک @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گفتنش زوده ! . We use this phrase when we need more time to make a decision or judging about something وقتی ازش استفاده میکنیم که بخوایم بگیم اطلا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گفتنش خیلی زوده ! مراجعه بشه به کلمه soon to tell @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مسئله اینه ، موضوع اصلی اینه ، نکتش اینجاست که ، مهم اینه که ، اصل مطلب اینجاست که . . . @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

موضوع چیه ؟ @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

موضوع چیه ؟ @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

To go to a different place, or change the position of your body چند تا معنیش رو میگم : بعضی جاها معنی برید کنار یا برو کنار میده ، یه جاهایی معنی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بار و بندیل ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع کلمه case هست و به معنی این هم میشه : A large, rectangular container with a handle, for carrying clothes and possessions while travelling ساک د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

A large, rectangular container with a handle, for carrying clothes and possessions while travelling ساک دستی مثال : He went upstairs to pack his c ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

To fall asleep, usually briefly or when one does not intend to چرت زدن . I was so tired from staying up all night that I kept nodding off througho ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Becoming increasingly successful or becoming more successful به طور چشمگیر رشد کردن ، به طور چشمگیر موفق شدن His career is certainly on the up and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

To write down, to make note of or to pass on a message نوت یا مسیج یا پیام گذاشتن برای کسی ( معمولا وقتی که میخوایم برای کسی که در محلی حضور نداره پی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

To be absent from one's usual location in order to do or get something در محل حاضر نبودن یا حضور نداشتن ( جایی که معمولا هستیم مثل سر کار ) ؟Sorry ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به شعبه ما نمیخوری ! To be someone with the particular qualities that you find attractive به تیپ کسی خوردن ، راسته کار کسی بودن . . John is nice ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

To be someone with the particular qualities that you find attractive به تیپ کسی خوردن ، راسته کار کسی بودن . . John is nice, But he is not really ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

To be someone with the particular qualities that you find attractive به تیپ کسی خوردن ، راسته کار کسی بودن . . John is nice, But he is not really ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یه جا هست تایپ ، معنی به تیپ کسی خوردن یا سلیقه دلخواه کسی بودن میده !You are not my type به شعبه ما نمیخوری ! To be someone with the particular ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مجدد به کسی زنگ زدن : کسی که تازه داشتیم باهاش صحبت می کردیم . @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

The lowest possible level مثال : They were selling the goods at rock - bottom prices کالاها رو با کمترین قیمت میفروختن . @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

It is a common phrase in every day speaking and it means there is no problem or everything is right ?Should I call him again . No, we're good دوبا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

having a sweet, pleasant smell Sweet scented flowers گل های خوش بو یا خوش عطر @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

having a sweet, pleasant smell Sweet scented flowers گل های خوش بو یا خوش عطر Synonym : sweet scented @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک ضرب المثل انگلیسی هست به معنیه : ذخیره کن برای روز مبادا. جمع کن واسه روز مبادا . پس انداز کن واسه روز مبادا یا روز سختت ( توی تمام جملات منظور ...

پیشنهاد
٤

بهترین معادل در فارسی : پول که علف خرس نیست It is a common proverb and it means it isn't easy to get money @لَنگویچ

پیشنهاد
٦

It is a proverb and the meaning in Persian language is something like that تمام وقت و انرژی رو صرف یه چیز نکن، مثل این میمونه که بری توی بورس و تم ...

پیشنهاد
٠

Don't judge something by the outside appearance از روی ظاهر چیزی رو قضاوت نکنیم . از روی ظاهر یه چیز، واسه خودمون نبریم و بدوزیم. @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

✅ Very cold Adjust the temperature for freezing دما رو روی خیلی سرد تنظیم کنید @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

✅ very funny The things he does are sometimes hilarious بعضی اوقات کارایی که انجام میده خیلی خنده دار یا مضحکه. @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

✅ Very lazy . You shouldn't be so indolent نباید انقدر تنبل باشی ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

:To persuade someone to not do something کسی رو از کاری منصرف یا دلسرد کردن یا بازداشتن : I tried to dissuade her from leaving سعی کردم از رفتن من ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

To prevent someone from doing something کسی رو از کاری منصرف کردن، دلسرد کردن، بازداشتن Synonym : Dissuade . High prices deterring young people fr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Be or Get Caught it means to get involved in an bad situation . I got caught in a heavy traffic توی یه ترافیک سنگین گیر افتادم . @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Stand or Hold one's ground is an idiom and it means to stand on your position or not to change your opinion in an argument :For example The soldi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Stand or Hold one's ground is an idiom and it means to stand on your position or not to change your opinion in an argument :For example The soldi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Stand or Hold one's ground is an idiom and it means to stand on your position or not to change your opinion in an argument :For example The soldi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Stand or Hold one's ground is an idiom and it means to stand on your position or not to change your opinion in an argument :For example The soldi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

کِلاب ! فیلم Fight Club : Fight Club is a 1999 American film directed by David Fincher and starring Brad Pitt, Edward Norton, and Helena Bonham Car ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

A firm hand it is an idiom and if someone needs a firm hand they need to be controlled in a strict way بزور کنترل کردن، به سختی کنترل کردن یا کسی رو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

To be careful of, or give attention to something یه جاهایی هست مایند معنی مراقب چیزی بودن میده برای مثال : Mind that nox , the bottom isn't very s ...