پیشنهادهای علی سیریزی (٣,٦٠٢)
"یز" ( yaz ) ، و در زبانِ اوستا به معنی پرستش و این یک نام کهن ایرانی زرتشتی برای دختران نیز می باشد
یَسنَه یا یسن، در اوستابه معنیِ نیایش آمده این نام از ریشهٔ ایرانی "یز" ( yaz ) ، و در زبانِ اوستا به معنی پرستش و این یک نام کهن ایرانی زرتشتی برای ...
یسن یا یَسنَه، در اوستابه معنیِ نیایش آمده این نام از ریشهٔ ایرانی "یز" ( yaz ) ، و در زبانِ اوستا به معنی پرستش و این یک نام کهن ایرانی زرتشتی برای ...
یَشت هم ریشه واژهٔ یسن به چم یا معنای پرستش و نیایش است. یشت ها سرودهایی ویژه مهر، ناهید، تیشتر و غیره هستند. یشت ها دارای قدمت یکسان نیستند
میدیوزَرِیم ) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل وپنجمین روز از اول سال که در آن آسمان آفریده شد. چهره اول از گهنبار بانام میدیوزَرٍم که ...
چهره اول، میدیوزَرٍم که از روز" خیر" تا "دی به مهر" از ماه اردیبهشت یعنی دهم تا چهاردهم اردیبهشت می باشد و مربوط به آفرینش آسمان است
گاه انبار یا گهنبار به مجموعه جشنهای شش روزه ای گفته می شود که به باور زرتشتیان خداوند، دنیا را در این شش روز آفرید ه ، این نام از دو واژه"گاه" و "ان ...
گاه انبار یا گهنبار به مجموعه جشنهای شش روزه ای گفته می شود که به باور زرتشتیان خداوند، دنیا را در این شش روز آفریده، این نام از دو واژه"گاه"و "انبار ...
( در گویش مردم شهر سیریز ) نازه گیر
( در گویش مردم شهر سیریز ) نازه است
( در گویش مردم شهر سیریز ) ناخن
( در گویش مردم شهر سیریز ) ناخن گیر
( در گویش مردم شهر سیریز ) کیسه گویند
( در گویش مردم شهر سیریز ) جیب
( در گویش مردم شهر سیریز ) شغال است
( در گویش مردم شهر سیریز ) توره
( در گویش مردم شهر سیریز ) شوپر می باشد
( در گویش مردم شهر سیریز ) خفاش
( در گویش مردم شهر سیریز ) به جغد، شوکور گویند.
( در گویش مردم شهر سیریز ) شو کور
( در گویش مردم شهر سیریز ) پرچرک
( در گویش مردم شهر سیریز ) کثیف
( در گویش مردم شهر سیریز ) کلوج می باشد.
( در گویش مردم شهر سیریز ) فک می باشد
زُرِتُو ( در گویش مردم شهر سیریز ) تگرگ می باشد.
( در گویش شهر سیریز ) زُرِتُو
( در گویش شهر سیریز ) به روسری ، لچک گویند
( در گویش شهر سیریز ) لچک
( در گویش شهر سیریز ) گروپ گویند
( در گویش شهر سیریز ) به لامپ گویند
( در گویش شهر سیریز ) مارمولک
( در گویش شهر سیریز ) کله پک
( در گویش شهر سیریز ) ناودان
( در گویش شهر سیریز ) پله ، پلکان
( در گویش شهر سیریز ) پرستو
( در گویش شهر سیریز ) اسپریچ گویند و مراد یک اتاق کوچک در انتهای اتاق اصلی ( ( انباری درونی اتاق ) )
( در گویش شهر سیریز ) سی سه لا لنگ ، که عامیانه آن سیسالنگ یا سیسالنگو
خِزخِزو ( در گویش شهر سیریز ) به سُرسُره گویند.
درب نیمه باز
( در گویش شهر سیریز ) خِزخِزو گویند
( در گویش شهر سیریز ) به مدادتراش گویند
( در گویش شهر سیریز ) لباس کوب
( در گویش شهر سیریز ) اسکورو گویند
در قدیم جهت شستن لباس از ابزاری استفاده می گردیده که به آن لباس کوب می گفتند.
( در گویش شهر سیریز ) به مرغ کوچک اهلی
( در گویش شهر سیریز ) به عنکبوت گویند
( در گویش شهر سیریز ) کارباف یا عامیانه آن کاربافو است.
( در گویش شهر سیریز ) به قنداق گویند
( در گویش شهر سیریز ) پیچو
مالک آسیاب قدیمی که بر اثر سیل ویران شد. مبارزی که آبرو و افتخار سیریز بود