دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١١٢,٦٣١
رتبه در دیکشنری
٤٧
لایک
١١,٥٣٥
دیسلایک
١,٣٦٣
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
فرهنگ نشر نو: ۱. عقب نشینی کردن، پس کشیدن ۲. رونق خود را از دست دادن، جای خود را به دیگری دادن
١ روز پیش
٠
فرهنگ نشر نو: ۱. عقب نشینی کردن، پس کشیدن ۲. رونق خود را از دست دادن، جای خود را به دیگری دادن
٤ روز پیش
٠
فرهنگ نشر نو ۱. مادهٔ محترقه، مادهٔ ناریه/ انفجاری، احتراقی/ قابل انفجار، قابل احتراق ۲. جنجال برانگیز/ شدید، حاد
٥ روز پیش
٠
به بیان کلی به طور کلی
٥ روز پیش
٠
اقدامات قاطع
جدیدترین ترجمهها
٢ سال پیش
Provisionally, while the investigation is completed, the employee concerned has been suspended from his job.
١
در حالی که تحقیقات تکمیل شده، کارمند مربوطه موقتاً از کارش تعلیق شده است.
٢ سال پیش
Chelsea have provisionally agreed a four - year deal with AC Milan striker Andriy Shevchenko, to the Mail.
١
به گزارش میل، چلسی موقتاً با قراردادی چهارساله با مهاجم آث میلان، آندری شوچنکو، تؤافق کرده است.
٢ سال پیش
Leader AS Roma stayed provisionally six points clear at the top of the Italian Serie A.
١
آث رم ِ پیشتاز موقتاً با شش امتیاز بیشتر در رأس سری آ ایتالیا ایستاد.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.