پیشنهادهای علی رسولی (٢٤٥)
باغ داغ گرد باد داغ باد سوزان
گرد باد تَف باد
سست ناتوان نیازمند
می کنید انجام می دهید عمل می کنید
نم شب تری شب رطوبت شب
درسنجش با دیگران ، در برآورد، در وراندازی، برابریابی، اندازه گیری، فرا سنجی، هم سنجی
حاصل خیز بارور پرمیوه پرمحصول
برداشت شده
برگرفته از
پذیرش باورداشت راست پنداشتن
پایدار کردن استوار نمودن
جستن به دست آوردن خواستن، باز جستن، ستاندن، فراخواندن
بدست آوردن فراهم کردن گردآوری کردن اندوختن ،
به دست آوردن انجام دادن
تباه کردن نابود کردن از میان برداشتن از بین بردن
ویران کردن از میان برداشتن نابود ردن از بین بردن نیست کردن
از میان برداشتن نابود کردن نیست کردن
وانمود نشان دادن نمایش دادن ریا کاری کردن
ریا تظاهر نمایش
دهش بخشش پاداش صدقه
دهش بخشش بهره
بخشیدن آمرزیدن بخشش گذشت
فراخ بخشش، در بر گیرنده فراگیر در بخشش} گشایش دهنده، فراخ دهنده
این واژه آموخته نیست بله آمخته به معنای خوگر شده و خوی گرفته هست عائت رده رام شده
با حکمت فرزانه درست کار و درست گفتار دنا دانشمند
تکه تکه کن آنان را
تا آرامش گیرد
بی گمان باور کردن
پس آنگاه که
دگرگون شدن
درنگ کرد ماند پایید مکث کرد
درنگ کردن
یاری پشتیبانی طرفداری
بی گمان همانا هرآیینه
ممد کن ما را یاری کن ما را پیروز گردان ما را
افرغ فعل امر از ریشه افرغ یُفرغ به معنای بریز
پدیدار آشکار پیدا
دیدار رویارو شدن
حَذَر: پرهیز، گرختن، ترس
سرزمین خانه و کاشانه دیار در عربی جمع دار است به معنای خانه ها شهر و محل سکونت
از برای
سوره به بخشی مشخص یا به زبان فارسی بخشی شناخت پذیر از قرآن گفته می شود
بی ترس شدن بی دهشت شدن
تباه کننده ویران کننده مفسد خراب کننده
تباه کار تباه کننده خراب کار ویران کننده
خیر عربی: در فارسی به معنای خوبی، پسندیده ، دارایی و ثروت و غیره می آید. ان تر ک خیرا الوصیةللوالدین. . .
مراسم جمع رسم است که معادل فارسی رسم همان آیین است
به نیکویی به شایستگی به خوبی به خوشی
سرآمد هنگام مهلت فرصت
گماشتگی پذیرفته شده گماشتگی پذیرفته شده