افشین گلچین - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a bunch of: بسیاری از. . . . . مقدارزیادی از. . ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

so much as: به حدی که. . . . . . ان قدر که. . . ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

likely: به احتمال زیاد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

being: بودن, ماندن, شدن, زیستن, وجود داشتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave in: گذاشتن در

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuous: کلمه که به nuous ختم می شود Nuous ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

methylcobalamin: ویتامین موجود در غذاهای با منشاء حی ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earlier than: زودتر از

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off middle: ازوسط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he who: کسی که. . . . . اونی که

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over here: over here یعنی در اینجا. . . . . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's gone bad: خراب شده. . . . بد شده. . . . . . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polarising: دوقطبی ساختن. . . . بصورت متضاد در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

would: کاربرد اول : زمان گذشته فعل vill در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in quite: به صورت کامل. . . . در کل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bathrock: حوله حمام پالتویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it just so happens that: فقط همین جوری ( شانسی ) اتفاقی شد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if: اگر در وسط جمله بیاید معنی. . . . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the latest: در جدیدترین. . . . .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get response: جواب گرفتن. . . . . باز گردانی. . . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

OF: علامت کسره ( کسره ی ربط ) وقتی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for another: دیگر . . . بیشتر. . . . . مجدد . . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

with: دربارۀ؛ درموردِ؛ در خصوصِ؛ راجع به.

١ سال پیش

مدال‌های افشین گلچین