پیشنهادهای امیر گنجی (٢٧٤)
نام قدیم ابراهیم آباد قزوین، تپه ای نزدیک این دهستان با همین نام وجود دارد.
قلتک در زبان تاتی
گربه، در گویش تاتی
صحرا=چول ( بیابان ) و معنی دیگر صحرا=پس فردا در گویش تاتی
در گویش تاتی ازیره یا ازیرا به معنی دیروز است.
گویش تاتی گرگ، برگ
Chilea، جوجه در گویش تاتی
در گویش تاتی ( پایین ) به جیرا ( بیا پایین )
در گویش تاتی یعنی فردا
در گویش تاتی بشقاب را گویند.
در گویش تاتی ( dim ) صورت و چهره را گویند
در گویش تاتی جوراب را گویند.
در گویش تاتی به روباه ( لوآس ) میگویند.
در گویش تاتی ( اسبه ) یعنی سگ.
درگویش تاتی ( karka_کرک ) به مرغ میگویند.
درگویش تاتی ( شو ) به شب و شوهر گویند. البته در تلفظ متفاوت.
در گویش تاتی به دیس یا سینی گرد بزرگ مجمع گفته میشود.
در گویش تاتی لباس و جامه ( البسه ) را گویند
در گویش تاتی به کت و بالاپوش قبا گفته میشود.
پابش، درگویش تاتی یعنی پاشو
در گویش تاتی به پیرآهن شَوی میگویند.
درگویش تاتی به کفش موجَه میگویند.
در گویش تاتی رَز به باغ گفته میشود.
در گویش تاتی پیلَّه میشود بزرگ.
در گویش تاتی چَمن نوعی علف است و چِمن یعنی فحش، دشنام.
در گویش تاتی فَن به شیوه، روش گویند و فِن به مقعد، کون گویند.
درگویش تاتی اوشین یعنی بشین.
در گویش تاتی هم به در ( بر ) میگویند هم به بیل.
در گویش تاتی به عروس ویه میگویند.
در گویش تاتی ( کُر ) به آلت تناسلی جنس نر گویند.
در گویش تاتی به باد ( وا ) گفته میشود.
پِکَت در گویش تاتی یعنی افتاد.
در گویش تاتی اَزیرا، اَزیره، یعنی دیروز.
در گویش تاتی ایج معنی زادگاه میدهد. کوآ ایجِ ( کجایی هست؟ )
در گویش تاتی پَرِن یعنی جلو.
در گویش تاتی cho یعنی شایعه وchoo به چوب گفته میشود.
در گویش تاتی چوا یعنی گوسفند
در گویش تاتی هَنی به دیگه گویند. هَنی چه=دیگه چی.
درگویش تاتی وات یعنی گفتن.
درگویش تاتی زواِن به زبان گویند
در گویش تاتی وَشت به معنی دوید و فرار کرد است. وَزه=میدود، فرار میکند.
در گویش تاتی به چاقو چفتک گفته میشود.
در گویش تاتی ماچی یَه به سگ ماده میگویند.
در گویش تاتی نیز به لحاف دوآج گویند.
در گویش تاتی یعنی بخواب، خوتِه=خوابیده
در گویش تاتی اوندار=پیدا کن
در گویش تاتی اَذِن=اذان
در گویش تاتی ذیل به متفوع پرندگان گفته میشود.
در گویش تاتی یعنی کیه.
در گویش تاتی دَرزِن به سوزن گفته میشود.