تاریخ
١٨ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

Law: drafters’ intent

تاریخ
١٨ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

این واژه از زبان فرانسوی به حقوق بین الملل سرایت کرده است و بمعنای ''اقدامات و یا صورت و مشروح اهداف تصویب یک معاهده'' است که معمولا در دسترس عموم نی ...

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

Law: preparatory works

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

آفریدگار ( مثلا در ترکیب های دادار دادگستر، دادار نیک اندیش )

پیشنهاد
٠

hearing a claim البته باید توجه داشت که جهت رسیدگی، یک دعوی باید هم به لحاظ شکلی ( procedural/ jurisdictional ) و هم ماهوی ( substantive/ evidentiary ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

حقوق: در ترکیب هایی مانند ''بار اثباتی'' و ''بار اقناعی'' قابل رصد است. در حقوق مدنی ( Civil Law ) و عرفی ( Common Law ) ، و همچنین فقه اسلامی ( Isla ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

persuasive authority

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

probative force evidentiary weight evidentiary value

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

Mutual Nullification

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

حقوق: اسقاط حق بتراضی طرفین

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

حقوق: اکراه و اجبار دو انگاره متفاوت هستند. حقوق کیفری عرفی اکراه را از عوامل مانع مجازات میداند چراکه انسان در وضعیت اکراهی رضایت ندارد و فعل را با ...

پیشنهاد
٠

Supervening Cause Over Direct Perpetration

پیشنهاد
٠

Superior Cause Over Direct Perpetration Superior Cause Over Direct Perpetrator

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

مأمن، مأوا، مَفَر

پیشنهاد
٠

Economic Disruptors Punishment Act

پیشنهاد
٠

Criminal behavior; Criminal Conduct; Act of Crime

پیشنهاد
٠

Law on Punishment of Economic Disruptors

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

compoundable crimes جرائم قابل گذشت ( که میتوان در مورد مجازات آنها گذشت remission یا مصالحه compromise یا آزادی مشروط probate & parole کرد. )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Expatriation # Repatriation

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in toto or pro tanto تمامأ یا جزیأ

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حقوق ( واژه پرکاربرد ) revocable divorce طلاق رُجعی revocable contract عقد جائز revocable documentary credit اعتبارات اسنادی برگشت پذیر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حقوق: فسخ revocation of probation لغو تعلیق مجازات

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

واژه Probate بطور کلی بمعنای ''تایید'' است و مشتق شده و قابل رصد در واژگان حقوقی متعدد است. بطور نمونه ببینید: Grant of Probate گواهی انحصار وراثت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

incendiary remarks سخنان تحریک آمیز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حقوق معتنابه: قابل توجه ( مثلا زمان معتنابهی از تصویب آن قانون گذشته است. ) مبتلابه: فراگیر ( مثلا منافع عمومی از موضوعات مبتلابه در حقوق اقتصادی اس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه حقوقی: دارای اثر قانونی، جاری، مجری، نافذ ترکیب ''جاری و ساری'' در نوشته های حقوقی رایج است و بمعنای قانونی است که ''قُوَتِ قانونی یافته و مجری' ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه حقوقی بمعنای غیرمعمول، نامتعارَف، . . . ''شاذ'' در اصل واژه فقهی است و از آنجا به دامن علم حقوق و گفتمان عمومی سرایت کرده است. به هر تقدیر، ''ش ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه قدرت بیان خوبی داره. . . کاریزمای کلماتش بالاست. . . کلام نافذی داره. . .

پیشنهاد
٠

مراد از ''استصوابی''، انجام امور برا اساس ''صوابدید'' یا ''صلاحدید'' مقام اداری است؛ که در حقوق اداری می توان آن را معادل discretionary competence دا ...

پیشنهاد
٠

وفق نظریه برخی حقوقدانان، نظارت شورای نگهبان قانون اساسی ایران سه قسم است: استصوابی، استطلاعی و انضباطی. فارغ از صحت یا خلط آن، امکان یا امتناع آن، ک ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دو معنی از 'مهراد' با دو تلفظ قابل افاده است. مَه راد = جوان زیباروی مِه راد = جوان بخشنده باری، بنظر میرسد ''مَه'' بر ای اسم دختر زیبنده تر است: م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کذایی چندوجهی است؛ به دیگر معنا، وابنته به کانتکست است. مانند جلسه/حکم/قرار/دادگاه کذایی و غیره. به چنین واژگانی که بیش از یک معنا را متبادر می کنند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان فارسی، پیشوند "آ" متضاد می سازد. نوش: مرگ مثلا در کلمه نوشدارو/ أنوش: نام ایرانی بمعنی نامیرا کنده: خالی از چیزی/ آکنده: پر از چیزی همچنین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سنجه حقوقی نگریستن analyze from a legal perspective

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

متعصبانه ( مثلا در عبارت رفتارهای متصلب و نژادپرستانه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

گفتار یا اقدامی که موجب تنزل شأن، جایگاه یا حیثیت فرد شود؛ کسر شأن؛ تحقیرآمیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

منافقانه، انشقاق آمیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لیست کردن: تهیه صورت اسامی؛ در صف و نوبت قرار دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستاویز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعیدتر [مثال: اینکه با این سی وی بتونی از دانشگاه اسکالرشیپ بگیری، بعید بلکه ابعد بنظر میرسد. ] معادل انگلیسی far - fetched, far - reaching

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

[حقوق] قُصور، کوتاهی در انجام تکلیف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بلحاظ واژگانی، عوض و معوض شبیه ثمن و مثمن است.

١