revocable

/ˈrevəkəbl̩//ˈrevəkəbl̩/

معنی: قابل فسخ، ابطال پذیر
معانی دیگر: فسخ شدنی یا کردنی، باطل کردنی، الغاپذیر، قابل فس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: revocably (adv.), revocability (n.)
• : تعریف: capable of being canceled, withdrawn, or annulled.
متضاد: irrevocable

جمله های نمونه

1. A Credit may be either revocable or irrevocable.
[ترجمه گوگل]اعتبار ممکن است قابل فسخ یا غیر قابل برگشت باشد
[ترجمه ترگمان]یک اعتبار می تواند یا revocable باشد یا برگشت ناپذیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An revocable credit is one that its commitments can be altered or even cancelled without consulting with the beneficiary.
[ترجمه گوگل]اعتبار قابل برگشت اعتباری است که تعهدات آن می تواند بدون مشورت با ذینفع تغییر یا حتی لغو شود
[ترجمه ترگمان]اعتبار اهرمی موردی است که تعهدات آن می تواند بدون مشورت با ذی نفع، تغییر یا حتی لغو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We confirm that it is opened as revocable documentary.
[ترجمه گوگل]تأیید می‌کنیم که به‌عنوان مستند قابل فسخ باز شده است
[ترجمه ترگمان]ما تایید می کنیم که این فیلم به عنوان یک فیلم مستند باز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Revocable letter of credit which can not be changed.
[ترجمه گوگل]اعتبار اسنادی قابل فسخ که قابل تغییر نیست
[ترجمه ترگمان]این نامه اعتباری است که نمی تواند تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was a privilege revocable at any time on whim of the authorities.
[ترجمه گوگل]این امتیازی بود که در هر زمان به میل مقامات قابل لغو بود
[ترجمه ترگمان]این امتیازی بود که در هر زمان تحت فرمان مقامات به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A revocable letter of credit is inadvisable as it carries many risks for the exporter.
[ترجمه گوگل]اعتبار اسنادی قابل فسخ توصیه نمی شود زیرا خطرات زیادی را برای صادرکننده به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]یک نامه اعتباری از اعتبار درست نیست چون خطرات زیادی برای صادر کننده به همراه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any payments are discretionary, non - binding and revocable for future years.
[ترجمه گوگل]هر گونه پرداختی اختیاری، غیر الزام آور و قابل فسخ برای سال های آینده است
[ترجمه ترگمان]هر گونه پرداختی اختیاری، non و revocable برای سال های آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A revocable trust is one in which assets are owned by the trustee, but the settlor reserves a power of revocation.
[ترجمه گوگل]تراست قابل فسخ، تراستی است که در آن دارایی ها متعلق به امین است، اما تسویه کننده قدرت ابطال را برای خود محفوظ می دارد
[ترجمه ترگمان]یک تراست revocable است که در آن دارایی های متعلق به امانت است، اما the قدرت لغو را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Create a revocable trust and fund it with the assets in your estate.
[ترجمه گوگل]یک اعتماد قابل فسخ ایجاد کنید و آن را با دارایی های موجود در دارایی خود تأمین کنید
[ترجمه ترگمان]یک صندوق امانی ایجاد کنید و آن را با دارایی خود در ملک تان تامین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The appointment is revocable at any time, notwithstanding the claim to contractual payment.
[ترجمه گوگل]انتصاب در هر زمان قابل فسخ است، صرف نظر از ادعای پرداخت قراردادی
[ترجمه ترگمان]در هر زمان، با وجود ادعای پرداخت قراردادی، این انتصاب به تعویق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If Revocable, by whom is Trust Revocable or Amendable?
[ترجمه گوگل]اگر قابل ابطال باشد، اعتماد توسط چه کسی قابل لغو یا اصلاح است؟
[ترجمه ترگمان]اگر revocable، از طرف چه کسی به revocable یا amendable اعتماد دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any conflicting designations of the assets in your Account by will, revocable living trust or any other instrument.
[ترجمه گوگل]هر گونه تعارض دارایی های موجود در حساب شما توسط وصیت نامه، اعتماد زنده قابل فسخ یا هر ابزار دیگری
[ترجمه ترگمان]هر کد متضاد از دارایی ها در حساب شما با اراده، revocable، اعتماد به زندگی و یا هر ابزار دیگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus, some people choose to set up a trust (often called a revocable living trust), a legal entity to which a person can assign all of their assets while they are alive.
[ترجمه گوگل]بنابراین، برخی از افراد یک تراست (که اغلب به آن تراست زنده قابل فسخ می گویند) را انتخاب می کنند، یک نهاد حقوقی که یک شخص می تواند تمام دارایی های خود را تا زمانی که زنده است به آن واگذار کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برخی افراد تصمیم می گیرند که اعتماد (که اغلب به نام \"اعتماد زنده\" نامیده می شوند)، یک نهاد قانونی که فرد می تواند تمام دارایی های خود را در حالی که زنده هستند اختصاص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Did you buy anything this year that needs to be transferred to your revocable living trust?
[ترجمه گوگل]آیا امسال چیزی خریدید که باید به تراست زندگی قابل فسخ شما منتقل شود؟
[ترجمه ترگمان]امسال چیزی خریدی که باید به اعتماد زنده your منتقل بشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If a credit is opened without the word " irrevocable ", it can be considered revocable.
[ترجمه گوگل]اگر اعتباری بدون کلمه «غیرقابل برگشت» گشایش شود، می توان آن را قابل برگشت دانست
[ترجمه ترگمان]اگر یک اعتبار بدون کلمه \"برگشت ناپذیر\" باز شود، می توان آن را revocable دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل فسخ (صفت)
revocable, terminable

ابطال پذیر (صفت)
revocable

تخصصی

[حقوق] قابل فسخ، قابل برگشت، قابل لغو

انگلیسی به انگلیسی

• can be revoked, can be canceled, can be annulled, retractable

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : revoke
✅️ اسم ( noun ) : revocation / revocability
✅️ صفت ( adjective ) : revocable / revocatory
✅️ قید ( adverb ) : _
قابل برگشت

بپرس