پیشنهادهای محمد سید (٢٣٧)
یه جای تابلو!
اگه به صورت استفهام انکاری باشه: می ذارم توی خماری اش بمونی
بگیرش! بگیر!
بگیرش!
لحظه به لحظه
بستن، بستن به چیزی، بستن به جایی
بعضی جاها: صدای خس خس دادن
مادر روحانی ( بر وزن پدر روحانی و خواهر روحانی )
منصرف شدن
دل به دریا بزن
عامل خارجی، عنصر خارجی
سبد هم می تونه معنی بده
اهمیت به سلامت خود
فیش هم بهش می گن. فیش هدفون. یا همون سوکت
آقازاده
مایۀ خرسندی من بود.
فلان چیز رو چشم بسته قبولش دارم
بیا دیگه این بحث رو ادامه ندیم
نوتیفیکیشن خبری ( فارسی را پاس بداریم ولی وقتی نمی شه شوتش کنیم lol )
فوتبال: شوت برق آسا
مجروح بدحال
لطف متقابل
دنبال یه سراب قشنگ هستی که هیچ وقت بهش نمی رسی
حرف حساب، جواب نداره
گزارش اختصاصی ( در روزنامه و اینا )
متن قرارداد
لفظ بازی
حس کنی بهت بها داده نشده
brittle می تونه معادل نزدیکی بهش باشه
ندیمه ( بیشتر برای بافت های تاریخی )
جشن معارفه
برآیند
جلوه نمایی
تو هم که به هیچ دردی نمی خوری.
ادایی بودن ادا در آوردن این آدمای ادایی ( فیک )
ترکیب برنده
مامانِ شیرزن
یه چیزی تو مایه های �اشترودل�
صدِ خودتو بذار وسط، نهایت تلاشت رو بکن
بحث روز شد
معمولاً به دورۀ نوجوونی می گن که مثلاً صدات دورگه ست، یا موهات رو نه می تونی کوتاه کنی نه بلند کنی. پیشنهاد من: می شه گفت �دورۀ ناجور بلوغ� یا �دورۀ ...
دخالت گرانه
اتاقی که تلویزیون توشه، بعضی وقتا هم به اتاقی که کتابخونه توشه می گن
به صورت معکوس هم می شه ترجمه کرد: I play along ساز مخالف نمی زنم. یا: باهاتون راه میام
سمبوسه
جنگ روانی هم می تونه معنی بده. مخصوصاً توی متون ورزشی
پرونده ش بسته شده
formality شاید بعضی جاها �رعایت اصول� هم به ترجمه تون بشینه.
اگه خرابکاری کنید، بیشتر طول می کشه
مسئله ی مرگ و زندگی