پیشنهاد‌های سید محراب میرکریمی (٣٧,٠٩١)

بازدید
١٧,٣٠٣
پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

پیشنهاد
١

✍ when it rains, it pours ✅ پشت سر هم بد بیاری آوردن ✅ قوز بالای قوز شدن ✅ چو بد آید، هر چه آید بد شود ✅ از در و دیوار باریدن ( اتفاقات بد ) ✅ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : sneak ✅️ اسم ( noun ) : sneak / sneakiness ✅️ صفت ( adjective ) : sneaky / s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : sneak ✅️ اسم ( noun ) : sneak / sneakiness ✅️ صفت ( adjective ) : sneaky / s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : sneak ✅️ اسم ( noun ) : sneak / sneakiness ✅️ صفت ( adjective ) : sneaky / s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : sneak ✅️ اسم ( noun ) : sneak / sneakiness ✅️ صفت ( adjective ) : sneaky / s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : sneak ✅️ اسم ( noun ) : sneak / sneakiness ✅️ صفت ( adjective ) : sneaky / s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : sneak ✅️ اسم ( noun ) : sneak / sneakiness ✅️ صفت ( adjective ) : sneaky / s ...

پیشنهاد
١

cut your coat according to your cloth

پیشنهاد
١

To cut one's coat according to one's cloth

پیشنهاد
١

cut your coat according to your cloth

پیشنهاد
١

cut your coat according to your cloth

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to hold still

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

hold still

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

hold still

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

hold still

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با یه مثالِ فان این اصطلاح رو بیاموزید: I thought I could outsmart the vending machine and get two snacks for the price of one, but the machine was ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حریف من نمیشی!

پیشنهاد
١

pray on one's mind مثال: The upcoming exam has been preying on my mind, making it difficult to focus on anything else.

پیشنهاد
٢

pray on one's mind مثال: The upcoming exam has been preying on my mind, making it difficult to focus on anything else.

پیشنهاد
١

pray on one's mind مثال: The upcoming exam has been preying on my mind, making it difficult to focus on anything else.

پیشنهاد
١

pray on one's mind مثال: The upcoming exam has been preying on my mind, making it difficult to focus on anything else.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ذهن و فکر کسی را مشغول کردن مثال: The upcoming exam has been preying on my mind, making it difficult to focus on anything else.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ذهن و فکر کسی را مشغول کردن مثال: The upcoming exam has been preying on my mind, making it difficult to focus on anything else.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ذهن و فکر کسی را مشغول کردن مثال: The upcoming exam has been preying on my mind, making it difficult to focus on anything else.

پیشنهاد
١

stop bugging me

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

هی موی دماغ من نشو!

پیشنهاد
١

bug someone

پیشنهاد
٢

( کسی را ) سیاه و کبود کردن

پیشنهاد
١

beat somebody black and blue

پیشنهاد
١

( کسی را ) سیاه و کبود کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( کسی را ) سیاه و کبود کردن

پیشنهاد
١

to be beaten black and blue

پیشنهاد
١

beat somebody black and blue

پیشنهاد
١

to be after someone's blood

پیشنهاد
٢

به خون کسی تشنه بودن

پیشنهاد
١

به خون کسی تشنه بودن

پیشنهاد
١

به خون کسی تشنه بودن

پیشنهاد
١

به خون کسی تشنه بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به خون کسی تشنه بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به خون کسی تشنه بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : exploit ✅️ اسم ( noun ) : exploit / exploitation / exploiter ✅️ صفت ( adjec ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : exploit ✅️ اسم ( noun ) : exploit / exploitation / exploiter ✅️ صفت ( adjec ...