اسم پسر فارسی - صفحه 17
ترکیب دو اسم محمد و ساسان ( ستوده و درویش )، از نام های مرکب، ا محمّد و ساسان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد سهراب
ترکیب دو اسم محمد و سهراب ( ستوده و دارنده آب و رنگ سرخ )، از نام های مرکب، ا محمّد و سهراب
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد سهند
ترکیب دو اسم محمد و سهند ( ستوده و محکم )، از نام های مرکب، ا محمّد و سهند
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد سورنا
ترکیب دو اسم محمد و سورنا ( ستوده و سورن )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شاهرخ
ترکیب دو اسم محمد و شاهرخ ( ستوده و شاه سیما )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و شاهرخ
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شایگان
ترکیب دو اسم محمد و شایگان ( ستوده و سزاوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شایگان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شهرام
ترکیب دو اسم محمد و شهرام ( ستوده و مطیع شاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهرام
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شهروز
ترکیب دو اسم محمد و شهروز ( ستوده و پادشاه روزگار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهروز
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شهیار
ترکیب دو اسم محمد و شهیار ( ستوده و مونس شاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهیار
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرزان
ترکیب دو اسم محمد فرزان ( ستوده و خردمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرساد
ترکیب دو اسم محمد و فرساد ( ستوده و حکیم )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و فرساد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرشاد
ترکیب دو اسم محمد و فرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، محمّد و فرشاد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرشید
ترکیب دو اسم محمد و فرشید ( ستوده و شکوه خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرشید
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فیروز
ترکیب دو اسم محمد و فیروز ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فیروز
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد ماکان
ترکیب دو اسم محمد و ماکان ( ستوده و شجاع )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد مهر
ترکیب دو اسم محمد و مهر ( ستوده و خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهر
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی محمد میرزا
ترکیب دو اسم محمد و میرزا ( ستوده و شاهزاده )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد هامان
ترکیب دو اسم محمد و هامان ( ستوده و مشهور )، از نام های مرکب، ا محمّد و هامان
پسر
فارسی، عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محمد همایون
ترکیب دو اسم محمد و همایون ( ستوده و خجسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و همایون
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد هومان
ترکیب دو اسم محمد و هومان ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد هومن
ترکیب دو اسم محمد و هومن ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومن
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد کامران
ترکیب دو اسم محمد و کامران ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و کامران
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد کیهان
ترکیب دو اسم محمد و کیهان ( ستوده و جهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیهان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی محمدآبتین
ترکیب دو اسم محمد و آبتین ( ستوده و انسان نیکوکار )
پسر
فارسی، عربی محمدآدرین
ترکیب دو اسم محمد و آدرین ( ستوده و زیباروی )
پسر
فارسی، عربی محمدآرسام
ترکیب دو اسم محمد و آرسام ( ستوده و نیرومند )
پسر
فارسی، عربی محمدباراد
ترکیب دو اسم محمد باراد ( ستوده و جوانمرد )
پسر
فارسی، عربی محمدرامان
ترکیب دو اسم محمد و رامان ( ستوده و شاد )
پسر
فارسی، عربی محمدسامیار
ترکیب دو اسم محمد و سامیار ( ستوده و یاور آتش )
پسر
فارسی، عربی محمدسردار
ترکیب دو اسم محمد و سردار ( ستوده و رهبر )
پسر
فارسی، عربی محمدمازیار
ترکیب دو اسم محمد و مازیار ( ستوده و صاحب کوهستان )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدهیرسا
ترکیب دو اسم محمد و هیرسا ( ستوده و پرهیزگار )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدکارن
ترکیب دو اسم محمد و کارن ( ستوده و جنگجو )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدکاوه
ترکیب دو اسم محمد و کاوه ( ستوده و از شخصیت های شاهنامه )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدکسری
ترکیب دو اسم محمد و کسری ( ستوده و خسرو )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدیاسان
ترکیب دو اسم محمد و یاسان ( ستوده و نام یکی از پیغمبران باستانی ایران )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی مدریک
پسر تیز هوش، انسان فهیم، کسی که درک می کند
پسر
فارسی مردان شه
شاه مردان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر شیرین و خسروپرویز پادشاه ساسانی
پسر
فارسی مردتیا
بزرگ مرد
پسر
فارسی مردو
از شخصیتهای شاهنامه، نام باغبان خسروپرویز پادشاه ساسانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن مسباد
از نامهای دوران هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن منوشچهر
منوچهر
پسر
فارسی مهابد
بزرگ
پسر
فارسی مهدی پارسا
ترکیب دو اسم مهدی پارسا ( هدایت شده و پاکدامن )، از نام های مرکب، مهدی و پارسا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی مهدیسه
مهدیس، مانند ماه، دختر زیبا، ( مَهدیس، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهدیس، منسوب به مهدیس، بانویی ...
دختر، پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهر آرتا
ترکیب دو اسم مهر و آرتا ( خورشید و مقدس )، ( مهر = مهربانی و محبت، آرتا = مقدس )، مهربانی و محبت مق ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهر آریا
ترکیب دو اسم مهر و آریا ( محبت و آزاده )
پسر
فارسی مهر سینا
ترکیب دو اسم مهر و سینا ( خورشید و سوراخ کننده )، از نام های مرکب، مهر و سینا
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرآراد
ترکیب دو اسم مهر و آراد ( محبت و آراینده )
پسر
فارسی مهر آزاد
ترکیب دو اسم مهر و آزاد ( خورشید و رها شده )، ( اَعلام ) نام یکی از اجداد رستم، مرکب از مهر ( محبت ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی مهرآمین
خورشید استوار
پسر
فارسی، عبری مهران ستاد
از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی خردمند و راد و جهاندیده در درگاه انوشیروان پادشاه ساسانی
پسر
فارسی مهراندیش
آن که در فکر و اندیشه محبت و مهربانی است، ( به مجاز ) مهربان و با محبت، ویژگی آن که دارای اندیشه و ...
پسر، دختر
فارسی مهرانفر
دارای شأن و شکوه از حیث مهربانی و محبت
پسر
فارسی مهرباز
دوستدار و طرفدار مهر و مهربانی و محبت، ( مهر= مهربانی و محبت، باز = طرفدار و دوستدار ( جزء پسین کلم ...
پسر
فارسی مهربنداد
از شخصیتهای شاهنامه، نام مردی در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
پسر
فارسی مهرپاد
نگهبان خورشید و مهربانی
پسر
فارسی مهرپو
پوینده ی مهر، جوینده ی مهربانی، ( مِهر = مهربانی، محبت، پو = پوینده، جستجو کننده، جوینده )، آن که ب ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرپویا
ترکیب دو اسم مهر و پویا ( محبت و پوینده )، آن که در راه مهر و محبت قدم برمیدارد
پسر
فارسی مهرپویان
ترکیب دو اسم مهر و پویان ( خورشید و جوینده )، ( مهر = مهربانی و محبت، پویان = جوینده و جستجو کننده ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرثنا
ترکیب دو اسم مهر و ثنا ( مهربانی و ستایش )
پسر
فارسی، عربی
کهکشانی مهرجو
جوینده ی عاطفه و دوستی، خواهان محبت از سوی دیگران، ( در قدیم )
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرخو
دارای خوی و عادت ملازم با محبت و مهربانی، ( به مجاز ) مهربان و با محبت، ( مهر = مهربانی، محبت، خو = ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهررضا
ترکیب دو اسم مهر و رضا ( محبت و خشنود )
پسر
فارسی، عربی مهرفر
شکوه خورشید و محبت
پسر
فارسی مهرمان
اندیشه نیک و درخشان
پسر
فارسی مهرمس
خورشید بزرگ
پسر
فارسی مهرنام
مشهور به مهربانی و دارندگی محبت، ( به مجاز ) مهربان و با محبت، ( مهر = محبت، دوستی، مهربانی، نام = ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرنرسه
نام پسر ورزاک از خاندان ساسانیان
پسر
فارسی مهروالا
ترکیب دو اسم مهر و والا ( محبت و گرامی )
پسر
فارسی مهروند
منسوب به مهر، دارای مهر و محبت، ( مهر = خورشید، وند ( پسوند شباهت ) )، منسوب به خورشید، خورشیدی
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهروین
خورشید کوچک
پسر
فارسی مهرکام
خواهنده ی مهربانی و محبت، آرزومند محبت، ( مهر = مهربانی، محبت، کام = آنچه خواسته ی دل است، آرزو )
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرکان
سرچشمه مهربانی
پسر
فارسی مهرکوش
کوشا و ساعی برای مهربانی کردن و مهرورزی، ( مهر = مهربانی، محبت، کوش = کوشش و سعی )
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرکوشا
ترکیب دو اسم مهر و کوشا ( خورشید و تلاشگر )، ( در اوستا )، دیو ملکوش، مَهرک، طبق روایات اوستا طوفان ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرکیش
آن که دارای آیین مهرورزی و مهربانی می باشد، ( به مجاز ) مهربان و با محبت، ( مهر = مهربانی، محبت، کی ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهریار
دوست و یار خورشید، دارنده ی مهربانی و محبت، ( به مجاز ) مهربان، ( مهر = مهربانی و محبت، یار ( پسوند ...
دختر، پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهناد
فریاد بلند
پسر
فارسی مهکیا
پادشاه ماه، ملکه ماه، دختر یا پسر زیبا روی، ( مِه = مهتر، بزرگتر، کیا = پادشاه، حاکم، بزرگ و سرور ) ...
دختر، پسر
فارسی مکابیز
نام یکی از سرداران داریوش پادشاه هخامنشی، مگابیز
پسر
فارسی میترایار
مهریار، نام شخصی در کتیبه پهلوی
دختر، پسر
فارسی میر فرهان
میر بمعنای بزرگ + فرهان که نام شهری نزدیک همدان است
پسر
فارسی میرشاد
امیر شاد و خوشحال، پادشاه و حاکم شادمان، ( میر = امیر، شاد )
پسر
فارسی، عربی میرو
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران رستم هرمزان پادشاه ساسانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن میهن یار
دوست و یار وطن
پسر
فارسی نادینوس
شاه بابل
پسر
فارسی، آشوری نازلر
دختر نازلر
پسر
فارسی نامبد
صاحب نام، [ ( نام، بد/ bod، / یا/ bad، / ( پسوند محافظ یا مسئول ) ]،
پسر
فارسی نامین
نامی، مشهور، نامدار
پسر
فارسی ناهرین
نهرها
پسر
فارسی ناهیرا
روشنایی و نور، روشنایی، نور
دختر، پسر
فارسی، آشوری نبرزین
نام فرماندار گرگان در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی نثار احمد
ترکیب دو اسم نثار و احمد ( فدا کردن و بسیار ستوده تر )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی نرداگشسپ
از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری از سپاهیان بهرام چوبین
پسر
فارسی نستار
از شخصیتهای شاهنامه، نام چوپان قیصر روم در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن نونود
فرزند تازه
پسر
فارسی نویار
یار تازه
پسر
فارسی نوید حسین
ترکیب دو اسم نوید و حسین ( خبرخوش و نیکو )، از نام های مرکب، م نوید و حسین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی نیاتور
نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن